محمدمهدی پورمحمدی
در سه بخش پیشین این یادداشتها مختصراً به دردسرهایی که کارتبانکهای ایرانی به علت فرسوده بودن و فشل بودن سامانه بانکی و ناکارآمد بودن سامانه شاپرک برای کاربران ایجاد میکند، با ذکر چند مثال اشاره شد. در این یادداشت و یادداشتهای آتی به چگونگی عملکرد کارتهای اعتباری و دبیتکارتها در کشورهای پیشرفته اشاراتی گذرا خواهد شد و پیشنهادهایی برای بهتر شدن کارها ارایه خواهد گردید. تا که قبول افتد و که در نظر آید.
سالها در دنیا مردم از کارتهای اعتباری موسسات مالی و اعتباری و بانکهای مختلف استفاده میکردند، اجناس و خدمات موردنیاز خود را میخریدند و با همان سیستمهای قدیمی و ابتدایی کاربن و کشو و امضای صورتحساب بدون حمل و پرداخت پول مبادلات خود را انجام میدادند و آخر ماه برایشان صورتحساب میآمد و بدون بهره و سود بدهی خود را به موسسه مالی و بانک مربوطه میپرداختند و یا برحسب قرارداد بانک، طلب خود را از حساب آنها کم میکرد. مردم عادی در کشور ما تقریباً بهطورکلی از این نوع خدمت محروم بودند و خریدهای خود را یا با چک، سفته و برات انجام میدادند و یا مجبور به حمل پول نقد بودند که خصوصاً در سفرها با خطرات و آسیبهایی همراه بود. در دنیای پیشرفته بهطور موازی با کردیتکارتها یا همان کارتهای اعتباری، دبیت کارت نوع قدیم یا به اصطلاح امروزی خودمان کارت عابربانک نیز معمول بود که آنلاین نبود و در آخر هر روز از حساب دارنده کارت کم میشد و اگر میزان خریدها از مبلغ موجود در حساب بیشتر میشد صاحب کارت مشمول جریمه قرار میگرفت.
با پیشرفت تکنولوژی ارتباطات دبیت کارتها برخط و بر لحظه شدند، آنچنان که میزان تراکنشهای مالی در هر ثانیه به ارقام نجومی رسیده و همچنان سیر صعودی خود را طی میکند و میرود که نسلهای آینده برخی کشورها شکل و شمایل اسکناس و سکه را از یاد ببرند و غیرقابل تصور نیست که در آیندهای نزدیک دیگر به چاپ اسکناس و ضرب سکه نیازی نباشد و پول حقیقی در شبکه مجازی جریان یابد و روزی اسکناسها و مسکوکات را فقط بتوان بهعنوان یک وسیله ابتدایی، ناکارآمد، پرهزینه، پر دردسر، خطرناک و ناقل ویروسها و میکروبها در موزه مشاهده کرد تا آیندگان ببینند که ما چه میکشیدیم و چه میکشیم و به حالمان دل بسوزانند. در جاهای دیگر برای این سیل عظیم پول که سوار بر امواج الکترونیک شده و بر بالهای تیز پرواز ماهوارهها فضای سایبری سراسر دنیا را درمینوردند بسترهای مناسبی فراهم کرده، آسیبها را کاهش داده و آن را نظم و نسقی بسزا دادهاند. نگارنده سالها در دیگر کشورها از انواع کارتهای اعتباری و دبیتکارتهای قدیم و جدید استفاده کرده و به اغراق حتی یکبار هم با هیچ اشکالی مواجه نشدهام. خاطرم هست، یکبار در یک جایی غیر از اینجا برای پرداخت وجه ناچیز چند قلم موادغذایی کارت کشیدم و دو بار رمز کارت را اشتباه وارد کردم. با اینکه کشیدن کارت و دو بار اشتباه وارد کردن رمز چند ثانیه بیشتر طول نکشید تلفنهمراهم زنگ خورد. تماس از مرکز تلفن هوشمند بانک صادرکننده کارت بود. نوار صوتی گفت: «شما دو بار رمز خود را اشتباه وارد کردهاید اگر کارت شما به سرقت نرفته و خودتان رمز را اشتباه وارد کردهاید کلید ١ و اگر کارت شما به سرقت رفته کلید...». یکبار دیگر که به سفر تقریباً دور و درازی رفتم و در شهری غیر از محل اقامت دایمی خود خرید کردم و کارت کشیدم. به محض آنکه رمز کارت را وارد کردم تلفنهمراهم زنگ خورد. از مرکز تلفن هوشمند بانک صادرکننده کارت بود. نوار صوتی گفت: «شما در شهر... کارت کشیدهاید اگر کارت شما به سرقت نرفته و خودتان هستید کلید ١ و اگر...».
بانکهای مدرن دنیا به تدریج که تعداد تراکنشهای یک مشتری افزایش پیدا میکند، برایش یک الگوی محلهای خرید و گردش و گذراندن اوقات فراغت درست میکنند و با انحراف از آن الگو، سامانه بانکی هشدار میدهد و به این طریق از آسیبهای احتمالی به مشتریان ممانعت به عمل میآورند. مثلاً اگر کارت یک مشتری که اهل رفتن به کلوپهای شبانه و یا کازینو نیست و تراکنشهای مالی وی نشان نداده است که تاکنون از کارتخوان چنین جاهایی استفاده کرده باشد، به سرقت برود و سارق از کارتخوان یک کازینو بخواهد پرداختی انجام دهد بلافاصله و قبل از پرداخت هرگونه وجهی از صاحب اصلی کارت تأییدیه اخذ میکنند. در جاهایی که صندوق فروشگاهها مستقیماً به دستگاه کارتخوان وصل است و صندوقدار مجبور نیست وجه خرید را بهطور دستی به کارتخوان وارد کند، بانک برای مشتری خود الگوی مصرف تعریف میکند.
از این الگوی مصرف برای حفاظت از منافع مشتری بانک به این طریق استفاده میشود که اگر مثلاً یک گیاهخوار گوشت بخرد، قبل از آنکه بانک وجه خرید را از حساب مشتری کسر و به حساب فروشگاه واریز کند سامانه خودکار تلفنی با مشتری تماس میگیرد و از به سرقت نرفتن کارت اطمینان حاصل میکند .
چرا بانکهای دنیا با چنین دقتی از مشتریان خود پاسداری میکنند و در هیچ جا و در هیچ زمانی آنها را تنها نمیگذارند؟ پاسخ بسیار ساده است. زیرا بانک امانتدار مشتری است. بانک موظف است این امانت را در هر کجا و هر زمان که مشتری اراده کند بیوقفه و بدون اشتباه در اختیار او بگذارد. بانک اگر به هر نحوی از انحاء نتواند این چنین کند، به وظیفه امانتداری خود عمل نکرده است. اگر تراکنش ناموفق صورت میگیرد، مقصر سامانه شاپرک است یا مشتری؟ اگر مقصر سامانه روانپریش شاپرک است چرا مشتری باید 72 ساعت صبر کند و بعد از 72 ساعت، سه روز صبر کند و بعد از سه روز یا خود با فروشنده کالا قضیه را فیصله دهد و یا به بانک مربوطه مراجعه کند که حلوفصل آن بیست روز به درازا بکشد. بانک مرکزی به خیال خود، قصور در امانتداری را میخواهد با پانصد یا هزارتومان پول بهعنوان حقالقدم جبران کند درحالیکه اینها از نظر ماهوی و مفهومی دو مقوله جدا از هم هستند و نمیتوانند جایگزین هم شوند. دختر خانمی که دوستانش را به مناسبت فارغالتحصیلی از دانشگاه به ناهار دعوت کرده است و به خاطر درب و داغانی سیستم شاپرک، اول پیام تراکنش ناموفق دریافت میکند و بعد گارسن یواشکی در گوشش نجوا میکند که حسابش به اندازه کافی موجودی ندارد، چه حالی پیدا میکند. یکبار بنده به اتفاق تمامی اعضای خانواده شاهد این فاجعه بودهایم. دخترک بیچاره اول مات و مبهوت و بیحرکت ماند، بعد رنگ از رخسارش پرید و به لرزه و به حال سکته افتاد، سپس با دهان خشک شده و لبهایی که مثل چوب خشک به هم میخورد، با لکنت و بریده بریده مشغول به توجیه و توضیح برای دوستانش شد که به خدا به اندازه کافی پول در حسابش داشته است. دوستانش به سرعت کیفهای پولشان را روی میز گذاشتند و به کمک هم هزینه ناهار را پرداخت کردند، اما مدرک تحصیلی دخترک بینوا چنان به مهر ناامانتداری شاپرک ممهور شد، و از جشن فارغالتحصیلی دخترک بخت برگشته چنان خاطره کریهی در ذهن او نقش بست که قطعاً پانصد تومان صدقهای که مدیرکل محترم و معزز بانک مرکزی نوید آن را دادهاند، هیچکدام از آنها را نمیتواند پاک کند. دراینباره گفتنیهای بیشتری هست که در یادداشت بعدی دیگر ادامه خواهیم داد.