شهروند| «اقبال» میگوید برای ما که داروندار و خاطرات کودکیمان را در روستایی اطراف نیشابور جا گذاشتیم تهران هیچوقت خانه مادری نمیشود، برای فرزندانمان هم نمیشود. او تاریخ دقیق آن تاریکروشن صبح یکی از روزهای پاییزهایسال ۷۱ را که در پایانه شلوغ جنوب از اتوبوس پیاده شد، فراموش کرده، اما یاد نخستین روز غربت همچنان در ذهنش است. میگوید ۱۹ساله بود که برای نخستینبار قدم به شهری گذاشت که پیش از این فقط در تلویزیون درباره ترافیک و آلودگیاش شنیده بود. او کارش را با شاگردی در یک عطاری در منطقه ۱۲ شروع کرد و حالا خودش عطاری دارد: «الان دیگر بیشتر از اینکه با فامیل و مردم روستا ارتباط داشته باشم با همین همسایهها و مغازهدارها رفتیم ولی هنوز دلم میلرزد که بگویم تهرانی هستم، من خراسانیام و بچهام هم خراسانی است. ریشه را نمیشود تغییر داد.» اقبال یکی از همان ۲۹درصد شهروندان تهرانی است که تهران را «کم» دوست دارد و همچنان امیدوار است که روزی به دیار خودش برگردد: «اینجا شهر ما نیست. رسم و فرهنگ ما نیست ولی کاری هم فعلا نمیتوانیم بکنیم. مگر همه الان از همه زندگیشان راضیاند که حالا من بگویم از تهران راضیام؟ نه.» روایت مشابه آنچه را اقبال میگوید میتوان با کلمات متفاوت ولی محتوای یکسان از زبان تعداد بیشتری از شهروندان تهرانی ساکن در مناطق مختلف هم شنید؛ آنها که پایتخت چندمیلیونی اینروزهای ایران برایشان نه یک محل آرام زندگی، بلکه یک پناهگاه موقتی است هرچند که همین کلمه موقت میتواند برایشان با تمام شدن عمرشان، تمام شود.
نمیشود تهران را رها کرد
«رضا» ۷سال پیش دانشجوی دانشکده سینماوتئاتر دانشگاه تهران شد و آمده بود که کارش را یاد بگیرد و با مدرک و تجربه ساخت فیلم، به داراب برگردد. او میگوید حتی سالهای اول دانشگاه هم به سوژههایی در شهر و استان خودش برای مستندسازی فکر میکرد، اما حالا نمیتواند و نمیخواهد تهران را رها کند: «ببین از این همه آدمی که برای دانشگاه و کار به تهران میآیند چنددرصد برمیگردند؟ خیلی کم. دلیل هم دارد و آن اینکه هیچ شهری در ایران پتانسیل تهران را ندارد. در این شهر میشود گم شد و میتوانی برای خودت زندگی کنی و چه امتیازی مهمتر از این؟ از دوستان و همکلاسیهای من فقط آنهایی برگشتند که کار دولتی چیزی پیدا کردند.» رضا میگوید که «نمیشود با تهران رابطه متعادلی داشت و این شهر بهگونهای است که همزمان که از آن متنفری، دوستش هم داری و برای من هم دقیقا همین است. بعضی وقتها میروم و چندهفته هم داراب میمانم ولی روزهای آخر واقعا دلم برایش تنگ میشود. اینجا خانه من شده است.» همخانه امروز رضا هم شرایط مشابهی دارد، اما میخواهد از ایران برود. «مصطفی» معتقد است که تنها با زندگی در تهران است که میتوان پیگیر کارهای رفتن شد: «حتی اگر شیراز یا هر شهر بزرگ و مهم دیگر هم که باشیم مجبوریم برای پیگیری کارها به تهران بیاییم. خب چه بهتر که همینجا هم زندگی کنم؛ فعلا قصه من همین است.»
رضایت از تهران به روایت آمار
در تهران هشت ونیممیلیون نفری، داستانهای متنوع و متفاوتی را میتوان از زبان شهروندان و درباره رابطه و نسبت آنها با محل زندگیشان شنید که قطعا نمیتوان به جمعبندی دقیق رسید. نتایج نظرسنجیهای رسمی اما میتواند اطلاعات دقیقتری از این علاقه یا بیعلاقگی به تهران را نشان دهد که آخرین مورد توسط شهرداری تهران انجام شده است. «پیروز حناچی» که به تازگی سکان مدیریت پایتخت را برعهده گرفته چند روز پیش درباره نتایج این نظرسنجی به این جمعبندی رسید که مدیران کنونی باید تلاش بیشتری برای رضایت شهروندان انجام دهند. در این نظرسنجی از شهروندان تهرانی پرسیده شده که چقدر تهران را دوست دارید؟ در پاسخ، 29درصد علاقهشان به تهران را کم، 24درصد متوسط و 47درصد زیاد دانستهاند. بخش دیگری از این نظرسنجی به «آرامش از زندگی در تهران» اختصاص داشت که نتایج آن چندان امیدوارکننده نیست. در پاسخ به این پرسش هم 45درصد از ساکنان کنونی تهران آرامش خود از زندگی در تهران را کم، 36درصد متوسط و 19درصد احساس آرامششان را زیاد دانستند. یکی از نکات دیگر این نظرسنجی به میزان علاقه شهروندان نسبت به محلهشان اختصاص داشت که نتایج آن نشان میدهد علاقه به محله بیش از رضایت از خود تهران است. در پاسخ به این پرسش، 19درصد علاقه خود به محله محل زندگی خود را کم اعلام کردهاند؛. در مورد راحتی در محله، 23درصد کم، ۳۵درصد متوسط و 42درصد آن را زیاد دانستند.
در آرزوی راه گریز
کنارهم قراردادن گفتههای شهردار کنونی تهران از میزان دلبستگی شهروندان به پایتخت ایران با نتایج پیمایشی که پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام داده، تصویر دقیقتری از وضع کنونی تهران نشان میدهد. براساس این پیمایش، ۵۷.۹درصد از تهرانیها به ترک این شهر و زندگی فکر میکنند. پاسخدهندههای تهرانی برای این میل به مهاجرت خود دلایلی دارند و قطاری از مشکلات را دلیل این علاقه به گریز خود اعلام کردند. نتایج این پیمایش میگوید که مشکل تهران از نگاه مردم سه دسته اصلی است؛ حادترین مسائل شهر آلودگی هوا و ترافیک است که بیش از ۹۳درصد از پاسخگویان، حاد بودن آن را زیاد میدانند. فاصله طبقانی میان شمال و جنوب، جمعیت زیاد، بیتفاوتی مردم نسبت به یکدیگر و آسیبپذیری در برابر زلزله مشکلات دیگری است که شهروندان تهرانی معتقدند به حادی آلودگی هوا و ترافیک نیستند. علاوهبراین، چهار مشکل جرم و جنایت، ناامنی هنگام تردد در شهر، کمبود امکانات تفریحی و ورزشی و کمبود وسایل حملونقل عمومی در رده سوم اهمیت است.
عیب میجمله چو گفتی هنرش نیز بگو
ماجرا اما به مجموعهای از مشکلات خلاصه نمیشود و حتی بیعلاقهترین شهروند کنونی این شهر، مزیتهایی برای شهر دود و ترافیک ردیف میکند. براساس همین پیمایش پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بسیاری از تهرانیها امکان داشتن «شغل و درآمد» را مهمترین مزیت این شهر میدانند. تهرانیها در پاسخ به پرسش این پیمایش درباره نکات خوب زندگی درتهران گفتهاند که مهمترین ویژگیهای خوب این شهر به ترتیب فرصت شغلی و درآمد بیشتر (36.5درصد)، امکانات بیشتر نسبت به سایر شهرها (31.8درصد) امکان پیشرفت بیشتر (13درصد) و پایتختبودن (11.2درصد) است. دراین بین اما 3درصد پاسخگویان معتقدند تهران هیچ خصوصیت خوبی ندارد و 4.4درصد هم هیچکدام از موارد یادشده را مزیت تهران نمیدانند. یکی از موارد جالب دیگر این پیمایش، پاسخ شهروندان به این پرسش است که «اگر شهردار شوید نخستین اقدام برای شهر چه خواهد بود؟» 12.1 تهرانیها گفتهاند که اقدامی برای کاهش ترافیک انجام میدهند. علاوهبراین 10.3درصد از پاسخدهندهها رسیدگی به مناطق فقیرنشین را نخستین اقدام خود درصورت شهردارشدن، اعلام کردند. مبارزه با فساد اداری (10 درصد) ساماندهی متکدیان، معتادان، کارتنخوابها و کودکان کار (7.9درصد) و اقدام برای کاهش آلودگی هوا (7.2 درصد) و توجه به نظافت و زیباسازی شهر (6.3 درصد) هم بخش دیگری از پاسخ شهروندان به این پرسش بود. از دیگر نکات جالب این پیمایش به میزان رضایت ساکنان مناطق مختلف از زندگی تهران برمیگردد که براین اساس، ساکنان منطقه یک و 22 بیشتر از سایر مناطق، جمعیت زیاد را مسألهای برای شهر تهران میدانند، ساکنان مناطق عمدتا فقیرنشین 19 و 20 به همراه ساکنان مناطق 21 و 22 بیشتر از سایرین فاصله بین شمال و جنوب را مسألهای برای تهران تصور میکنند. ساکنان منطقه 22 کمتر از دیگران جرم و جنایت را مسألهای حاد برای شهر تهران میدانند درحالیکه ساکنان مناطق 12، 6 و 14 در نقطه مقابل قرار دارند.