احتمالا اینروزها تبلیغات فیلمهایی مثل «نفس» و «سیانور» را بر دیوارهای شهر دیدهاید، اتفاقی شبیه گرافیتی که بیشتر مخاطبان را یاد تبلیغات قدیمی سیاسی میاندازد که با شابلون و اسپری انجام میشد. این نوع جدید تبلیغات گذشته از اینکه خلاقانه و رایگان است، چند اشکال بزرگ دارد؛ نخست اینکه چهره شهر را مغشوشتر از قبل میکند و کسی مسئول پاک کردن آنها بعد از پایان اکران فیلم نیست؛ دوم اینکه نمیتوان آنها را حتی جزو هنر اعتراضی گرافیتی دانست، هنری که هنرمندان آن ناشناختهاند و قرار نیست به شهرداری پاسخ دهند!
یکی از مهمترین دلایل بروز چنین خلاقیتی را باید عدم حمایت شهرداری و تلویزیون از تبلیغات فیلمهای روی پرده دانست. اگر انصاف داشته باشیم، تیم تبلیغاتی این فیلمها راه نفوذ خوبی برای معرفی فیلمشان به مردم پیدا کردهاند، اما باز هم نمیتوان از مسئولیتی که متوجه آنهاست، گذشت.
به گزارش آیسینما؛ این نقشها را چه به لحاظ محتوا و چه نحوه اجرا نمیتوان با گرافیتی مقایسه کرد. گرافیتی هنری مردمی و اعتراضی است که گاهی هنرمندان چیرهدستی نیز از آن برای رساندن پیامشان به مردم استفاده میکنند؛ البته این هنر همیشه جزو وندالیسم (تخریبگرایی) دستهبندی شده است و با وجود اینکه در سالهای اخیر بیشتر از قبل جاافتاده و گاهی در حراجیها برخی آثار معروف آن با قیمتهای بالا به فروش میرسد، هنوز جزو اقدامات غیرقانونی از نظر شهرداریها به حساب میآید، دلیل آن هم مشخص است؛ این آثار میتوانند چهره شهر را مغشوش کنند و نمیتوان کنترلی هم بر محتوای آنها داشت.
اما تبلیغاتی که برای فیلمهای سینمایی روی در و دیوار شهر نقش میبندد، چطور؟ این آثار اگر اعتبار و پیامی هم داشته باشند تنها تا پایان اکران یک فیلم کارکرد دارد. پس از اتمام این زمان چه کسی مسئول پاک کردن آنهاست؟
از طرف دیگر هنرمندان گرافیتی اشخاصی ناشناخته هستند که هنرشان را رایگان در شهر به نمایش میگذارند و قرار نیست برای کارشان به کسی پاسخ دهند، اما همه مشخصا میدانند برای تبلیغات دیواری فیلمها باید به سراغ چه کسانی بروند و این موضوع میتواند به معضل دیگری میان شهرداری و اهالی سینما تبدیل شود. فرض کنید همه فیلمهای سینمایی تصمیم بگیرند از این تبلیغات کاملا رایگان و بیدردسر بهره ببرند، آنوقت حق واقعا با شهرداری است چون نتیجه این اتفاق، شهری مغشوشتر از قبل است که هرکس هرچه خواسته روی دیوارهای آن نوشته؛ نوشتههایی که تاریخ اعتبار خود را هم از دست دادهاند و قطعا از میان بردن آنها هزینه تازهای را به مسئولان شهرداری تحمیل خواهد کرد.
ظاهرا تنها راه حل این است که اگر هم این تبلیغات قرار است ادامه پیدا کند با هماهنگی شهرداری انجام شود و در صورتی که شهرداری نمیتواند بیلبوردهایی را به تبلیغات فیلمهای سینمایی اختصاص دهد، حداقل حق استفاده از برخی دیوارها را در اختیار فیلمهای روی پرده بگذارد و بعد از آن هم خود تبلیغکنندگان هزینه از بین بردن این نقوش را بپردازند. در غیر اینصورت باب شدن این تبلیغات رایگان به نفع هیچکس نخواهد بود.