| مریم درویش |
روایتی متفاوت از حضور زنان در جامعه این روزها در گالری ایوان به تماشاست. آثاری که از دور ممکن است توأم با نوعی شاعرانگی فرض شوند اما اندکی تعمق بیننده را متوجه نگاه نافذ هنرمند جوان میکند که نقدی جامعهشناسانه را مدنظر دارد. در ادامه حتما تشکیک میان عکس یا نقاشیبودن دیگر جذابیت آشکار این نمایش انفرادی است که 10سال از هنرمندش را به خود معطوف کرده است. «پرده پندار» عنوان این مجموعه عکس است. حاصل تلاش امیتیس سلطانی (عباسیون) که این روزها با اقبالی خوب در گالری ایوان به نمایش است؛ شامل 20 قطعه عکس سیاهوسفید که در آن تصویر مانند موجی روان درحال سماع و کرشمه است. نوعی آمدوشد که ممکن است با نوعی خیال و توهم درآمیخته تصور شود. حال آنکه رویکرد هنرمند اتفاقا طرح مسائل جدی در حوزه زن است که همین چندگانگی در نوع نگاه میتواند در زمره موفقیتهای اثر به حساب آید. سلطانی در نخستین نمایشگاه انفرادی خود آثاری را نمایش داده است که در ادامه کارهای قبلی او با موضوع زن ایرانی در ادبیات و نقش تاریخی و اجتماعی زن در ایران به تصویر کشیده شدهاند. این هنرمند با توجه به نقشهای متفاوت زن در ادبیات که از یکسو او را بهعنوان فرمانده و حاکم در ادبیات اسطورهای معرفی میکند و از سوی دیگر بهعنوان طناز و ساقی در ادبیات قرون میانی نشان میدهد، به تصویرسازی آثار خود پرداخته است.از منظر او زن یا در گسترهای بزرگتر انسان واجد روح سیالی است که ممکن در بافت جامعه به انواع تفاسیر دیده و حتی نقد شودو تصویری که از آدمی در محیط اجتماع زاییده میشود، ماحصل تجربیات زیسته هر فردی است و همین شناخت فردی است که امکان تضارب آرا را میسر میسازد. این عکسها البته قصد ندارند پای به این مفاهیم جامعهشناسانه بگذارند، بلکه میکوشند بابی را درخصوص زاویه نگرش به زنان بگشایند که هنرمند درباره آن دغدغه دارد.
آنچه در این نمایشگاه میبینیم بومهای بزرگ و سپیدی است که در بعضی از آنها فیگور یک زن دیده میشود و در تعدادی دیگر چیزی جز لکهها و سطوح خاکستری وجود ندارد. در نگاه نخست تعدادی از این آثار ممکن است تابلوی نقاشی بهنظر برسند و در آنها ردی از قلم و لکه جوهر به چشم بیاید اما همه آنها عکسهایی هستند که با ایجاد کنتراستهای متفاوت روی بوم چاپ شدهاند. همین موضوع باعث شده در تعدادی از تصاویر حضور فیگور آنقدر نامحسوس باشد که کار را به یک اثر انتزاعی تبدیل کند و در بعضی تصاویر بر زمینه سفید به جز لکههای سیاه و خاکستری چیزی نمیبینیم.سلطانی در این مجموعه عكس و فتومونتاژ با استفاده از خط نستعلیق و حروفی که روی آثار آورده، ارتباط بیشتری میان ادبیات و موضوع کار خود برقرار کرده است. او که ليسانس ارتباط تصويرى از دانشكده هنرهاى زيباى دانشگاه تهران و فوقليسانس عكاسى مد از دانشگاه هنر لندن دارد، با استفاده از آموختههایش توانسته در مسیر تدوین دغدغه ذهنی خود حرکت کند. مجموعهای که به نمایش درآمده با روح زنانهای که حاکم بر آثار است، حسی آرامبخش به بیننده منتقل میکند و در عین حال تصاویر متفاوت به مخاطب اجازه فکرکردن میدهد و بیننده میتواند براساس فکر خودش آنها را گسترش دهد.اندازه عکسها را در میزان تاثیرگذاریشان نباید فراموش کرد، این تصاویر بزرگ مخاطب را به درون خود میکشاند و او را همسفر پرسوناژ اثر میکند، گویی همقدم آن تصویر لقومعلق و موهوم میشود که در گذر است.
بی آزاری، لطافت و جنسی از نسیم، دیگر دریافت از این فیگورهای لرزان است که عکاس با تکنیکهای عکاسانه آنها را بازتاب داده است. مانند انسانی است که از پیادهرو در گذر است و دیده نمیشود، شاید تلاش هم میکند دیده شود اما بنابر انواع دلایل ازجمله محدودیتهای دیدهشدن در بستر اجتماع امکان دیدهشدن نمییابد. زمینه پرنور و بسیار روشن آثار هم راهکار هوشمندانه هنرمند برای موهوم و غیرواضح شدن کاراکترهاست. او با نور دادن بیشازحد عکسها بستر سپید فراهم آورده که هم فیگور دیده نمیشود و هم به زبان بیزبانی در تقابل با مفاهیمی مانند سیاهنمایی است که معمولا در مباحث جامعهشناختی هنر مطرح میشود و اینگونه سوژهها را زیر سوال میبرد. محمدعلی سجادی، کارگردان سینما که اتفاقا در آثار سینماییاش درباره زن و اساطیر مباحث قابل ملاحظه و تأملبرانگیزی را طرح میکند، از بازدیدکنندگان این نمایشگاه بود. او که گویا سالهاست آثار سلطانی را رصد میکند در مورد این آثار گفت: خیلی خوشحالم که خانم سلطانی بالاخره نمایشگاه انفرادی برگزار کرد، چون کارهای قبلی او را دیده بودم و به نظرم هنرمند صاحب ذوق و خوشسلیقهای بود. مجموعهای که به نمایش درآمده یک تجربه جذاب و دوستداشتنی است و روح زنانه که حاکم بر آثار است کاملا قابل درک و زیباست.»محمد سریر، ملودیساز شاخص کشورمان که آثارش به همراه زندهیاد محمد نوری در خاطره ایرانیان ثبت و ضبط شده نیز ازجمله دیدارکنندگان از آثار سلطانی بود. او درباره این عکسها گفته است: بهنظرم این کارها خیلی آرامبخش هستند و حس خوبی به بیننده میدهند. یک متن مشترک در آنها وجود دارد اما تصاویر متفاوت است و به همه اجازه فکرکردن میدهد، چون کارها کمی انتزاعی است و بیننده میتواند براساس فکر خودش آن را گسترش دهد.
سریر ادامه داد: باعث خوشحالی است که در چندسال اخیر فعالیتهای نمایشگاهی گسترش پیدا کرده و این خودش باعث شده مردم نوعی سرگرمی پیدا کنند که در ارتقای فکر و اندیشه آنها بسیار موثر است. گالری ایوان هم در مدتی که تأسیس شده کارهای ممتاز و در سطح بالا ارایه کرده است، ضمن اینکه فضای خیلی آرامبخشی دارد که باعث میشود بتوان آثار را با دقت دید. امیدوارم فعالیت گالریها گسترش پیدا کند، چون شهر تهران واقعا به آن نیاز دارد، حتی برنامه «نگارخانهای به وسعت یک شهر» باعث خوشحالی زیادی بود اما عدهای آن را برنتابیدند، درحالیکه فکر میکنم مردم تهران و مسئولان متوجه شدند که این کار هم از نظر هنری میتواند خیلی تاثیرگذار باشد و هم شهر آرامش پیدا میکند.گفتنی است عواید حاصل از فروش آثار این نمایشگاه به کانون هموفیلی اهدا خواهد شد. گالری ایوان در نمایشگاههای قبلی سهم خود از فروش آثار هنری را به خیریههای محک، نیکان، کمک، دهشپور و انجمن حمایت از کودکان کار اهدا کرد. نمایشگاه «پرده پندار» تا 24 شهریورماه 1395 در گالری ایوان به آدرس الهیه، خیابان مهدیه، خیابان جبهه، کوچه لسانی، بنبست حمید، شماره یک برقرار است و علاقهمندان میتوانند هر روز به جز شنبهها از ساعت 16 تا 20 از این آثار دیدن کنند.