شماره ۳۲۷۵ | ۱۴۰۳ دوشنبه ۸ بهمن
صفحه را ببند
خاطرات الرجال

اسدالله علم، وزیر دربار و از نزدیکترین چهره‌ها به محمدرضا شاه، تنها رجل سیاسی دوران پهلوی دوم است که خاطرات خود از ١٠ سال همنشینی نزدیک با شخص شاه و خاندان پهلوی را مکتوب کرده است. این تقریرات در ٧ جلد تحت عنوان «یادداشت‌های علم» به چاپ رسیده‌اند و ما در این ستون به تناوب این یادداشت‌ها را مرور می‌کنیم.
یواشکی‌ِ شاه با اسرائیل
امروز صبح برف ایستاد و آفتاب عالی بود. فوری سواری رفتم، دو ساعت و نیم در برف سواری کردم. واقعاً عالی بود، تنها هم بودم بر کیفیت سواری افزود. فقط ناراحتی خیال داشتم که فکر می‌کردم من صبح زود بیرون آمده‌ام. مبادا نخست‌وزیر اسرائیل به موقع نرسد و شاهنشاه معطل شوند، گو این که تمام ترتیبات را داده بودم، یعنی تیمسار نصیری را به فرودگاه فرستاده و با گارد هم ترتیبات ورود او را به کاخ داده و پیشخدمت مخصوص هم در کاخ اختصاصی نیاوران گذاشته بودم. پیشخدمت بی‌سواد احمقی گذاشتم که اسحق رابین را نشناسد، گاهی هم احمق‌ها به درد می‌خورند. قرار بود دیشب برسد، نیامد (به علت بسته بودن فرودگاه به علت برف زیاد) و قرار بود صبح بیاید. وقتی برگشتم معلوم شد با یک ساعت و نیم تأخیر آمده و شرفیاب است. به هر صورت از یازده تا یک و نیم بعد از ظهر شرفیاب بود.53.9.15

تنبیه دانشجو از داخل دانشگاه
آخر وقت شرفیاب شدم و چند دقیقه بیشتر نبود، آن هم درباره گزارشی بود که راجع به وضع دانشگاه تهران داده بودم. اوامر فوری صادر فرمودند. گویا عده‌ای که می‌خواسته‌اند وارد دانشگاه شوند از طرف حزب ایران نوین (رهبر حزب: هویدا) بوده و قصد داشتند کج روها را تنبیه کنند (البته به خیال خودشان!) شاهنشاه فرمودند: «توسط دفتر مخصوص ابلاغ کن، از خارج خوب نیست اشخاصی را وارد دانشگاه بکنید.» به علت نزدیکی 16 آذر که بیست سال قبل توسط سپهبد بختیار (فرماندار نظامی وقت) چند نفر دانشجو در داخل دانشگاه کشته شدند، این روز، روز دانشجو اعلام شده و این بساط راه می‌افتد. البته از طرف کمونیست‌هاست و چاره‌ای هم ندارد، باید مواظبت کرد و سختگیری و بس. 53.9.12

پر کردن گوش مردم با دروغ
تلفنی به رئیس ستاد ارتش فرمودند که شنیده‌ام در مسقط (عمان) سبیل نظامی‌های ما را دود داده‌اند [البته تاکنون خیلی خوب جنگیده‌ایم و تقریباً آن جا را پاک کرده‌ایم]. او عرض کرد، علت جنگلی بودن منطقه بود. فرمودند: «مگر جنگل برای دشمن نیست؟ این‌ها یا ترسیده یا زیاد بی‌احتیاطی کرده‌اند.» در آخر من عرض کردم باز هم در مورد مصاحبه شاهنشاه با بی‌بی‌سی می‌خواهم جسارتی بکنم و بپرسم این موضوع جانشینی را که فرموده‌اید در زمان حیات خودتان تفویض خواهید فرمود، آیا مصلحت هست که ما در ایران بگوییم و تکرار بکنیم؟ فرمودند: «چه عیبی دارد؟ می‌خواهم گوش مردم پر بشود، به همین صورت که گفته‌ام منتشر کنید.»53.9.6


تعداد بازدید :  29