شماره ۳۲۷۵ | ۱۴۰۳ دوشنبه ۸ بهمن
صفحه را ببند
گفت‌وگوی «شهروند» با اعضای تیم واکنش سریع هلال‌احمر که از مأموریت امدادی در لبنان بازگشتند
خستگی‌ناپذیر، در کنار آوارگان جنگی

  [ سیما فراهانی]  16 روز در میان آوارگان جنگی زندگی کردند. از نزدیک شاهد مشکلات و شرایط و حشتناک آنها قرار گرفتند و درنهایت ناجی آنها از آن وضعیت سخت و دشوار شدند. امدادگرانی که چندین شبانه‌روز در کنار آوارگان جنگی لبنان ماندند، برای آنها اردوگاه و سرپناه راه‌اندازی کردند و تنها یک لبخند آوارگان توانست خستگی را از تن این ناجیان سرخ‌پوش ببرد. امدادگران جمعیت هلال‌احمر، حالا پس از اینکه پناهی شدند برای آن خانواده‌هایی که جنگ، زندگیشان را از آنها دزدیده بود، به کشور بازگشته‌اند. برای 500 خانواده، چادر و امکانات زندگی را راه‌اندازی کردند و قرار است، خانوارهای بی‌شمار دیگری نیز در اردوگاه‌های در حال احداث، اسکان داده شوند. امدادگرانی که خستگی‌ناپذیر و بی حد و مرز، یاری‌رسان جنگ‌زدگان شدند.

 تلاش شبانه‌روزی و تعهد مثال‌زدنی
اعضای تیم واکنش سریع استان تهران، شنبه شب، از ماموریت امدادی در لبنان بازگشتند. شاهین فتحی، مدیرعامل جمعیت هلال‌احمر استان تهران درباره این ماجرا توضیحاتی ارائه کرد و گفت: «تیم ۷ نفره واکنش سریع جمعیت هلال‌احمر استان تهران که برای کمک‌رسانی به جنگ‌زدگان سوریه‌ای مستقر در لبنان اعزام شده بودند، پس از اتمام مأموریت بشردوستانه خود، به میهن بازگشتند. این تیم با هدف برپایی اردوگاه اسکان اضطراری و ارائه خدمات امدادی به پناهندگان سوری که در مناطق مرزی کشور لبنان مستقر بودند، اعزام شدند و با انجام اقدامات مؤثر در زمینه امدادرسانی و تأمین نیازهای اولیه آسیب‌دیدگان ناشی از جنگ، مأموریت خود را پس از ۱۶ روز با موفقیت به پایان رساند. اعضای این تیم با فرماندهی رضایی، معاون امدادونجات جمعیت هلال‌احمر استان تهران، با تلاش شبانه‌روزی و تعهد مثال‌زدنی، به اسکان اضطراری و امدادرسانی به جنگ‌زدگان سوری پرداختند و سهم قابل توجهی در کاهش آلام آنان داشتند.»
مدیرعامل جمعیت هلال‌احمر استان تهران گفت: «همزمان با ورود این تیم به کشورمان، تعدادی از اعضای شورای معاونان و امدادگران و نجاتگران جمعیت هلال‌احمر استان تهران، با حضور در فرودگاه بین‌المللی امام خمینی (ره) به استقبال اعضای این تیم رفتند. این مأموریت نشان‌دهنده تعهد انسانی و حضور مؤثر جمعیت هلال‌احمر ایران در عرصه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی بود و نقشی کلیدی در تقویت فعالیت های انسان‌دوستانه ایفا کرد.»

سخت‌ترین لحظات
مرتضی رضایی، فرمانده تیم اعزامی به لبنان و معاون امدادونجات هلال‌احمر استان تهران، در گفت‌وگو با خبرنگار «شهروند» درباره جزئیات روزهایی که در آن منطقه حضور داشتند، گفت: «در این مدت که آنجا بودیم، آوارگی خانواده‌ها، سخت‌ترین صحنه‌ای بود که به چشم دیدیم. مثلا افرادی آنجا بودند که در زندگی عادی خود، پزشک یا نظامی بودند. خانه و زندگی و زمین داشتند. برای خودشان کسی بودند. ولی تمام زندگیشان نابود شده بود. یا خانواده‌های دیگری که همگی مجبور بودند، در کنار هم مثلا در یک مسجد یا حسینیه زندگی کنند. در یک مسجد 400 نفر کنار هم بودند. زن و بچه‌ها باید کنار غریبه‌ها زندگی می‌کردند. یا مثلا 300 نفر از یک سرویس بهداشتی استفاده می‌کردند. این‌ها سخت‌ترین لحظات ما در‌آنجا بود که حتی تصورش هم برایمان سخت بود. از همان روز اولی که به آنجا رفتیم کار طراحی اردوگاه‌ها را آغاز کردیم.»

برپایی 500 چادر
فرمانده تیم اعزامی به لبنان در ادامه جزئیاتی از خدماتی را که در آن مناطق ارائه کردند، روایت کرد و افزود: «در ابتدا چند منطقه را دیدیم و ارزیابی کردیم. مثلا بیمارستان حکومتی و منطقه حوش و قصر را بررسی کردیم. بعضی از این مناطق به خاطر زمین ناهمواری که داشتند، امکان چادرزنی سریع وجود نداشت و موفق نشدیم در آنجا چادر بزنیم. ولی در آن مناطق اردوگاه‌ها و نقشه محیط را طراحی کردیم و کارهای مقدماتی آغاز شد. حتی نقشه جانمایی چادرها را هم طراحی کردیم. بعد از آن در پنج منطقه، بعلبک،  هرمل، قصر، سیدخوله و حوش اردوگاه زدیم. 500 چادر برپا شد و به همان میزان به خانواده‌ها اسکان داده شد. امکانات اولیه مثل موکت و پتو نیز در اختیارشان قرار گرفت. آنها هیچ امکاناتی نداشتند. فقط جانشان را برداشته و به آنجا آمده بودند. برایشان وسیله گرمایشی هم تهیه کردیم. غذا را هم خیران به صورت روزانه طبخ و توزیع می‌کردند. حتی  خیرانی از ایران نیز آمده بودند و در حال تهیه سرویس بهداشتی و دیگر امکانات در آن منطقه بودند. آنجا روزی دو ساعت بیشتر برق نداشتند. خیران از طریق پنل خورشیدی برایش برق نیز تامین می‌کردند تا روشنایی داشته باشند. وقتی آنجا بودم، در روزهای اول، پدری به من مراجعه کرد. خیلی ناراحت بود و می‌گفت که دختر جوانم باید بین این همه مرد و پسر باشد. یادم است بعد از اینکه برایشان چادر زدیم، همان پدر نزد من آمد و این بار خیلی خوشحال بود. می‌گفت از اینکه حریم خانواده‌اش حفظ شده خیلی احساس راحتی و امنیت دارد. همین برایم کافی بود تا خستگی از تنم برود و این جزو بهترین خاطره امدادی من شود.»

اگر به کمک نیاز بود باز هم به آنجا می‌رویم
علی سعادت شاملو، یکی از امدادگرانی است که در این منطقه حضور یافت. او نیز در این خصوص به خبرنگار «شهروند» گفت: «بعضی از صحنه‌ها برایمان بسیار سخت بود. نبود امکانات برای آوارگان سوری مهمترین چیزی بود که در لبنان به چشم می‌خورد. مشکل برق و سوخت و تامین وسیله گرمایشی در آنجا وجود داشت. مردم با هیزم خود را گرم می‌کردند. دیدن این صحنه‌ها برایمان بسیار سخت و دشوار بود. ما چندین روز با آنها زندگی کردیم. البته ما به ماموریت شرایط سخت عادت داریم. آنجا خانه‌ای در اختیار ما قرار دادند و خودمان آشپزی می‌کردیم. از هشت نقطه برای احداث اردوگاه بازدید کردیم. در بعضی نقاط که زمین مسطح بود، چادرهایمان را برپا کردیم. چند اردوگاه را تکمیل کردیم و تحویل نیروها دادیم. نزدیک 500 چادر تحویل مقامات آنجا دادیم. ما این اردوگاه‌ها را برپایه مباحث روز دنیا طراحی کردیم. امکانات رفاهی تا حدودی برایشان تامین شد. البته بخشی از زمین‌ها چون کار مسطح‌سازی آنها زمان‌بر بود، فقط کارهای مقدماتی را انجام دادیم. آن نقاط اگر زمینشان مسطح شود، خانواده‌های زیادی را در برمی‌گیرد. در کوچکترین زمین 700 چادر جا می‌شود. منتظریم مسطح شود که اگر برای برپایی چادر به کمک ما نیاز بود، باز هم به آنجا برویم.»

عدم رعایت بهداشت
او در ادامه صحبت‌هایش گفت: «از آنجاییکه یکی از اهداف و شعار هلال‌احمر کم کردن آلام بشری است، ما طبق سنوات گذشته به این منطقه رفتیم تا به یاری جنگ‌زدگان بشتابیم. من تا به حال سه بار سوریه رفتم. یک بار برای زلزله بود که دو سال پیش به آنجا رفتم و ماموریت انجام دادم. دو بار دیگر هم در حین جنگ و برای ارسال کمک‌های مردمی به آن منطقه رفتم. این ماموریت‌ها برایمان لذت بخش است. وقتی داشتیم برایشان چادر می‌زدیم، چهره خوشحال آنها ما را خیلی تحت تاثیر قرار می‌داد. البته صحنه‌های تلخی هم زیاد دیدیم. آوارگان حدود 10 هزار نفر بودند که بیشتر در حسینیه‌ها و مساجد زندگی می‌کردند. همین تجمع‌ها خودش عامل بیماری‌های واگیر و عفونی می‌شود. حمام کم بود. سرویس بهداشتی کم بود همین مسایل باعث رعایت نکردن بهداشت در آن منطقه می‌شد. با این اردوگاه‌ها مردم می‌توانند حداقل با امکانات اولیه زندگی کنند. می‌توانند در محیط محافظت شده‌تر زندگی کنند.»

خاطره‌ای در زلزله سوریه
علی سعادت شاملو، در پایان صحبت‌هایش افزود: «من از سال 84 با جمعیت همکاری می‌کنم. 12 سال است که جزو پرسنل جمعیت شده‌ام. در همه این سال‌ها که امدادگر هستم، بیشتر ماموریت‌های برون مرزی هلال‌احمر در این دو سه سال اخیر اتفاق افتاد. یادم می‌آید وقتی برای زلزله سوریه به آنجا رفتم، در شهر حلب در حال انجام جست‌وجو بودیم که از ارتش سوریه به ما مراجعه کردند و گفتند در ساختمانی که آوار شده، دختر خانمی زیر آوار مانده و چهار روز است که به دنبالش می‌گردند ولی اثری از او نیست. ما بلافاصله با دستگاه و سگ زنده‌یاب به همان ساختمان مراجعه کردیم و در کمتر از 20 دقیقه پیکر آن دختر را پیدا کردیم. یادم است که خانواده‌اش خوشحال شدند و از ما تشکر کردند. چون اگر پیدا نمی‌شد، ممکن بود، با بیل مکانیکی جنازه متلاشی شود. این تشکرها، در اینگونه ماموریت‌ها باعث می‌شود که ما راهمان را ادامه دهیم و اهداف هلال‌احمر را بیش از پیش دنبال کنیم.»


تعداد بازدید :  62