[شهروند]فضای داغ سیاسی پیرامون مذاکره و چگونگی رفع تحریم ها با آغاز ریاست جمهوری ترامپ و همچنین حضور ظریف در داووس ، این روزها داغ تر از همیشه شده است. بعضی ها میانه روی می کنند برخی راه افراط و تفریط در پیش می گیرند و با اینهمه آنچه مهم است ، تحوه مقابله طرف مقابل است. موضوعی که در گفتمان سیاستمداران داخلی با این جمله بیان می شود: امیدواریم ترامپ رفتار عاقلانه ای در پیش بگیرد. دیروز نیز روزنامه ها و رسانه های مجازی جایی بری مصاحبه با صاحبنظران باز کرده بودند و مجموعه ای از آرا و تظرات متفاوت را به مخاطبان خود ارائه کرده بودند....
چرا عدهای از FATF فرار میکنند؟
بحث امروز را با FATF آغاز می کنیم. چرا که این روزها در مجمع تشخیص در حال بررسی اسن. غلامرضا ظریفیان، فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با «اطلاعاتآنلاین» درباره مخالف خوانیهایی اخیر درباره پیوستن به افایتیاف اظهار داشت: استدلالهای مخالفان این موضوع با واقعیت و شرایط کشور فاصله دارد. وقتی حتی کارمندان سفارت خانه های ایران نمیتوانند در خارج از کشور حساب بانکی باز کنند، چطور مخالفان همچنان مصرانه در برابر الحاق به گروه ویژه اقدام مالی مقاومت می کنند و همچنان ادعای وطن دوستی و تعصب به مردم دارند؟
وی گفت: مخالفت با افایتیاف در حالی صورت می گیرد که بخش هایی در اقتصاد ایران با فاجعه روبه رو شده اند.
او افزود: بخشی از این به هم ریختگی اقتصادی ناشی از تحریم ها بوده است. اما تحریم ها و عدم پیوستن به افایتیاف سبب شده است تا عدهای از این موقعیت سواستفاده کنند و به سودهای کلانی دست یابند. البته ممکن است بخشی از نگاه انتقادی و حتی اعتراضی واقعا دلسوزانه باشد.
ظریفیان تاکید کرد: عده ای با سواستفاده از موضوع FATF و تحریم ها، برای خود زد و بندهای اقتصادی پنهانی فراهم کرده اند. این گروه از مخالفان جدی پیوستن به FATF هستند. صدای این گروه هم به دلیل دسترسی به رسانه های پرتیراژ خیلی بلند است.متاسفانه این عده مانع از تصمیمی می شوند تا بلکه مشکلات اقتصادی حتی المقدور کمرنگ شوند.
وی با اشاره به هشدارهای برخی از کارشناسان درباره وضعیت اقتصادی کشور، گفت: مخالفتها برای پیوستن به افایتیاف در راستای مصالح عمومی نیست و دلیلی جز سهم خواهی و بهره برداری از شرایط تحریم و محدودیتهای بین المللی ندارد!
رئیسجمهور تنها یکی از افرادی است که در حلقه تصمیمگیری برای روابط بینالملل قرار دارد
محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا معتقد است با توجه به اینکه تا کنون پزشکیان نشان داده که در تمام موضوعات در هماهنگی با رهبری عمل میکند، اکنون منطقا اظهارات وی در حوزه سیاست خارجی نیز با رهبر انقلاب هماهنگشده است.
وی در گفتوگو با خبرنگار جماران با اشاره به اینکه رئیسجمهور، رئیس شورای عالی امنیت ملی است، اظهار کرد: مسائل کلان نظام از جمله موضوعات مربوط به سیاست خارجی، در شورای عالی امنیت ملی طرح میشود و مصوبات این شورا باید به تایید رهبری برسد. بنابراین میتوان گفت رئیسجمهور اختیارات گستردهای دارد که بخش زیادی از آنها، منوط به تایید رهبری است.
این تحلیلگر مسائل سیاسی با اشاره به صحبتهای رهبری در مورد اینکه مسائل کلان سیاست خارجی از اختیارات مقامات عالی نظام است، افزود: لذا رئیسجمهور تنها یکی از افرادی است که در حلقه تصمیمگیری برای روابط بینالملل قرار دارد. اکنون که در شرایط خاص منطقهای و جهانی قرار داریم، رویکردهای سیاست خارجی باید در سطح عالیترین مقامات کشور و به خصوص رهبری تنظیم شود.
مهاجری ادامه داد: من فکر میکنم سخنرانیهای اخیر رئیسجمهور چه در مورد مذاکره با آمریکا و چه در مورد مسائل دیگر، قاعدتا باید با هماهنگی رهبری صورت گرفته باشد؛ خصوصا که خود آقای پزشکیان بارها اعلام کرده که مسائل کلان کشور را با رهبر انقلاب هماهنگ میکند. بنابراین عقل حکم میکند که بپذیریم هر آنچه که آقای پزشکیان مطرح میکند، کلیات آن به تایید رهبری رسیده است. وی با اشاره به رویکرد سیاست خارجی سه دولت قبلی، بیان کرد: دولت آقای رئیسی با وجود اینکه از اختیارات قابل توجهی در حوزه سیاست خارجی برخوردار بود، اما به دلیل ضعف ساختاری و ضعف شخصیتی مسئولان آن دولت، نتوانست کاری را انجام دهد؛ در حالی که در آن زمان دولت ترامپ نبود و در منطقه نیز جمهوری اسلامی دست بالاتری داشت. اما متاسفانه در آن دولت به دلیل ترک فعلهای غیر قابل بخشش و بزرگی که رخ داد، تحولی در سیاست خارجی حاصل نشد.
این فعال سیاسی اصولگرا اضافه کرد: در دولت روحانی طبق چیزی که بعدها گفته شد، برخی از اقدامات مربوط به سیاست خارجی کشور، خارج از گفتمان رهبری صورت گرفت و به همین دلیل از یک مقطعی به بعد، احساس شد که نوعی دوگانگی در حاکمیت نسبت به سیاست خارجی وجود دارد و این عملا کار را به تعویق انداخت. در دولت احمدینژاد هم که رئیسجمهور وقت به دنبال تکروی در سیاست داخلی و خارجی و حتی خلق نوعی اتوریته برای خود و اطرافیانش بود و او هم به موفقیتی در سیاست خارجی دست نیافت.
مهاجری ادامه داد: دولت پزشکیان تفاوت قابل توجهی با این سه دولت دارد و میتواند با هماهنگی با رهبری، مشکلات را از سر راه خود بردارد، اما با دو مزاحم بزرگ طرف است که اولین آن کاسبان تحریم هستند. این افراد یک باند هستند که بخشی آنها پنهان هستند و یک سری عوامل آشکار هم دارند که به هر گونه تصمیمی که برای رفع تحریم گرفته شود، انگ و برچسب میزنند. مزاحم دوم کسانی اند که مخالفتهای ایدئولوژیک دارند و معتقدند که باید تا همیشه با آمریکا سر ستیز داشت. بخش زیادی از این افراد، کسانی اند که به دنبال حاشیهسازی و جنجالآفرینی هستند.
عصبانیت تندروها، یعنی اتفافات مثبتی در حال رخ دادن است
با وجود تمام محدودیتهایی که قوه مجریه با آن رو به روست، دولت پزشکیان تمام تلاش خود را به کار گرفته تا مشکلات کشور را حل کند و در این میان، تلاش برای هماهنگی با رهبری و عبور نکردن از خطوط قرمز ایشان، مهمترین نقطه قوت دولت چهاردهم است که به آن کمک میکند رویکردهای اصلاحطلبانه خود را بهتر اجرا کند. در چنین شرایطی بسیاری معتقدند که اساسا باید به اظهارنظرات خلاف منافع ملی تندروها، صرفا به چشم نوعی دستوپازدن نگاه و از کنار آن عبور کرد.
غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی، نماینده ادوار پیشین مجلس و فعال سیاسی اصلاحطلب نیز با بیان اینکه دولت صرفا مجری تصمیمات رهبری در سیاست خارجی است، به جماران گفت: تندروها به جای اینکه به آقای پزشکیان معترض باشند، باید به جای دیگری اعتراض کنند. اگرچه اختیارات آقای پزشکیان در نظام تصمیمسازی کشور محدود است، اما ایشان این موضوع را بهانهای برای تعطیل کردن کار کشور قرار نداده است.
وی افزود: اصولگرایان ابتدا فکر نمیکردند که آقای پزشکیان بتواند به ریاستجمهوری برسد و بعد هم تصور نداشتند که به این خوبی بتواند این بازی شطرنج را ادامه دهد و این طور با هماهنگی با رهبری، کار خود را به پیش ببرد. اکنون با تسلطی که آقای پزشکیان بر قانون دارد و بهرهگیری از مشاورینی مانند دکتر ظریف، کارها را به خوبی به پیش میبرد و چه در تعامل با غرب و چه در ارتباط با شرق، کشور در جهت مناسبی در حال حرکت است.
این فعال سیاسی اصلاحطلب تصریح کرد: افراطیون سه سال در این کشور ترکتازی کردند و حتی آقای رئیسی هم بسیار از دست اینها زجر کشید، اما اشکال ایشان این بود که مدام سعی داشت رضایت تندروها را جلب کند. اما آقای پزشکیان در دام اینها نمیافتد. مهم این است که آقای پزشکیان تمام کارهای خود را در هماهنگی با رهبری به پیش میبرد و به درستی تبیین میکند که عدم پذیرش FATF و اصرار بر خصومت با آمریکا، چه آسیبهایی به کشور زده است.
جعفرزاده ایمنآبادی ادامه داد: آنچه که اکنون تندروها را بسیار عصبانی کرده، این است که رهبری نیز مواضع آقای پزشکیان را به آنان ترجیح میدهد. دولت میخواهد مشکلات مردم را به صورت منطقی و پایدار حل کند که مورد پسند تندروها نیست. لذا باید بیتفاوت از کنار صحبتهای آنان عبور کرد. دوره فرقه پایداری، مصباحیون و دیگر ایرانستیزان تمام شد. اینها نمیخواهند آرامش در کشور حاکم شود.
وی خاطرنشان کرد: اکنون دولت ایجاد رابطه مثبت با تمام کشورهای دنیا به غیر از رژیم صهیونیستی را در پیش گرفته است و بر این اساس، نه با آمریکا دوست یا دشمن هستیم نه با روسیه، بلکه با هر کشوری روابطمان را بر اساس منافع ملی خودمان تنظیم میکنیم. دولت برای انجام کارهای خود، دستور رهبری را دارد و همین که تندروها عصبانیتر از همیشه اند، یعنی اتفافات مثبتی در حال رخ دادن است.
هیچوقت نگفتیم مذاکره نشود؛ مشکل این است که چه کسی مذاکره میکند؟
در طرف مقابل اما جماران به نقل از اسدالله بادامچیان رئیس شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی نوشت:در مسأله مذاکره، ما هیچ وقت نگفتیم که مذاکره نشود، مذاکره بشود. منتها «چگونه مذاکره شدن» مهم است، و الّا امام حسین(ع) هم به حضرت ابوالفضل(ع) اجازه دادند در آن شب حساس با شمر مذاکره کند. مذاکره که مشکلی نیست. مشکل این است که چه کسی مذاکره میکند؟ امیرعبداللهیان مذاکره میکند یا جناب آقای ظریف؟! جناب آقای ظریف با ذهنِ رو به غرب مذاکره میکند، اما آقای عبداللهیان با ذهنِ رو به استقلال ملی. این مهم است. الان اعتقاد عمیق من این است که آمریکا بعد از چهل و چند سال تحریم و فشار، به جایی رسیده که باخته است. اخیراً در بین آمریکاییها در پشت پرده این بحث مطرح است که چین رقیب اصلی ما در اقتصاد است، روسیه در مسأله جنگ اوکراین با قدرت عمل کرده و هند قدرت جدید میشود. چرا ما با ایران، این اندازه دشمنی و تحریم کنیم که ایران با این اقتدار و بازار گستردهاش، همراه با روسیه و چین و هند و کشورهای مخالف آمریکا یا مقابل آمریکا شود. بهتر است با ایران در یک مذاکره به تفاهم برسیم. البته عدهای هم از سران خاکستری آمریکا، به تشدید تحریمها نظر دارند.
به نظر میرسد ترامپ دنبال این است که به نحوی با ایران به تفاهم غیرمقابل برسد. اگر این طور باشد روشن نیست میتوان سیاست جدید اتخاذ شود. در این موقعیت، ذهن روشنفکرها و تیپ اصلاحطلبها را ببینید، خیلی راحت میگویند آقا اگر افایتیاف نباشد مشکلات ایران حل نمیشود. افایتیاف یعنی چه؟ یعنی اینکه شما میخواهید در پیمانی حضور داشته باشی که کلیه اطلاعات مالی و مبادلاتی را در اختیار ۳۹ کشور از ۲۰۰ و خردهای کشور قرار دهی. اکثر کشورها با آمریکا همراهند. اگر بخواهی عضو آنجا شوی، همهی کشورهای عضو باید اجماع کنند و دو کشور آمریکا و اسرائیل قطعاً رضایت به عضویت ایران نمیدهند. آن وقت واقعاً کدام تدبیر است که این آقایان از صبح تا شب در روزنامههای خود دنبال افایتیاف هستند؟ بدترین تحریم در ایران از دفاع مقدس تا الان برای سپاه و ارتش ما بود، الان اقتدار دفاعی را میبینید؟ برای کشوری که ۱۵ همسایه دارد، تحریم معنا ندارد.
من نمیدانم چرا اصلاحطلبها به این نکته توجه نمیکنند. از آنهایی که غربزده هستند انتظاری نیست، چون غربزدهها به قول آلاحمد مثل آفت گندم میمانند. آنهایی که حداقل مستقل هستند، باید عقلشان به این چیزها برسد. امسال صادرات غیرنفتی ما چقدر است؟ ۵۶ میلیارد تومان. واردات ما چقدر است؟ ۵۰ و خردهای میلیارد تومان. خیلی خب، تحریمها صد میلیارد اثر داشته است؟ مگر ما افایتیاف را داشیتم که اینها را انجام دادیم؟ ایران مقتدر و قدرتمند است، ولی در نگاه این آقایان یک ایران محتاجِ بیچارۀ ذلیل آمریکا است که برود افایتیاف یا برجام را التماس کند تا آنها قبول کنند. این غلط است و ما این نگاه را صد درصد قبول نداریم.
چگونه باید خود را برای دوره چهارساله ریاستجمهوری دونالد ترامپ آماده کند؟
پیشبینیها بر این است که دولت دوم ترامپ هم سیاست فشار شدید علیه ایران و حتی تهدید بهکارگیری نیروی نظامی را در پیش بگیرد.
هم میهن در این مورد نوشت: دونالد ترامپ، چهلوهفتمین رئیسجمهور آمریکا دوشنبهشب رسماً کار خود را برای یک دوره چهارساله دیگر آغاز کرد. ایران پیش از این یک دوره چهارساله مواجهه با ترامپ را پشت سر گذاشتهاست؛ دورهای سخت که با خروج آمریکا از برجام و از سرگیری تحریمهای شدید آمریکا در چارچوب سیاست «فشار حداکثری»، ایران را با بحران اقتصادی گستردهای مواجه کرد که تا به امروز ادامه یافتهاست.
حالا تهران خود را برای یک دوره چهارساله جدید برای مواجهه با ترامپ آماده میکند. اما سوال اینجاست که آیا سیاستگذاران در تهران و واشنگتن تغییری در رویکرد خود نسبت به دیگری ایجاد کردهاند یا همچنان قرار است در بر همان پاشنه سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۹ بچرخد؟
ساعاتی پس از مراسم تحلیف دونالد ترامپ، سنای آمریکا بدون حتی یک مخالف، با ۹۹ رای مارکو روبیو را به عنوان نخستین وزیر کابینه دونالد ترامپ تایید کرد تا این سناتور پیشین آمریکایی هم کار خود را به عنوان هفتادودومین وزیر خارجه آمریکا آغاز کند. ترامپ در دوره نخست ریاستجمهوری خود سیاست فشار حداکثری را در قبال ایران در پیش گرفتهبود و هرچند شعار مذاکره و توافق جدید با ایران میداد، قصد داشت که سختترین رژیم تحریم بینالمللی را علیه ایران اجرایی کند.
در چارچوب ذهنی ترامپ، هرگونه توافق با ایران در چارچوب شعار «صلح از مسیر اقتدار (Peace Through Strength)» به دست میآید، در نتیجه پیشبینیها بر این است که دولت دوم ترامپ هم سیاست فشار شدید علیه ایران و حتی تهدید بهکارگیری نیروی نظامی را در پیش بگیرد. مارکو روبیو، وزیر خارجه دولت ترامپ هم در طول دوران خدمتش به عنوان سناتور ایالت فلوریدا در کنگره آمریکا، از تندروهای مخالف حکومت ایران است. او مواضع سرسختانهای در قبال ایران، چین، ونزوئلا و کوبا دارد و حامی اسرائیل است. او در جلسه استماع کنگره برای تایید وزارتش نیز گفت: «فکر نکنم هیچ کشوری در دنیا وجود داشتهباشد که به اندازه ایران میان حکومت و مردمش اختلاف وجود داشتهباشد.»
شرایط زمستان ۱۴۰۳ در تمایز کامل با شرایط زمستان ۱۳۹۹ قرار دارد. زمانی که جو بایدن به عنوان رئیسجمهور آمریکا انتخاب شد، تصور عمومی بر این بود که تهران و واشنگتن آماده بازگشت به اجرای تعهداتشان در توافق هستهای برجام هستند که در دوره ترامپ، آمریکا از آن خارج شد اما در چهار سال گذشته نهتنها روابط تهران و واشنگتن بهبود پیدا نکرد، بلکه روزبهروز وخیمتر شد.
دونالد ترامپ در شرایطی کار خود را آغاز میکند که به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران آمریکایی، از جمله وزیر خارجه جدید آمریکا، ایران در ضعیفترین وضعیت خود در منطقه قرار گرفتهاست. تحولات ۱۵ ماه گذشته، از جمله تخریب و نابودی غزه توسط اسرائیل، حملات گسترده اسرائیل علیه جنوب لبنان و سقوط حکومت بشار اسد در سوریه، باعث شدهاست تا متحدان منطقهای ایران نسبت به گذشته ضعیفتر شوند. در چنین شرایطی احتمال زیادی وجود دارد تا دولت جدید آمریکا، با نجوای دولت اسرائیل و گروههای اپوزیسیون ایرانی ساکن غرب، وسوسه این را داشتهباشد تا از موقعیت جاری استفاده کند و ضربه نهایی را به ایران وارد کند.
اما به اعتقاد بسیاری از کارشناسان ایرانی، سرنوشت ایران در دولت دوم ترامپ در دستان خود تهران است. کارشناسان معتقدند که ایران در سالهای گذشته از فرصتهایی که برای بهبود روابط با غرب و خروج از بحران اقتصادی و سیاست خارجیاش داشتهاست، استفاده نکردهاست، اما این بار میتواند با بازنگری در سیاستهای گذشته فرصتهای جدیدی برای خودش خلق کند، پیشدستانه جلوی سیاستهای مخرب واشنگتن را بگیرد و وارد گفتوگوها و مذاکراتی شود که منافع ملی حداکثری ایران را تامین کنند.
برخی از مباحث فرصت بسیاری میخواهد؛ در یکی دو ساعت جمع نمیشود!
مطالب امروز را با موضوع کرسنت به پایان می بریم.سعید جلیلی کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۳ و عضو شورای امنیت ملی توضیحاتی درمورد علت عدم مناظره با بیژن زنگنه وزیر اسبق نفت داد.
به گزارش «انتخاب»، جلیلی در رابطه با علت مخالفت خود در مناظره با بیژن نامدار زنگنه وزیر اسبق نفت که راجع به آن سوال پرسیدند، بیان کرد: در بسیاری از مناظرهها و جلسات پرسش و پاسخ شرکت میکنم.
براساس روایت مهر، وی ادامه داد: اما برخی از مباحث فرصت بسیاری میخواهد و در یکی دو ساعت جمع نمیشود.
قرارداد کرسنت یکی از جنجالیترین و بحثبرانگیزترین توافقات نفت و گاز در تاریخ ایران است که در اوایل دهه ۱۳۸۰ میان شرکت ملی نفت ایران و شرکت اماراتی کرسنت پترولیوم منعقد شد. این قرارداد به صادرات گاز ایران به امارات متحده عربی اختصاص داشت.
جلیلی، که در سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۲ به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی فعالیت میکرد، نقشی کلیدی در توقف اجرای این قرارداد ایفا کرد. او و برخی دیگر از مسئولان وقت این قرارداد را به دلیل «مغایرت با منافع ملی» و «ابهامات حقوقی» مورد انتقاد شدید قرار دادند. این قرارداد در دوره احمدی نژاد با اصلاحاتی مواجه شد اما جلیلی باز هم جلوی اجرای توافق را گرفت.
تصمیم برای توقف اجرای قرارداد باعث شد شرکت کرسنت پروندهای حقوقی علیه ایران در دیوان داوری بینالمللی مطرح کند. این پرونده منجر به صدور احکامی سنگین علیه ایران شد که میلیاردها دلار جریمه مالی را به دنبال داشت.
زنگنه وزیر نفت خاتمی و روحانی بارها خواستار مناظره با جلیلی شده، اما او تاکنون زیر بار نرفته است.