[مریم رضاخواه] باجگیری به عنوان یک پدیده ناپسند در تاریخ جوامع انسانی همواره وجود داشته است، اما با ظهور عصر دیجیتال و فضای رسانهای آنلاین، ابعاد جدیدی به خود گرفته است. یکی از این ابعاد نوین، باجخواهی رسانهها از شرکتها و سازمانها در قبال تهدید به افشای اطلاعات حساس است. این رفتار نه تنها بهعنوان یک معضل اخلاقی در حوزه رسانهها شناخته میشود، بلکه میتواند تاثیرات منفی عمیقی روی شهرت، اعتبار و حتی ثبات مالی شرکتها و سازمانها داشته باشد. «شهروند» ابعاد مختلف باجخواهی رسانهای را بررسی و پیامدهای آن را از جنبههای گوناگون تحلیل می کند. باجخواهی رسانهای به وضعیتی گفته میشود که در آن رسانهها، خبرنگاران یا موسسات خبری از اطلاعات حساس یا مخفی یک شرکت یا سازمان بهعنوان اهرم فشار استفاده میکنند تا از آن سازمان یا شرکت مبلغی پول، امتیاز ویژه یا دسترسی به اطلاعات خاص دریافت کنند. این نوع باجگیری ممکن است در قالب تهدید به انتشار اطلاعات حساس یا شایعات بدنامکننده باشد که میتواند آسیب جدی به اعتبار و وضعیت اقتصادی آن سازمانها وارد کند. باجخواهی رسانهها میتواند بهشکل های مختلفی انجام شود؛ از جمله تهدید به افشای اطلاعات مالی حساس، اسناد محرمانه، یا حتی مسائل اخلاقی و حقوقی که میتواند باعث کاهش اعتماد عمومی به سازمانها شود. محمد رضایی، کارشناس رسانه معتقد است که رسانهها میتوانند از روشهای مختلفی برای اعمال باجخواهی استفاده کنند: « باجخواهی رسانهای استفاده ابزاری از رسانهها برای تحت فشار قرار دادن افراد، سازمانها یا دولتها به منظور دستیابی به منافع خاص است. این پدیده میتواند شامل تهدید به انتشار اطلاعات محرمانه، اخبار گمراهکننده، یا حتی تخریب شخصیت باشد.
در جهان، مواردی مثل افشای ایمیلهای محرمانه در جریان انتخابات آمریکا یا تهدید به انتشار تصاویر خصوصی در فضای مجازی نمونههایی از باجخواهی رسانهای هستند. در ایران، برخی رسانهها یا صفحات اجتماعی با افشاگریهای هدفمند، گاهی از افراد یا نهادها امتیازاتی میگیرند. باجخواهی رسانهای به دلیل ارزش بالای دادهها و اطلاعات محرمانه شرکتها یا سازمان ها به یک معضل تبدیل شده است. در بسیاری از موارد، مهاجمان از ضعف امنیتی یا عدم آگاهی کارکنان استفاده میکنند تا اطلاعات حساس را به دست آورند. انتشار این اطلاعات میتواند اعتبار شرکت ها یا سازمان ها را به شدت تخریب کند یا حتی منجر به خسارتهای مالی جبرانناپذیر شود. بعضی از رسانهها ممکن است با قصد جلب توجه یا افزایش بازدید، از این اطلاعات سوءاستفاده کنند. البته این امر غیرقانونی و غیراخلاقی است. نقش رسانههای حرفهای این است که ضمن رعایت اخلاق رسانهای، از انتشار اطلاعات محرمانه خودداری کنند و در صورت مواجهه با چنین مواردی، شرکتها و مقامات مربوطه را مطلع سازند. تهدید به افشای اطلاعات خصوصی یکی از روش هایی است که رسانه ها می توانند باج خواهی کنند. در این روش، رسانهها اطلاعات حساس یا شخصی که از منابع مختلف به دست آوردهاند، تهدید میکنند که در صورت عدم پرداخت مبلغی خاص یا ارائه امتیازاتی ویژه، این اطلاعات را منتشر خواهند کرد. ساخت داستانهای جعلی نوع دیگر باج خواهی رسانه ای است. گاهی اوقات رسانهها با ساخت داستانهای جعلی یا اغراقآمیز در مورد یک شرکت یا سازمان، تهدید به انتشار آنها میکنند تا به این وسیله از آن سازمان باج بگیرند.
چه راهکارهایی برای مقابله با این تهدید وجود دارد؟
محمد رضایی اولین و مهمترین راهکار را تقویت امنیت سایبری شرکتها می داند. او می گوید: «آموزش کارکنان برای شناخت حملات فیشینگ، استفاده از نرمافزارهای امنیتی پیشرفته و ایجاد پروتکلهای مناسب برای مدیریت اطلاعات حساس از جمله اقداماتی است که میتواند خطر این تهدید را کاهش دهد. همچنین، شرکتها و سازمان ها باید در صورت وقوع چنین مواردی، از تعامل با مهاجمان خودداری کرده و فوراً به مقامات امنیتی اطلاع دهند.
نقش شبکههای اجتماعی در تسهیل باجخواهی رسانهای
رضا شریفی، ، کارشناس رسانه و امنیت سایبری، در رابطه با نقش شبکههای اجتماعی در تسهیل باجخواهی رسانهای به «شهروند» می گوید: « شبکههای اجتماعی به دلیل گستردگی و دسترسی سریع، بستری مناسب برای این نوع رفتارها شدهاند. افراد میتوانند با هویتهای جعلی یا ناشناس، اطلاعات حساس را تهدیدآمیز منتشر کنند. بهویژه در پلتفرمهایی مانند تلگرام، توییتر، و اینستاگرام، انتشار اخبار یا تصاویر جعلی میتواند به راحتی افراد یا سازمانها را تحت فشار
قرار دهد.
بعضی از رسانهها ممکن است با قصد جلب توجه یا افزایش بازدید، از این اطلاعات سوءاستفاده کنند. البته این امر غیرقانونی و غیراخلاقی است. نقش رسانههای حرفهای این است که ضمن رعایت اخلاق رسانهای، از انتشار اطلاعات محرمانه خودداری کنند و در صورت مواجهه با چنین مواردی، شرکتها و مقامات مربوطه را مطلع سازند.»
دلایل و انگیزههای باجخواهی رسانهای
چندین عامل بهعنوان انگیزه یا دلیل برای انجام باجخواهی رسانهها وجود دارد. شریفی انگیزه های مختلف باج خواهی را تشریح می کند: « برخی رسانهها بهدنبال دریافت پول یا امتیاز از شرکتها و سازمانها هستند. این رسانهها ممکن است برای بقای خود یا افزایش درآمدشان از باجخواهی بهعنوان یک ابزار استفاده کنند. در دنیای پررقابت رسانهها، برخی ممکن است بهمنظور جلب توجه بیشتر یا افزایش فروش، از اطلاعات محرمانه باجخواهی کنند. این فشار ممکن است از سوی مدیران یا خبرنگاران برای بهدست آوردن اخبار مهم و بدنامکننده باشد. در برخی موارد، رسانهها ممکن است اطلاعاتی داشته باشند که برای ادامه تحقیق یا پوشش خبری خود به آنها وابستهاند. این رسانهها ممکن است از این اطلاعات برای تهدید به افشای آن بهرهبرداری کنند تا به منابع خبری و اطلاعاتی خود دست یابند. برخی رسانهها ممکن است انگیزههای اخلاقی یا سیاسی برای انتشار اطلاعات خاص داشته باشند. این رسانهها ممکن است از این باجخواهی برای فشار به سازمانها و شرکتها در جهت تغییر سیاستها یا اقدامات آنها استفاده کنند.»
پیامدهای باجخواهی رسانهای
باجخواهی رسانهای میتواند اثرات زیانبار و گستردهای روی شرکتها و سازمانها داشته باشد. شریفی به برخی از مهمترین پیامدهای آن اشاره می کند: «تهدید به افشای اطلاعات حساس یا ساخت داستانهای جعلی میتواند باعث کاهش اعتماد عمومی به سازمانها شود. این نوع باجخواهی میتواند باعث از دست رفتن اعتبار شرکت و تضعیف روابط آن با مشتریان، سرمایهگذاران و دیگر ذینفعان شود.
در برخی موارد، شرکتها ممکن است مجبور شوند مبلغی را به رسانهها بپردازند تا از انتشار اطلاعات حساس جلوگیری کنند. این پرداختها میتواند باعث ضررهای مالی قابل توجهی شود و همچنین ممکن است دیگر رسانهها نیز بهدنبال گرفتن پول بیشتر از این طریق باشند.
انتشار اطلاعات حساس یا استراتژیک میتواند توان رقابتی یک شرکت را کاهش دهد. این اطلاعات میتواند به رقبای شرکت منتقل شود و موجب آسیب به موقعیت تجاری آن شود. شرکتها ممکن است مجبور شوند وارد فرایندهای قانونی و حقوقی شوند تا رسانهها را بهدلیل تهدید به افشای اطلاعات مورد پیگرد قرار دهند. این مسائل میتواند زمان، انرژی و منابع زیادی از سازمانها را هدر دهد. تهدید به افشای اطلاعات میتواند آسیبهایی بلندمدت به روابط شرکتی، اعتماد مشتریان و وضعیت مالی سازمانها وارد کند. حتی اگر در کوتاهمدت مشکل حل شود، آثار آن میتواند سالها باقی بماند.
از استراتژی امنیتی تا پایبندی به اصول اخلاقی
باجخواهی رسانهای پدیدهای است که بهطور فزایندهای در عصر دیجیتال و فضای رسانهای آنلاین در حال گسترش است. این پدیده میتواند آسیبهای جدی به شرکتها و سازمانها وارد کند، از آسیب به شهرت و اعتبار تا ضررهای مالی و کاهش توان رقابتی. برای مقابله با این چالشها، سازمانها باید از استراتژیهای مختلف امنیتی، قانونی و ارتباطی استفاده کنند. همچنین، رسانهها نیز باید به اصول اخلاقی پایبند باشند و از قدرت خود بهطور مسئولانه استفاده کنند تا از وقوع چنین پدیدههایی جلوگیری کنند.
راهکارهای مقابله با باجخواهی رسانهای
برای مقابله با پدیده باجخواهی رسانهای، کارشناسان رسانه معتقد هستند که سازمانها و شرکتها میتوانند از چندین استراتژی استفاده کنند: تقویت سیستمهای امنیتی: یکی از اولین اقدامات پیشگیرانه، تقویت سیستمهای امنیتی داخلی است تا از انتشار اطلاعات محرمانه جلوگیری شود. آموزش کارکنان در خصوص نحوه حفاظت از اطلاعات و استفاده از رمزنگاری میتواند موثر باشد. شفافیت و پاسخگویی: برخی شرکتها ممکن است با ارتقای شفافیت و پاسخگویی خود به رسانهها، از تهدیدات احتمالی جلوگیری کنند. این میتواند شامل پاسخگویی سریع و موثر به پرسشهای رسانهها و توضیح شرایط بهطور عمومی باشد. مذاکرات قانونی و قراردادی: ایجاد قراردادهای قانونی که شامل بندهای محرمانه و غیرمجاز برای افشای اطلاعات حساس باشد، میتواند یکی از راههای مقابله با این نوع باجخواهی باشد. همچنین، در صورت مواجهه با تهدیدات، اقدامات قانونی و شکایت از رسانهها میتواند در نظر گرفته شود. ارتقای روابط عمومی: تقویت بخش روابط عمومی و ایجاد ارتباطات مستحکم با رسانهها میتواند بهعنوان یک راهکار پیشگیرانه عمل کند. ایجاد روابط مثبت با خبرنگاران و رسانهها ممکن است از تهدیدات پیشگیری کند و در صورت وقوع تهدید، کمک به کاهش اثرات منفی آن کند.