شماره ۳۲۶۱ | ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۰ دي
صفحه را ببند
جاودانه‌ترین گواه شهادت در میدان جنگ

شهید حسن ترابیده فرزند احمد، اول بهمن سال ۱۳۴۷ در میان خانواده‌ای مذهبی در شهرستان ملکشاهی دیده به جهان گشود. از همان اوان کودکی باصفا بود و معنویت چهره‌اش حکایت از آینده‌ای پر شور و پر ثمر داشت. با جدّیت تمام تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت و خود را به جمع دیگر رزمندگان اسلام رساند تا به حراست و پاسداری از میهن اسلامی بپردازد. در بیست و هفتمین روز از تیرماه ۱۳۶۷ در قلاویزان مهران بر اثر ترکش خمپاره دشمن به مقام شامخ شهادت رسید. مزار این شهید گرانقدر در شهرستان ملکشاهی قرار دارد. بچه‌های گردان شهید محلاتی می‌گویند که این شهید، در عملیات کربلای یک، چقدر عاشورایی فکر می‌کرد و چقدر شور حسینی در سر داشت. بچه‌ها می‌گویند: «شهید ترابیده شجاعت محض بود و ایمان از وجودش می‌تراوید. آن روز هوا گرگ و میش بود و او و همراهان برای بچه‌های خط مهمات می‌بردند. عراقی‌ها گِرای آنها را داشتند و پی در پی خمپاره‌ها را به سوی آنها شلیک می‌کردند. یکی از بسیجی‌ها با تمسخر می‌گوید: «ای خمپاره‌های عراقی! خمپاره‌های بی‌عرضه! فقط انفجار و سر و صدا، اگر مَردین سینه عاشق منو نشانه بگیرین.» یاران همراه می‌خندند و به راهشان ادامه می‌دهند. حرف‌های صمیمانه آنها بالا گرفته است و هراس خمپاره‌ها تنها چیزی است که به آن فکر نمی‌کنند. ناگهان صفیر خمپاره‌ای از دور به گوش می‌رسد و بی‌درنگ خاک و دود و آهن پاره در همه جا پخش می‌شود. چند تن از رزمندگان به شدت زخمی می‌شوند و حسن ترابیده هم همین طور. می‌خواهد حرف بزند و مثل همیشه به بچه‌ها روحیه بدهد، اما فک و زبانش پر از ترکش خمپاره شده بود و تقدیر چنین شد که قلاویزان جاودانه‌ترین گواه شهادت او باشد.»


تعداد بازدید :  38