[شهروند] در روزهایی که پشت سر گذاشتیم مناسبتهایی چون سالروز تهاجم نظامی ارتش سرخ به افغانستان، سالروز ارسال نامه تاریخی امام خمینی(ره) خطاب به میخائیل گورباچف آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی، سالروز فروپاشی ابرقدرت شرق و تقسیم آن به 15 کشور ریز و درشت و همچنین سالروز به قدرت رسیدن ولادیمیر پوتین رئیسجمهوری کنونی کشور روسیه را پشت سر گذاشتیم. جالب اینجاست که تمام این مناسبتها در زمان خود به نوعی یا ایران را تحت تاثیر قرار دادند و یا این که کشورمان در وقوع آن نقشی موثر داشت که نامه تاریخی امام خمینی (ره) از آن جمله است. ایران و روسیه - به عنوان وارث بلافصل قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی شوروی - در زمان حکمرانی ولادیمیر پوتین فصل جدیدی از روابط دوستانه مبتنی بر حسن همجواری و همچنین منافع مشترک را پیریزی کردند. هرچند این دوستی عمیق و اعتماد، آسان به دست نیامد و سوءتفاهمهای دوران اتحاد جماهیر شوروی، همچنین دوره 8 ساله حکمرانی بوریس یلتسین رئیسجمهوری غربگرای روسیه، بر روابط بین دو کشور سایهای سهمگین انداخته بود.
«نه شرقی نه غربی» به جای «سیاست موازنه منفی»
ایران تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی بزرگترین و مهمترین متحد ایالات متحده در منطقه خاورمیانه به شمار میرفت. اما محمدرضا پهلوی برای استفاده از همه کارتهای خود و فشار آوردن به آمریکا در مواقع لزوم، گسترش روابط با شوروی را نیز در دستور کار خود قرار داد که مطبوعات ایران در آن زمان از سیاست فوق با عنوان «موازنه منفی» یاد میکردند. در این دوران محمدرضا شاه اگر 5 میلیارد دلار اسلحه از واشینگتن میخرید، 2 میلیارد دلار هم به مسکو سفارش میداد و اگر سیل کالاهای آمریکایی به ایران روان بود، از آن طرف ساخت کارخانه ذوبآهن را به روسها میسپرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و روی کارآمدن نظامی ضد امپریالیستی، انتظار میرفت شوروی به یکی از بزرگترین دوستان و متحدان تهران بدل شود، اما چنین نشد و ایران با در پیش گرفتن سیاست مستقل نه شرقی و نه غربی، شرایط را برای سیطره ابرقدرت شرق مهیا نکرد.
جنگ سرد واقعی بین ایران و اتحاد جماهیر شوروی
با سقوط شاه پای کاپیتالیسم از ایران بریده شد، اما عرصهای هم برای کمونیسم باز نشد و شاید درست به همین دلیل گروههای چپگرای نزدیک به مسکو، اندکی پس از سقوط رژیم پهلوی چوب گذاشتن لای چرخهای انقلاب را آغاز کردند. این میان حمایتهای همهجانبه اتحاد جماهیر شوروی از رژیم صدام حسین در جریان جنگ تحمیلی و کمکهای تسلیحاتی بیدریغ مسکو به بغداد، دور شدن بیش از پیش جمهوری اسلامی و شوروی از یکدیگر را رقم زد. این میان حمله نظامی روسها به افغانستان و اشغال این کشور مسلمان، به نوعی تیر خلاص را به رابطه نه چندان حسنه تهران و مسکو شلیک کرد، خصوصاً که ایران نیز سیاست حمایت از مجاهدان افغانستانی را در پیش گرفت. اما حضور میخائیل گورباچف در صدر هیئت حاکمه شوروی و ظهورش به عنوان یک اصلاحخواه، جو سنگین حاکم بر روابط بین دو کشور را تلطیف کرد که یکی از نتایج آن نامه هشدارگونه امام خمینی (ره) خطاب به گورباچف بود.