شماره ۳۲۵۷ | ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ دي
صفحه را ببند
عملیات ناکام نصر چطور به حماسه ختم شد؟
شهید هویزه

 سومین عملیات ارتش
حسین علایی در کتاب «تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق» (جلد اول) که توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس چاپ شده، درباره عملیات سوم ارتش (در ابتدای جنگ) که به اسم «نصر» معروف شد، تحلیل قابل تأملی دارد. او در این کتاب اشاره می‌کند که عملیات «نصر» یا «کرخه کور» توسط تیمسار فلاحی طرح‌ریزی شد؛ با به‌کارگیری دو تیپ از لشکر زرهی قزوین به همراه استعدادی در حدود ۳ گردان سبک رزمی از نیروهای سپاه خوزستان. این عملیات در روز ۱۵ دی‌ماه ۱۳۵۹، مصادف با ۲۸ صفر، سالروز رحلت پیامبر گرامی اسلام (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) اجرا شد.

به یک جایی حمله کنید!
آن روزها، روزهای آغازین تجاوز عراق به خاک ایران بود و حاکمیت انقلابی هنوز به بسیاری مسائل مسلط نشده بود. به عنوان مثال 3 ماه از تجاوز رژیم بعث به ایران گذشته بود و هنوز ارتش (نیروی زمینی)، واکنش خاصی نشان نداده بود. به همین دلیل اوایل دی‌ماه بنی‌صدر به جبهه جنوب آمد و به رئیس ستاد مشترک و فرمانده نیروی زمینی ارتش گفت: «فوراً یک جایی حمله کنید! همین روزهاست که در شهر راهپیمایی شود که ارتش چرا خوابیده است؟ یک هفته به شما فرصت می‌دهم تا در یک جایی به مواضع ارتش عراق حمله کنید!» همین جملات حاکی از هیجان و به دور از استدلال و خرد و صرفا تبلیغاتی نشان
می دهد که نگاه بنی صدر به مسائل دفاعی چقدر ابتدایی و خام بود.

نقشه عملیات
در هر حال، بنا به دستور بنی‌صدر، عملیات نصر در منطقه هویزه در جنوب غربی شهر سوسنگرد شکل گرفت. در طرح این عملیات، تصرف پادگان حمید، ایستگاه حسینیه و در نهایت آزادی خرمشهر در نظر گرفته ‌شده بود. در صورت موفقیت قرار بود پیشروی‌ها تا روستای تنومه در خاک عراق هم ادامه یابد. طبق دستور سرتیپ قاسمعلی ظهیر نژاد، فرمانده نیروی زمینی، نیروها پس از تصرف پادگان حمید، باید حمله را به سمت مرز ادامه داده و نبرد را به داخل خاک دشمن می‌کشاندند. با آغاز عملیات در ساعت ۱۰ صبح 15 دی‌ماه، لشکر ۱۶ به فرماندهی سرهنگ سیروس لطفی با دو تیپ به مواضع ارتش عراق حمله کرد. تیپ بعدی، قرار بود از کارون عبور کرده و به آن دو تیپ بپیوندد. همراه این نیروها تعداد ۱۵۰ نفر از نیروهای سپاه هم به فرماندهی جعفر اسدی در محور فارسیات در اختیار قرار داشتند.

ضد حمله‌های سنگین عراق
ارتش عراق اما همان روز، به تیپی که قرار بود از کارون عبور کند، حمله کرد اما با مقابله ارتش، با شکست مواجه شد. به این ترتیب تا ساعت ۴ بعدازظهر، حدود ۸۰۰ نظامی دشمن اسیر شدند و به کارخانه چوب اهواز انتقال یافتند. در واقع مرحله اول عملیات با موفقیت انجام شد و همه فرماندهان و مسئولین کشور خوشحال شدند و فکر آینده عملیات را نکردند. بنی صدر هم چنان خوشحال شده بود که فوراً نامه‌ای نوشت و نوید پیروزی داد؛ درحالی‌که فکر ضد حمله‌های سنگین عراق را نکرده بود.

تانک‌های پیشرفته‌تر عراقی
عراقی‌ها تانک‌های تی 72 را در اختیار داشتند که از نظر سرعت گلوله گذاری و نواخت تیر، نسبت به تانک‌های ایرانی برتری داشت. ضمن اینکه تانک‌های عراقی، پشتیبانی نیروی هوایی ارتش عراق را هم داشتند. از آن‌سو نیروهای سپاه و بسیج هم در قالب سه گردان سازماندهی شده بودند؛ گردان‌هایی که هر کدام بین 120 تا 150 رزمنده در اختیار داشت و فرمانده یکی از آن‌ها، شهید حسین علم‌الهدی بود. آنچه اتفاق افتاد در نهایت این بود که بی‌تجربگی کافی در نبرد باعث شد هماهنگی‌های لازم انجام نگیرد و نیروهای ارتش در زمان عقب‌نشینی نتوانند با رزمندگان بسیج و سپاهی را که 1500 متر جلوتر از آن‌ها بودند هماهنگ باشند. البته عده‌ای نیز در این عقب‌نشینی دست خیانت بنی‌صدر را هم می‌دیدند.

حماسه هویزه
اینجا بود که شهيد سيد حسين‌ علم‌الهدي، فرمانده‌ شجاع سپاه‌ هويزه‌، به همراه یارانش، به‌ نبردی ‌شديد‌ با دشمن‌ پرداخت؛ آن هم در حالی که تنها سلاح‌ سنگين‌شان موشک آر.پی.جی. بود.‌ شهید علم‌الهدی با وجود این وضعیت، در دقايق‌ نخست حمله‌، تمام خاكريزهاي‌ مقدم‌ دشمن‌ را همراه یارانش تسخير کرد. ‌ اما پشتیبانی آن‌ها توسط نیروهای خودی قطع شد؛ به این ترتیب که تانک‌های ایرانی عقب‌نشینی کردند و شهید علم‌الهدی و یارانش تنها ماندند. حالا حلقه‌‌ محاصره‌ لحظه‌ به‌ لحظه‌ تنگ‌تر مي‌شد و نفرات‌ تك‌ به‌ تك‌ به‌ شهادت‌ مي‌رسیدند. شهید علم‌الهدی اما تا آخرین لحظه، شجاعانه جنگید و بعد از انهدام چند تانک دشمن،‌ به شهادت رسید.

 


تعداد بازدید :  27