[شهروند] شنبه بی دغدغه آغاز نشد. در دنیا ،همچنان غزه شهید می دهد و یمن به رژیم صهیونیستی می تازد . دستگاه دیپلماسی در تکاپوست و راه مودت و همکاری با همسایگان و دو قدرت شرقی در پیش روست. در داخل اما همچنان مباحث پیرامون فیلترینگ و اجرای قوانین و نحوه حکمرانی و مخالفان و موافقان وفاق ملی که در دستور کار دولت قرار گرفته است، می چرخد. برخی نصیحت می کنند و برخی هشدار می دهند و برخی راه بازگشت به گذشته را تجویز می کنند و برخی چراغ به سوی آینده روشن می کنند. اما آنچه که مشخص است، سیاست های دولت در راستای برنامه های نظام اعمال خواهد شد و کم و کاستی در این زمینه وجود نخواهد داشت. بنابراین نقدها و نظرات بایستی در نهایت به اجماع و وحدت و همدلی منجر شود و اگر غیر از این باشد باید برخی منتقدان در نیت خود شک کنند.
نقدی بر منتقدان پزشکیان
دیروز غلامرضا صادقیان، سردبیر روزنامه جوان در یادداشتی با عنوان «پزشکیان در تنگنای چاپلوسان دستپاچه و منتقدان عجول» به بررسی آرا درباره رفع آهسته فیلترینگ توسط دولت چهاردهم پرداخته است.
او در این زمینه نوشت: اعضای شورای راهبری دولت پزشکیان اکنون بر او سخت میگیرند. مثلاً منتقد پرکاری گفته است: «آقای پزشکیان وقت را برای انجام اصلاحات اساسی در کشور دارد از دست میدهد. آنچه که امروز کشور را تهدید میکند، فیلترینگ نیست بلکه ناترازیهای متعدد، تحریم و مسائل دیگر است.»
این نقدها حسابشده است. یعنی طرف میداند که تحریمها و ناترازیها دکمه ندارد که فشار دهند و تمام! همان فیلترینگ هم که یک مطالبه جدی همین منتقدان بود و کراراً میگفتند اگر فیلترینگ را بردارد، مردم به پزشکیان برای باقی مسائل هم اعتماد میکنند و حتی میگفتند اگر فیلترینگ را بردارد، باقی کارها را هم که نکند، مردم راضیاند، با فشار یک دکمه میسر نشد و نمیشود.
حالا درباره تحریمها که اساساً جدیتر و تواناتر از این دولت هم نتوانست آن را بردارد، چرا باید به پزشکیان بگوییم وقت را داری هدر میدهی؟! حتی ناترازیها را یکبار میگویند محصول دو دهه نامدیریتی است و با یک تصمیم یکشبه قابلحل نیست و بار دیگر تهدید میکنند که آقای رئیسجمهور! وقتت کم است!
بهنظر میرسد چنین منتقدانی که در خود دولت و مشاوران و رسانههای همسو و حامی دولت فراوانتر از جاهای دیگر هستند از دو جهت فعالند، یکی برای حفظ پرستیژ منتقدانه خود و دیگری برای کاری است که سالهاست از نظام میخواهند، یعنی همان مذاکره سریع و بیقیدوشرط. وگرنه چه دلیلی دارد که یک منتقد نزدیک به دولت به رئیسجمهور بگوید برای ناترازیها و تحریمها داری وقت را از دست میدهی؟! مثلاً باید برای تولید برق و گاز بیشتر چه کرد یا تحریمها را چطور و با فشاردادن کدام دکمه یا رهاکردن کدام تیر برداشت؟
۵ نکته درباره تَرَک برداشتن دیوار ضد مردمی فیلترینگ
عصرایران با اشاره به رفع فیلترینگ ۲ پلتفرم واتساپ و گوگل پلی نوشت:درباره تَرَکی که بر دیوار ضد مردمی فیلترینگ افتاده، چند نکته زیر قابل تأمل است:
۱ - پزشکیان تا بدین جای کار، کوشیده است در مسیر وعده هایش حرکت کند: انتصابات فراجناحی، بهره مندی از ظرفیت های بانوان و اقوام ایرانی در مناصب مدیریتی، صادق بودن با مردم در ارائه گزارش های واقعی - و نه شعاری - از وضعیت کشور و از جمله ناترازی ها، ممانعت از اجرای قانون محفلی موسوم به عفاف و حجاب و کلید زدن رفع فیلترینگ.
۲ - پزشکیان می توانست در مقولاتی مانند قانون عفاف و حجاب و فیلترینگ، چکشی عمل کند و مثلا به وزیر ارتباطات دستور دهد فورا دکمه رفع فیلتر را بزند و کار را تمام کند.
۳ - مردم از یک سو نباید پشت رئیس جمهوری را که پیگیر اجرای وعده هایش هست خالی کنند و از دیگر سو، نباید از مطالبه تحقق کامل وعده ها، غافل شوند.
۴ - رفع فیلترینگ واتساپ و گوگل پلی، زمانی به ذائقه مردم خوش خواهد نشست که گام نخست پروژه آزادسازی اینترنت ایران باشد نه اقدامی حداقلی و نمادین که باعث شود اصل ماجرا فراموش شود یا به تاخیر بیفتد.
۵ - برخی برای به حاشیه بردن رفع فیلترینگ، مباحث اقتصادی را پیش می کشند و می گویند در حالی که قیمت دلار در حال پیشروی است، رفع فیلترینگ چه محلی از اعراب دارد؟
اتهام کاسبی از فیلترشکنها بهراحتی از پیشانی برخی ذینفعان برداشته نمیشود
از سوی دیگر در ادامه مباحث مربوط به فیلترینگ روزنامه فرهیختگان در یادداشتی به ذم و نگوهش کاسبان فیلترشکن فروش پرداخته است.
این روزنامه در این باره نوشت: اتهام کاسبی از فیلترشکنها بهراحتی از پیشانی برخی ذینفعان برداشته نمیشود. حالا برای اصلاح مسیر غلطی که در سالهای قبل رفتیم دو گروه رادیکال باز هم فعالند. رفع فیلتر میتواند از تعمیق «شرطیشدن» جامعه در استفاده از فضای مجازی جلوگیری کند.
آن تعداد نماینده مجلسی که در آستانه تصمیم شورایعالی فضای مجازی نامه بدون اسم در مخالفت با اصلاح تصمیمات قبلی بیرون میدهند، فرزندخوانده همان دیدگاه منجمدیاند که در سیاست خارجی توافق را حرام و منکر میداند. برای مدیریت فضای مجازی؛ هم تقدیم امکان و فضای کشور به سکوی خارجی بدون مدیریت و راهبرد کلان خطاست، هم سپردن آن به دیدگاه دو گیگابایتی خشک مغز. اینها مواد لازم برای ساختن جامعه شرطیشدهاند نه بیشتر.
خطر سرمازدگی حکمرانان
مسعود نیلی، اقتصاددان، در یادداشتی با عنوان «خطر سرمازدگی حکمرانان» در روزنامه دنیای اقتصاد به سراغ موضوع کلان تری یعنی نحوه تصمیم سازی در ساختار سیاسی و اقتصادی ایران رفته است. او می نویسد: بحرانهای گوناگونی در عرصههای روابط خارجی، اقتصاد و چالشهای اجتماعی ، در کنار یکدیگر، کشور را در موقعیتی خطیر قرار داده است. ماههای پیش رو و سال آینده میتواند گردنهای پرپیچ و صعبالعبور برای ایران عزیز باشد. خطای در تشخیص موقعیت میتواند هزینههای جبرانناپذیر تاریخی ایجاد کند. عبور از این گردنه، نیازمند تحلیلی واحد و عزمی یکپارچه در کلّ نظام تصمیمگیری کشور در گذر با حداقل هزینه از آن است. از نظر نگارندۀ این سطور، بزرگترین آفت نظام حکمرانی ما، وجود تحلیلهای متفاوتِ راهبردی، همراه با دادن وزنهای کاملاً متفاوت به موضوعات، در میان مقامات اصلی تصمیمگیرندۀ کشور است. مسائل سیاسی و امنیتی، در جزیرهای جدا و مسائل اقتصادی در جزیرهای دیگر تصمیمگیری میشوند و مسائل اجتماعی هم معمولاً در جایی به بحث گذاشته نمی شود. جزایرِ مسائل سیاسی-امنیتی و اقتصادی نهتنها از هم جدایند، بلکه دارای رابطۀ سلسلهمراتبی هم با یکدیگر هستند. به این معنی که رویکردهای سیاسی-امنیتی دارای تفوق سازمانی بر رویکردهای اقتصادی هستند. این شیوه از سازمان حکمرانی، نهتنها فاقد کارایی در عبوردادن کشور از گردنۀ بسیار سخت پیش رو است و میتواند هزینهای بسیار سنگین برای آیندۀ کشور ایجاد کند، بلکه خطاهای محاسباتی راهبردی را هم نتیجه میدهد. نظام سازمانی حکمرانی در کشور ما بهگونهای است که مرکز و نهادی برای بررسی یکجای همۀ این مسائل در آن پیشبینی نشده است. عظمت مشکلات و ماهیت سیاسی -اجتماعی و اقتصادی آنها ایجاب میکند که ابتدا بهطور توأمان، مسیر سیاسی باز شده و اعتماد اجتماعی ارتقاء یابد تا امکان انجام اصلاحات اقتصادی فراهم شود. مدتهاست که راهحلهای سیاستی بدون گرهگشایی سیاسی، کارکرد خود را از دست داده است. لذا قواعد حاکم بر نظام سیاسی ما، امکان برنامهریزیِ تکقوهایِ قوۀ مجریه را برای پرداختن به حل مشکلات اقتصادی فارغ از دو بعد دیگر سیاسی و اجتماعی سلب کرده است. به عنوان مثال، فرض کنید دولت تلاش کند تا فاصله میان نرخهای ارز را کاهش دهد. اما وقتی اقتصاد مرتباً در معرض شوکهای سیاسی خارجی است، طبیعتاً حملات سیاسی تلاشهای صورتگرفته را نقش بر آب میکند.
او می گوید: این یادداشت هرچند بسیار تلخ نوشته شده اما امیدوارم تلخی آن، نیشتری باشد که این افراد را از خواب سرمازدگی بیدار کند. مردم ما حق دارند بدانند که نظام تصمیمگیری برای مواجهه با شرایطی که احتمال وقوع آن بسیار زیاد است و زندگی آنها را کاملاً تحتتأثیر قرار میدهد، چه برنامهای دارد. اگر نظام تصمیمگیری برای شرایط دشوار پیش رو، سندی در دست تهیه دارد، لازم است به جامعه اعلام کند که چگونه قرار است از چنین شرایط مهلکی خارج شویم. اگر به همین صورت پیش برویم، جامعه دچار پاندمی یأس خواهد شد که امیدوارم عواقب این پاندمی بهطور واقعی درک شده باشد. زمان آن فرارسیده که هرچه سریعتر، تصمیماتی هرچند تلخ، اما بسیار مهم و سخت گرفته شود. لحظهای به خواب رفتن در حالت سرمازدگی، مرگ قطعی را در پی خواهد داشت. مراقب پاندمی یأس باشید.
حامیان برجام راه رضاخان را میروند!
حالا که به مباحث کلان اشاره شد از منظری دیگر، روزنامه کیهان در گزارشی با عنوان «در پوشش مذاکره با آمریکا برای دشمن کوچه باز نکنید» به نقد طرح اخیر محمدجواد ظریف که در یادداشتی برای اکونومیست با عنوان «انجمن گفتوگوی کشورهای مسلمان غرب آسیا» (مودت) برای ایجاد صلح و ثبات در منطقه ارائه کرده، پرداخته است.
حسین شریعتمداری نوشته است: «مذاکره و مودت»، «با دشمنان مدارا»؛ این تیترها تنها بخشی از خط رسانهای طیفی است که بار دیگر پس از تجربههای شکستخورده متمادی و تنها به فاصله۶ سال از مرگ برجام، مجددا کشور را به کرنش در برابر خواستههای غرب توصیه میکند.
این طیف با بستن چشمان خود در برابر تاریخ، همواره سادهلوحانهترین و ابتدائیترین جواب را در برابر هر مسئلهای معرفی میکنند. راهبرد همیشگی عقبنشینی و کرنش آنان، نه در برجام، نه در بروکسل و سعدآباد و نه در گفتوگوهای انتقادی و حسن نیت دولت سازندگی در برابر بوش پدر، هیچگاه منجر به توافقی که منافع ملی ایران را تامین کرده و غرب را به وفای به تعهدات خود مجبور سازد، منجر نشده است.
وی می افزاید: جدای از درستی سیاست همسایگی، طرح سادهاندیشانهای همچون مودت بیش از اینکه به ذهن دانشمندان برجامی برسد، پیشتر و در سال ۱۳۱۶ به ذهن کارگزاران رژیم پهلوی اول و رضاخان رسیده بود.
نتیجه سادهاندیشی رضاخان در آن دوران و توافقی که به قیمت واگذاری مناطق مهمی همچون آغری داغ و آرارات به ترکیه، دشت ناامید به افغانستان و کنترل اروندرود به عراق منجر شد؛ نهتنها به عدم تعرض بین ۴ کشور و عدم مداخله در امور داخلی هر یک از اعضا بدل نگشت که پایه گذار معضلات ژئوپلیتیکی شد که امروز پس از ۸۳ سال بیش از هر زمانی خود را نمایان
ساخته است.
برای درک عمق ضرباتی که مودت رضاخانی به کشور وارد ساخت باید به نقش نوار آغری داغ و آرارات در همسایه شدن ترکیه و جمهوری آذربایجان و قطع دسترسی تجاری راحت و سریع ایران به ایروان پایتخت ارمنستان، نقش دشت ناامید در مناقشات آبی کنونی میان ایران و افغانستان و خشکسالی استان سیستان و بلوچستان و نقش امتیاز کنترل اروندرود در ادعاهای واهی سابق عراق بعثی نسبت به این رودخانه اشاره کرد.
جالبتر اینکه رضاخان نیز درست همچون تعابیری که دانشمندان خودخوانده درباره برجام بهکار میبردند، در سخنان خود در افتتاحیه دوره یازدهم مجلس شورای ملی، عنوان داشته بود: «پیمان سعدآباد در مشرقزمین بیسابقه بوده و در این هنگام که امور عالم مشوش است، مدد بزرگی به بقای صلح جهان خواهد بود»
مودت واقعی میان کشورهای منطقه نه با طرحهای سادهاندیشانه به دور از واقعیت که در عمل به واسطه سیاست هوشمند شهید رئیسی به سمت تحقق
پیش رفت.
رقبای پزشکیان که از تصمیمات بزرگ او دل پری دارند
در مقابل بهروز بهزادی در یادداشتی با عنوان «شعر استعفا زیر عَلَم مخالفت» در روزنامه اعتماد نوشت: برخی از شعرای بزرگ ایران که خواستهاند بر نظری یا حرفی و یا حتی قافیهای تاکید کنند شعر مخمس یا مسمط گفتهاند. در این شعر بیت پنجم یا ششم معمولا قافیه دیگری دارد و شاعر میتواند حرف اصلی خود را در آن
بیت بگوید.
ظاهرا رقیبان آقای پزشکیان که در انتخابات شکست خوردهاند یا کسانی که دل پری از تصمیمات بزرگ رییسجمهور در جهت تقویت همبستگی ملت دارند هر چند وقت یک بار سعی میکنند، حادثهای یا شایعهای علم کنند و مثل همان اشعار که اشاره کرد با گفتن یا خواندن آن زیر علم مخالفت سینه بزنند. تازهترین کاری که در این زمینه شده است، شایعهای است که با تیتر تصمیم رییسجمهور به استعفا ناگهان وارد بازار مکاره گروهها شد و جماعتی کوشیدند آن را بزرگ کنند و برای این کار نیاز بود که در شکل و محتوا این شایعه در مطبوعات، رسانههای اینترنتی و سایتها و اپها به
وفور بچرخد.
در روزهای نخست انتشار این شایعه شورای اطلاعرسانی دولت با قاطعیت تمام این شایعه را تکذیب کرد، چرا که چنین مسالهای با قصهها و داستانهایی که برایش ساخته بودند و میرفت تا هر کدام از مخالفان جملاتی بر آن بیفزایند از بیخ و بن غلط بود و خود انتشاردهندگان هم میدانستند در واقع مشق آرزوهای خود میکنند و میل داشتند با چنین خبری کام خود را شیرین کنند، وگرنه خود آنان میدانستند..
رییسجمهوری که با عزمی راسخ به میدان آمده، حرفهای خود را میزند و سودای خدمت به مردم و کشور دارد و به تنها چیزی که نمیتواند فکر کند استعفا است.
در جامعهای که پزشکیان پرچم وفاق را برداشته و به پیش میرود، کسانی که چشم دیدن موفقیتها را ندارند از عناد خود دست بردارند و حداقل سکوت اختیار کنند، نه اینکه با شایعهسازی به مقابله برخیزند.
احترام رئیس جمهور بر همه واجب است
اما بشنوید از نقد دستاوردهای دولت. عباس سلیمی نمین، فعال سیاسی اصولگرا درباره دستاوردهای دولت چهاردهم در پنج ماه گذشته بیان کرد: قضاوت برای ارزیابی دستاوردهای دولت مستقر زود است. عمدتا دستاورد این دولت بیشتر در بخش سیاسی بوده است. در بخش سیاسی توانست جریانات را به هم نزدیک کند. شاید قبول نکنید که هنوز عده ای هستند به این دولت از گروه اصلاح طلبان و اصولگرایان حمله می کنند، ضمن اینکه این حرف درست است اما این حرف من را نقض نمی کند. وی در گفت وگو با شفقنا ادامه داد: دولت چهاردهم کار خوبی در زمینه وفاق ملی صورت داد و این عملکرد می تواند گسترش پیدا کند و جریانات دیگر هم این رویه را دنبال کنند تا بتوانیم حول اشتراکات متمرکز شویم. هرچه حول اشتراکات به هم نزدیک شویم امکان تحرک بدخواهان در صفوف ما کمتر خواهد شد و نمی توانند ایجاد اختلاف و چنددستگی و تشتت میان مردم کنند. لذا از نظر سیاسی آقای پزشکیان را دارای دستاوردهای خوبی می بینم اما برخی از اصلاح طلبان از سادگی و صفای ایشان سوءاستفاده می کنند
سلیمی نمین ادامه داد: احترام رئیس جمهور بر همه واجب است. به نظر من آنچه وزیر صمت با رئیس جمهور نزد افکار عمومی و رسانه ها انجام داد اصلا درست نیست. رئیس جمهور به دلیل اینکه دغدغه اقشار جامعه را دارند تاکید کردند که برخی از چراغ ها را خاموش کنند اما پاسخ وزیر صمت به هیچ وجه قابل پذیرش نیست چرا که احترام امامزاده را متولی حفظ می کند. نقد کنیم اما با احترام باشد چون رئیس جمهور می تواند منشا وحدت بیشتر باشد.