ارتشبد حسین فردوست، دوست دوران کودکی محمدرضا پهلوی و رئیس دفتر اطلاعات او، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ماند و خاطرات خود از دوران مجالست با شاه، خاندان و دولتمردان رژیم پهلوی را به رشته تحریر درآورد. خاطرات فردوست تحت عنوان «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» منتشر شده است که در این ستون به تناوب برخی را مرور میکنیم.
شاپور جی، عنصر مرموز (4)
تنها باری که شاپور جی را ناراحت دیدم، حدود سالهای 1351-1352 یعنی زمانی بود که محمدرضا دستور داد گزارش من درباره معامله شکر با یک شرکت انگلیسی در روزنامه اطلاعات چاپ شود و نام شاپور جی به عنوان واسطه این معامله نوشته شد. قبلاً توضیح دادم که اصل ماجرا زیر سر فیلیکس آقایان بود که شاپور جی را بدنام کرد. برای من این اقدام محمدرضا بسیار تعجبآور بود. معامله شکر با انگلیس احتمالاً حدود 300 میلیون تومان بود و در مقایسه با معاملات چند میلیارد تومانی چیزی نبود. خاصه اینکه قیمت شکر در روز میتوانست تغییر کند و به علاوه ممکن بود شرکت جنس را از واسطه خریده و کمی گرانتر فروخته باشد. همه اینها مسائلی بود که محمدرضا میدانست. فرضاً که شرکت شکر را 10درصد گرانتر فروخته و 5درصد به شاپور جی داده بود، این مسائل برای محمدرضا اهمیتی نداشت و عمل او در رابطه با شاپور جی واقعاً عجیب بود. پس از واقعه، شاپور جی به دفتر نزد من آمد و از محمدرضا گلگی کرد که چرا دستور چاپ گزارش بازرسی را در روزنامه اطلاعات داده است. او گفت: «نمیدانم چرا محمدرضا دستور چاپ پروندههای واقعی سوءاستفاده چند میلیاردی دوستانش را نمیدهد ولی این پرونده را که سوءاستفاده نیست منتشر میکند!؟» اظهار تعجب و تاسف و بیاطلاعی کردم. شاپور جی کتابی را با خود به دفتر آورده بود. گفت: «این کتاب از کتب مستند یعنی مجموعه اسناد طبقهبندی شده انگلیس در هندوستان است و میدانی که در آن سالها ایران از هندوستان اداره میشد. این کتاب نشان میدهد که پدر من (اردشیر) رضا را پیدا کرد و به نایبالسلطنه هندوستان معرفی کرد. در مورد محمدرضا هم خودت بهتر میدانی که او را برای سلطنت انتخاب کرد!» (اشارهاش به شهریور 20 و ملاقاتهای من با مستر ترات بود). شاپور جی کتاب را به من داد تا قرائت کنم. گفتم: «از من چه میخواهید؟» گفت: «هیچ!» خداحافظی کرد و رفت. ولی در واقع منظورش این بود که من کتاب را به محمدرضا بدهم و حرفهایش را نقل کنم تا بفهمد که شاپور جی ورقها را رو خواهد کرد. پس از مدت کوتاهی شاپور جی در مراسم مفصلی لقب «سِر» را از ملکه انگلیس دریافت کرد و به دستور محمدرضا خبر آن با افتخار در روزنامه اطلاعات چاپ شد. انگلیسیها محکم پشت سر شاپور جی ایستادند و محمدرضا هم به سرعت جا زد. شاپور جی به وعده خود وفا کرد و ورقها را رو کرد. یک روزنامه معتبر انگلیسی (دیلی اکسپرس) ضمن درج خبر اعطای لقب «سر» به شاپور جی، افشا کرد که پدر او رضاخان را به تاج و تخت رسانده است. این اولین بار بود که نقش انگلیسیها در ایجاد سلسله پهلوی به طور مستند افشا میشد.