[ شهروند] ایران حدود 33تریلیون مترمکعب ذخایر گازی و در مجموع حدود 17درصد از ذخایر اثبات شده گاز طبیعی در جهان را در اختیار دارد. کشورمان با تولید سالانه 275میلیارد مترمکعب، سومین تولیدکننده بزرگ گاز در جهان است. با این وجود، با مصرف سالانه حدود 246میلیارد مترمکعب گاز، چهارمین مصرفکننده بزرگ گاز در جهان هم به حساب میآید. به عبارت سادهتر ایران با داشتن یکدرصد از جمعیت جهان، حدود 6درصد گاز طبیعی دنیا را مصرف میکند. گاز طبیعی سهمی 75درصدی در تأمین انرژی مورد نیاز کشور دارد و این سهم بالا، موجب شده تا ناترازیهای گاز، در تمامی بخشهای انرژی و اقتصاد کشور خود را نشان دهد. هر ساله حدود نیمی از مصرف گاز کشور در بخشهای خانگی، تجاری و صنایع جزء و حدود نیمی دیگر در صنایع عمده و نیروگاهها است. سهم بخش خانگی به تنهایی تا 30درصد هم میرسد. مصرف گاز کشور در طی یکدهه اخیر با شیب زیاد روبهافزایش بوده، بهطوری که موجب شده، روند مصرف از میزان تولید فاصله گرفته و با پروسهای به اسم «ناترازی گاز» یا همان کسری تولید نسبت به تقاضای مصرف مواجه شویم.
سالانه 4.8درصد مصرف گاز طبیعی در کشور افزایش مییابد
طبق گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس، میزان مصرف گاز طبیعی در فصول گرم سال در سال 1390، حدود 340میلیون مترمکعب در روز است و این میزان در فصل سرد سال، به 525میلیون مترمکعب در روز رسیده که نشان از حداکثر اختلاف 180میلیون مترمکعبی دارد. به دلیل رشد مصرف گاز طبیعی در بخشهای مختلف طی 10سال، میزان مصرف در فصول گرم سال 1400 به اندازه میزان مصرف در فصول سرد سال 1390 است و متوسط اختلاف مصرف در سال 1400 نیز برابر با 221میلیون مترمکعب بوده است.
این مساله نشان میدهد میزان رشد مصرف در ماههای سرد سال نسبت به ماههای گرم سال افزایش بیشتری داشته است. با توجه به اینکه میزان مصرف گاز طبیعی به عنوان خوراک و سوخت در صنایع عمده و غیرهعمد در طول سال عموما روند ثابتی را در بردارد و بخش خانگی و تجاری در فصول سرد سال سهم بیشتری از مصرف دارند عمده علت آن را باید در مصرف بخش خانگی جستجو کرد.
بهطور متوسط سالانه 4.8درصد مصرف گاز طبیعی در کشور افزایش مییابد؛ اما روند تولید گاز بهطور متوسط سالیانه 2درصد رشد داشته است. همین گزاره، بهمعنای افزایش سالانه ناترازی گاز کشور است.
براساس سند تراز تولید و مصرف گاز طبیعی در کشور تا افق 1420، در صورت ادامه روند موجود، میزان ناترازی گاز در سال 1404 به 375میلیون مترمکعب و در سال 1420 به 579میلیون مترمکعب خواهد رسید. باید به این موضوع هم توجه کنیم که افت فشار و افت تولید پارسجنوبی به عنوان منبع تأمین 70درصد گاز کشور، از سال آینده آغاز خواهد شد؛ این در شرایطی است که طرح مهم فشارافزایی پارسجنوبی هنوز روی کاغذ است و وارد فاز اجرایی نشده است.
در واقع، ادامه روند فعلی، بدون فشارافزایی و اجرای طرحهای نگهداشت تولید و توسعه و بهرهبرداری از طرحهای جدید تولید گاز، موجب سقوط آزاد تولید گاز کشور خواهد شد.
عمده ناترازی گاز؛ مصارف غیربهینه در بخش خانگی، تجاری و اداری
بهجز چالشهای بخش عرضه، چالش اصلی در بخش تقاضای مصرف است که سال به سال با رشد 4.8درصدی در حال افزایش است. این رشد مصرف را بیشتر باید در بخش خانگی جستجو کرد، مصرف گاز در بخش خانگی که در سال 1385 حدود 37میلیارد مترمکعب در سال بود، اکنون به بیش از 70میلیارد مترمکعب در سال رسیده و رشدی دو برابری داشته است. مصرف گاز بخش خانگی اگرچه حدود 30درصد مصرف گاز سالانه کشور است، اما در روزهای سرد سال به مرز 50درصدی هم میرسد.
یعنی عمده ناترازی گاز به خاطر مصارف غیربهینه در بخش خانگی و بعد از آن در بخشهای تجاری و اداری است. اگرچه مصارف گاز در بخش صنعت و نیروگاهها نیز بهینه نیست، اما با توجه به اولویت دادن دولت به تأمین گاز خانگی در فصول سرد، گاز صنایع و نیروگاهها تا حد زیادی محدود میشوند و مصرف گازی که میتواند در بخش های مولد کشور، تولید ارزش و رشد اقتصادی کند، در بخشهای غیرمولد کشور هدر میرود و صرفا صرف گرمایش میشود.
سهم 75درصدی گاز در تأمین انرژی کشور
سهم ایران از کل گاز تولیدی دنیا 6.1درصد است در حالی که تولید ناخالص داخلی ایران 0.42درصد از کل GDP دنیاست. همچنین سهم ایران از تجارت جهانی گاز فقط 0.24 درصد است. مصرف گاز در بخش خانگی، تجاری و صنایع جزء در روزهای اخیر به 609میلیون مترمکعب رسیده و پیشبینی میشود در هفته پیشرو به 680میلیون مترمکعب برسد؛ این در حالی است که کل گاز تحویلی به شبکه، حدود 830میلیون مترمکعب است؛ یعنی با مصرف 680میلیون مترمکعبی گاز در بخش خانگی، تجاری و صنایع جزء، تنها 150میلیون مترمکعب برای صنایع عمده و نیروگاهها باقی میماند که نشان از محدودیت شدید برای تولید برق و تولید صنعتی است. با توجه به سهم بالای گاز در تأمین انرژی کشور (سهم 75درصدی) اگر مصارف بخشهای غیرمولد را کنترل نکنیم، ادامه روند موجود، علاوه بر عدمالنفعها و خسارات قابل توجهی در محدودیت گازرسانی به بخش مولد، کشور را به نقطهای خواهد رساند که از حیث انرژی اولیه، کشوری کاملا وابسته و غیرمستقل خواهیم شد و آنچه برای نسلهای آتی باید باقی بگذاریم برای گرمایش بیرویه و خارج از اصول بهینه مصرف، هدر میدهیم. ادامه این روند، هم اقتصاد ضعیف را بهدنبال دارد، هم آینده تاریکی برای فرزندان کشور رقم خواهد زد.