شماره ۳۲۳۱ | ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۴ آذر
صفحه را ببند
مروری به برخی روایات تاریخی درباره حضرت فاطمه زهرا (س) و سخنان آیات عظام و علما درباره عظمت ایشان
یگانه بانوی عالم بشریت

  [ شهروند ]   فردا مصادف است با شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) و آغاز «فاطمیه دوم». در توضیح باید گفت درباره شهادت این یگانه بانوی عالم بشریت، روایات مختلفی از سوی منابع شیعه و سنت نقل شده است. وجه مشترک روایات، 75 روز بعد از رحلت پیامبر اسلام (ص) یا 95 روز بعد از رحلت ایشان است. در واقع یا آن‌ را 13 جمادی‌الأولی دانسته‌اند یا 3 جمادی‌الثانی.  به همین دلیل نیز دو تاریخ برای «ایام فاطمیه» در نظر گرفته‌اند؛ یکی «فاطمیه اول» (یعنی 3 روز از آغاز 13 جمادی‌الأولی) و دیگری «فاطمیه دوم» (یعنی 3 روز از آغاز 3 جمادی‌الثانی). به این ترتیب است که امسال پنج‌شنبه، 15 آذرماه، مصادف می‌شود با آغاز ایام «فاطمیه دوم» که قول مشهورتری نیز درباره شهادت آن بانوی بزرگوار عالم اسلام است؛ زمانی که سال یازدهم هجری، در حالی که 18 سال بیشتر از عمر مبارک‌شان نگذشته بود، به شهادت رسیدند. به همین مناسبت و آغاز ایام «فاطمیه دوم»، مروری کوتاه داریم به زندگی ایشان و دفاعی که از مقام امامت  و ساحت ولایت انجام دادند. همچنین سخنانی که آیات عظما و علما درباره ایشان گفته‌اند. آنچه در ادامه می‌خوانید مستند است به کتاب‌های «حماسه حسینی» و «آشنایی با قرآن» نوشته شهید آیت‌الله مرتضی مطهری و «فاطمه اسوه بشر» نوشته آیت‌الله جوادی آملی. سخنان آیت‌الله بهجت را نیز از پایگاه اینترنتی ایشان نقل کرده‌ایم.

  تولد و مقام و مرتبت
حضرت فاطمه زهرا (س) در بیستم جمادی‌الثانی سال پنجم پس از بعثت، در مکه، دیده به جهان گشودند، البته درباره تاریخ ولادت ایشان هم اختلاف نظر وجود دارد. در بیشتر منابع اهل سنت، آن را پنج سال پیش از بعثت ذکر کرده‌اند و در زمانی که قریش مشغول مرمت خانه کعبه بودند. در برخی نیز به سال دوم بعثت اشاره داشته‌اند، اما در بیشتر منابع شیعی، ولادت ایشان همزمان است با سال پنجم بعثت پیامبر اسلام (ص). مقام و مرتبت ایشان هم چنان است که دوازده امام بزرگوار شیعه (علیهم‌السلام) از نسل ایشان هستند. همچنین مطابق روایات، سوره و آیاتی از قرآن کریم مانند سوره کوثر، سوره انسان، آیه تطهیر و آیه مودّت در حق آن حضرت (س) و همسر و فرزندانش نازل شده است و دوستی و دشمنی با ایشان، به منزله دوستی و دشمنی با پیامبر (ص) است. حتی از مفسران اهل تسنن نظیر فخر رازی نیز شأن نزول آیه آغازین سوره کوثر را به تولد حضرت فاطمه زهرا (س) مربوط دانسته‌اند و از ایشان با عنوان خیر کثیر، باعث بقا و گسترش نسل و ذریه پیامبر اکرم (ص) نام برده‌اند. حضرت فاطمه زهرا (س) چنان غمخوار و یار پدر گرامی‌شان بودند که حتی به «ام ابیها» (مادر پدرش) نیز ملقب شدند. هرچند تمام اینها مانع از خصومت و دشمنی با ایشان نشد و آزار و اذیت‌ ایشان توسط جاهلان و منافقان به شهادت‌شان انجامید.

تأکید بر نادیده گرفتن وصیت پیامبر اکرم (ص)
پس از وفات شهادت‌گونه پیامبر اکرم (ص) و با پیش آمدن واقعه سقیفه، رسالت حضرت زهرا (س) شکل دیگری به خود گرفت که می‌توان به حمایت و دفاع از امام علی (ع) و حق جانشینی مولای متقیان اشاره کرد. حضرت فاطمه (س) نسبت به موقعیت و جایگاه ویژه امام علی(ع) آگاه بودند و مصلحت جامعه نوپای اسلام را در رهبری و امامت ایشان می‌دانستند و همچنین جایگزینیِ شخص دیگری را با وجود ایشان برای این مقام و منصب جایز و شایسته نمی‌دیدند. به همین دلیل برای اثبات و تحقق این امر از هیچ تلاشی دریغ نکردند و تا آخرین لحظه دست از حمایت و دفاع از امام خویش و مقام امامت بر نداشتند.

بدانید که در فتنه سقوط کردید!
رسالتی که حضرت فاطمه زهرا (س) پس از رحلت پیامبر (ص) ایفا کردند، از کسی جز ایشان ساخته نبود. همچنین مواضع قاطعانه امیرالمومنین (ع) و سابقه درخشان ایشان در مبارزه با کفر و نبرد با کافران و مستکبران، کینه بزرگ و عمیقی را بر دل‌های وارثان اندیشه کفر قرار داده بود که از بین‌ بردن آن آسان نبود. با توجه به این دلایل، پرچمدار مبارزه با غاصبان حق امامت، باید شخصی می‌بود که در عین اینکه وجودش برای حق و باطل محوریت داشته باشد، با هیچ‌کسی درگیر نشده و همچنین نزدیک‏ترین و محبوب‏ترین شخص به پیامبر (ص) باشد. حضرت زهرا (س) ابتدا به سراغ برجستگان گروه مهاجر و انصار رفت و با سخنان هشداردهنده و با یادآوری وقایع و حوادث دوران رسول خدا (ص) تلاش کرد تا وجدان‌های به خواب رفته آنها را بیدار کند. ایشان همچنین در ضمن خطبه مفصلی که با مباحثی از خداشناسی و یادآوری آثار رسالت پیامبر(ص) و وضعیت مردم در دوران پیش از بعثت شروع می‌شد، به نقش پررنگ اسلام در زندگی آنها اشاره کرده و به اینجا می‌رسند که پس از رحلت پیامبر(ص) در حالی‌که بدن مطهر آن حضرت هنوز تشییع نشده بود و زمان کمی از پیمانی که (با رسول و جانشین او) بسته بودید، می‌گذشت، شما حق جانشین او را غصب کردید، با این بهانه که از فتنه می‌ترسیم اما بدانید که شما خود در فتنه سقوط کرده‌اید.

تبیین واقعه در ملاقات با ام سلمه و عایشه
جامعه ناآگاه عرب به دلیل جهالت و دنیا‌طلبی‌های گوناگون از ماجرای جانشینی امام علی (ع) پس از رحلت پیامبر (ص) غافل شده بودند. ماجرا البته از غفلت تبدیل به فرصت‌طلبی نیز شده بود و به خاطر پافشاری حضرت زهرا (س) در موضوع امامت حضرت علی (ع)، حتی از سوی عده‌ای رنگ کینه نسبت به ایشان را به خود گرفت. در واقع آن‌ها که سمت خانه ایشان هجوم بردند و پیکر مطهر ایشان را با جراحات و آسیب مواجه کردند، به دلیل تبیین‌های مختلف‌شان نسبت به اهمیت جانشینی پس از پیامبر اکرم (ص) با نوعی کینه‌توزی، به خوی جاهلی خود برگشته بودند. اما حتی زمانی که عده‌ای به خانه ایشان هم حمله بردند، حضرت فاطمه (س)، وقتی از زمین برخاستند، اولین سؤالی که پرسیدند این بود که «علی کجاست؟» ایشان در همان حال و با وجود جراحاتی که داشتند، به مسجد رفته و سخنرانی کردند. زمانی هم که حضرت فاطمه (س) بر اثر این حادثه در بستر بیماری قرار گرفتند و زنان مدینه گروه ‌گروه به عیادت ایشان می‌آمدند، باز هم با آنها درباره تأکید پیامبر اکرم (ص) بر مکارم مولای متقیان سخن می‌گفتند تا بتوانند چهره اصلی مخالفان را برای بخشی از مردم مدینه، روشن کنند. با ام سلمه و عایشه، همسران پیامبر (ص) نیز وقتی به عیادت ایشان آمده بودند، درباره این واقعه صحبت کرده و به رأی سقیفه اعتراض کردند.

دفاع از ولایت
حضرت زهرا (س) به مسئله دفاع از ولایت به عنوان یک تکلیف شرعی نگاه می‌کردند و برای انجام این مسئولیت و تکلیف شرعی، جان خود را نیز فدا کرد. اگر تلاش‌ها و فداکاری‌های ایشان در حمایت از ولایت نبود، امام علی (ع) قطعا از سوی غاصبان ولایت به شهادت می‌رسیدند و امامت حتی قبل از اینکه بخواهد ظهور و بروزی پیدا کرده و آغاز شود، از میان می‌رفت. ایشان به ‌بهای مضروب شدن خودشان و از دست دادن فرزندشان حضرت محسن (ع) و در نهایت شهادت‌شان، حقیقت ولایت را بر همگان آشکار کردند و موجب بقای راه امامت و تداوم مسیر ائمه اطهار (ع) شدند.

خطبه‌ای در بالاترین سطح اندیشه
شهید آیت‌الله مرتضی مطهری

 زهرا (س) در جوانی از دنیا رفته است. ولی خوشبختانه یک خطابه مفصل بسیار طولانی (در حدود یک ساعت) از ایشان در   ۱۸ سالگی باقی مانده که این را تنها شیعه روایت نمی‌کند بلکه بغدادی در قرن سوم این خطابه را نقل کرده است. همین یک خطابه کافی است که نشان بدهد زن مسلمان در عین اینکه حریم خودش را با مرد حفظ می‌کند و خودش را به اصطلاح برای ارائه به مردان درست نمی‌کند، معلوماتش چقدر است؟ ورود در اجتماع تا چه حد است. خطبه حضرت زهرا (س) توحید دارد در سطح توحید نهج‌البلاغه، یعنی در سطحی که دست فلاسفه به آن نمی‌رسد. وقتی که درباره ذات حق و صفات حق صحبت می‌کند، گویی در سطح بزرگ‌ترین فیلسوفان جهان است. از بوعلی سینا ساخته نیست که این‌طور خطابه بخواند یک دفعه وارد فلسفه احکام می‌شود؛ خدا نماز را به این خاطر واجب کرد، روزه، حج، امر به معروف و نهی از منکر را برای این دلیل واجب کرد، زکات را برای این واجب کرد و... بعد شروع می کند به ارزیابی قوم عرب قبل از اسلام و تحولی که اسلام در این قوم به وجود آورد که شما مردم عرب چنین وچنان بودید. وضع زندگی مادی و معنوی آن‌ها قبل از اسلام را بررسی می‌کند و آنچه را به وسیله پیغمبر از نظر زندگی مادی و معنوی به آن‌ها ارزانی شده بود، گوشزد می‌کند... پیامبر اکرم به اتفاق شیعه و سنی این جمله را درباره حضرت زهرا (س) مکرر فرمود: «فاطمه بضعه منی من آذاها فقد آذانی». (فاطمه پاره تن من است، هر که او را بیازارد، مرا آزرده). نه تنها مسلمانان، بلکه غیرمسلمانان هم پیامبر اکرم (ص) را لااقل به حکیم بودن قبول دارند و آنها هم که او را پیغمبر نمی‌دانند ولی در مقام عقل و حکمت، مردی می‌دانند مافوق اینکه حرفی را فقط از روی احساسات گفته باشد. ما که به پیغمبری او معتقد هستیم، چه شیعه و چه سنی، می‌دانیم پیغمبر هیچ حرفی را نمی‌زند مگر روی معیارها و مقیاس‌های اسلامی و برای هدف‌های اسلامی. آنها هم که او را پیغمبر نمی‌دانند، به این امر اعتقاد دارند که او مرد حکیمی بود، فقط به دینی که آورده بود می‌اندیشید و آدمی نبود که روی احساسات خودش حرف بزند... یعنی صرف احساس پدری و فرزندی نیست که احساسات پدری و فرزندی چنین سخنانی را اقتضا کرده باشد و چون خودش حضرت زهرا (س) را دوست می داشته، فقط به ملاک این که پدری فرزند خودش را دوست می‌داشته، این جمله‌ها را می‌گفته است. چنین چیزی امکان ندارد. بلکه این‌ها به منزله درسی بوده که به امت می‌داده است؛ از باب اینکه صلاح امت اسلام را در همین می‌دیده است. آن احترامات خارق‌العاده‌ای که پیغمبر به دخترش زهرا (س) می‌کرد، عجیب و حیرت‌آور است. آیا کسی باور می‌کند که در دنیای عرب تا چند سال پیش مردم از وجود دختر ننگ داشتند و دخترها را زنده به گور می‌کردند، حال یک مرتبه پیغمبر رسید به حدی که دست دخترش را می‌بوسد، زهرا (س) را می بوید و می‌گوید: «من بوی بهشت را از این دختر می‌شنوم.» این‌ها نشان می‌دهد همان‌گونه که علی (ع) الگوی مرد اسلام و مرد نمونه اسلام بود، زهرا سلام‌الله‌علیها، زن نمونه اسلام بود.

ما به تو نظر داریم...
دیدگاه آیت‌الله بهجت

پیامبر اکرم (ص) به فاطمه زهرا سلام می‌کند، او را می‌بوسد، احترام می‌کند. وقتی می‌خواهد از شهر بیرون برود با ایشان خدا حافظی می‌کند و وقتی می‌آید، اول به دیدن ایشان می‌رود و سلام می‌کند. اهل تسنن هم این‌ها را نقل کرده‌اند. بعضی‌ها هم حسادت می‌کردند. مقاماتش تا آنجا می‌رسد که فرشتگان هم با او همکاری می‌کردند، ملائکه با او همکاری می‌کردند و در کارها کمکش می‌کردند. او مشغول نماز بود، مشغول عبادت بود، آسیابش هم می‌چرخید... او اصلاً بهشتی‌ای است که به‌صورت انسان است، نه انسانی که به بهشت می‌رود! این‌قدر مقامش بالا رفت که خدا به پیامبرش می‌گوید: «انا اعطیناک الکوثر». کوثر به تو دادم. نسل تو از او است. مگر می‌شود مقامات اینها را بفهمیم؟! پیامبر خدا می‌فرماید: «من برای شما دو چیز گذاشتم؛ دو وزنه گذاشتم که از آن اطاعت کنید: یکی قرآن است  و یکی اهل‌ بیتم است. این یادگاری من است برای شما. (اما) این دختر بعد از پیامبر (ص) چند روز توانست زنده بماند؟ چهل روز نقل شده، هفتاد و پنج روز نقل شده، و در نهایت نود و پنج روز. خدا می‌داند خطبه حضرت زهرا چقدر مطلب دارد. این زن با آن مقامات، با آن کمالات، این همه مظلوم واقع می‌شود.

چرا به آن حضرت «حانیه» می‌گفتند؟
دیدگاه آیت‌الله جوادی آملی

محبت در سیره این ذوات نورانی، در همه مراتبش در طول محبت خداوند قرار دارد؛ یعنی همه محبت‌های آن‌ها به عشق الهی ختم می‌شوند و به همین دلیل، دوست داشتن اهل بیت عصمت و طهارت (ع) انسان را به سوی خدا سوق می‌دهد. امام صادق (ع) فرمود: «اگر دوستی‌ها و دشمنی‌ها و بذل و بخشش‌های کسی برای خدا باشد، او به بالاترین درجات ایمان رسیده و ایمانش کامل شده است». از این رهگذر، ابراز مهر و محبت، دل‌های مشتاق را صید، آتش کینه‌ها و اختلافات را خاموش، افسردگی‌ها را معالجه و سخت‌ترین شرایط زندگی را تحمل پذیر می‌سازد. حضرت فاطمه (س) افزون بر برخورداری از زمینه‌ها و عوامل رشد و تربیت، در آغوش موفق‌ترین مربی دنیای بشریت، حضرت خاتم الانبیا (ص) پرورش یافته است. آن حضرت مهربانی‌ها و گذشت‌ها و بردباری‌های مادر فداکار خویش را در سال‌های نخستین عمر خود شاهد بود و رفتارهای مهرآمیز پیامبر (ص) را نیز نسبت به همسر و فرزندانش به نظاره نشسته بود. پیامبر گرامی اسلام (ص) با بوسه زدن بر دستان فاطمه (س) و ابراز محبت ویژه به او در پیش چشمان دیگران، بنیان مهر و وفا و روابط عاطفی و آئین مهرورزی را در منطقه‌ای که به غیر از خشونت و بربریّت چیز دیگری حاکم نبود و زنده به گور نمودن دختران در آن سنتی دیرین بود، استوار ساخت و در این راستا خاندان رسالت را به عنوان الگویی الهی معرفی فرمود. حضرت زهرا (س) در اوج بی مهری‌های انسان‌های جاهل به دختران‌شان، بیشترین محبت را از پدر بزرگوارش احساس کرد و همه آن را در زندگی به دیگران بخشید. آن حضرت را «حانیه» نامیدند؛ یعنی بانویی که با شوهر و فرزندانش بسیار مهربان و دلسوز بود و «حبیبه» گفتند؛ یعنی دوست‌دار و محبوب رسول خدا (ص) بود و «امّ ابیها» لقب گرفت؛ چراکه برای پدر گرامی‌اش نه فقط یک دختر بلکه چون مادر بود.

 


تعداد بازدید :  268