[ ملیحه محمودخواه] تولد هوش مصنوعی، تحولی شگرف در بازار کار جهانی ایجاد کرده و چالشها و فرصتهای بسیاری برای مشاغل بهوجود آورده است. همزمان با رشد سریع فناوریهای هوشمند، نگرانیها پیرامون تأثیر این فناوری بر اشتغال و آینده کاری انسانها افزایش یافته است. مشاغلی که مبتنی بر وظایف تکراری، پردازش داده و تصمیمگیریهای ساده هستند، بیشترین آسیب را از این روند خواهند دید. در عین حال، پرسشهایی درباره برنامههای حمایتی از کارکنان در این مشاغل مطرح است و برخی کارشناسان بر لزوم بازآموزی مهارتهای جدید تأکید دارند.
ورود هوش مصنوعی به عرصه کار و زندگی، یک بازتعریف از نوع کار و اشتغال را بهدنبال داشته است. استفاده از الگوریتمها و شبکههای عصبی برای انجام وظایف پیچیده، دستاوردهای بسیاری به همراه داشته، اما در عین حال، بسیاری از مشاغل را در معرض خطر اتوماسیون قرار داده است. در سطح جهانی، پیشبینیها نشان میدهند که حدود ۲۰ تا ۴۰ درصد مشاغل طی دو دهه آینده با ریسک جایگزینی توسط هوش مصنوعی مواجه خواهند شد.
از هوش مصنوعی نترسید؛ با آن همراه شوید
بهروز مینایی، دبیر ستاد هوش مصنوعی به شهروند توضیح میدهد که همه شغلهای ساده مانند حسابداری، کارهای بانکی و کارهایی که بهصورت روتین انجام میشود کم کم با آمدن هوش مصنوعی از بین میروند چرا که کارها به سمت اتومات شدن به پیش میرود.بهگفته او، مجمع جهانی اقتصاد پیشبینی کرده که از سال ۲۰۲۵ بیش از ۵۲درصد مشاغل اتومات میشوند. این در حالی است که در سال ۲۰۲۳، رقم مورد اشاره نزدیک به ۲۸ درصد پیشبینی میشد و هماکنون این آمار دو برابر شده است. او توضیح میدهد که مشاغلی مانند رانندگی نیز با ورود خودروهای خودران کم کم ماهیت خود را از دست خواهد داد هرچنر که تا رسیدن به آن زمان راه طولانی در پیش است.مینایی بر این باور است که همه مشاغل را نمیتوان به ربات یا هوش مصنوعی سپرد و در توضیح آن میگوید هوش مصنوعی نمیتواند جای یک جراح یا وکیل را بگیرد اما میتواند بهعنوان دستیار پر قدرت در کنار این مشاغل ظاهر شود. به اعتقاد دبیر ستاد هوش مصنوعی نکته اصلی در همه مشاغلی که ممکن است از بین بروند این است که انسانها هرقدر زودتر به هوش مصنوعی مسلط شوند این توانایی را خواهند داشت که از هوش مصنوعی بهعنوان دستیار استفاده کنند. در این صورت افراد نهتنها شغل خود را از دست نمیدهند، بلکه راههای اتوماتسازی را یاد گرفته و سرعت و دقت کارشان افزایش پیدا میکند.او بر این باور است که باید بتوانیم سرعت خود را در همراهی با هوش مصنوعی بالا ببریم.مینایی بر این باور است که ورود هوش مصنوعی جای نگرانی ندارد، بلکه مشاغل باید تنبلی را کنار گذاشته و از کارکردهای هوش مصنوعی آگاهی پیدا کنند. اگر این آگاهی افزایش پیدا کند نهتنها مشاغل از بین نمیرود که شغلهای جدید با درآمدهای خیلی زیاد ایجاد میشود.این استاد دانشگاه علم و صنعت اشاره میکند که سرعت هوش مصنوعی در کشور ما خوب بوده و مراحل را به سرعت طی کردهایم و در توضیح میگوید: با توجه به اینکه سند ملی هوش مصنوعی در زمان رئیسجمهور شهید تصویب شد، هماکنون باید اجراسازی سند را پیگیری کنیم. هر چند اتفاقات خوبی نیز در دانشگاهها مبنی اضافه کردن دروس هوش مصنوعی به همه رشتهها حتی برای چند واحد کوتاه، رخ داده است. تخصیص منابع و تعیین محل هزینههای هوش مصنوعی باید مشخص شود و دولت زیرساختش را فراهم کند.
هوش مصنوعی اسب چموشی که باید رام شود
بهگفته علی شاکر، تحلیلگر فناوریهای نوین و استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی «تولد هر فناوری جدیدی با خود ترس و نگرانی هم به همراه دارد. از همان زمانی که ماشین بخار ساخته شد نگرانی از جایگزینی ماشین به جای انسان بهوجود آمد. اما با آمدن ماشین بخار فناوریها بهروزتر شد و افراد بهکار خود ادامه دادند.» او بر این باور است که هوش مصنوعی یک عامل است که میتواند تصمیم بگیرد اما نکته این است که تصمیمگیریهایش بر پایه دادهها و اطلاعاتی است که بشر به او میدهد. اینکه مشاغل با آمدن هوش مصنوعی از بین میروند قصهای قدیمی است. هوش مصنوعی سبب میشود که افراد با سیستم جدید آشنا شده و با انرژی و صرف هزینه کمتر بهکار خود ادامه دهند. در این فرایند کسانی از گردونه رقابت جا میمانند که که در مقابل آن میایستند. در واقع هوش مصنوعی مانند اسب وحشی است که نباید در مقابل آن ایستاد و با آن کشتی گرفت، بلکه باید سوار بر آن شد و آن را رام کرد، آنوقت است که میتوان تأثیرات هوش مصنوعی را بر عرصههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دید چرا که هوش مصنوعی میتواند میزان کسب درآمد را با سرعت چند برابری در جامعه بالا ببرد.
شغلهای طبقه متوسط در معرض خطر
این تحلیلگر فناوریهای نوین و استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی بر این باور است که شغلهای طبقه متوسط و یا روشنفکرانه بیشترین تهدید را از سوی هوش مصنوعی دارند. نویسندگان و مترجمان قطعا بیشترین آسیب را از سوی هوش مصنوعی میبینند اگر نتوانند خودشان را با این سیستم بهروز کنند. اما کارهای دستی مانند لولهکشی یا نقاشی ساختمان تقریبا از این حیث مصون هستند.
شاکر با نگاهی به گذشته زندگی نسل بشر و تغییر سبک و رویکرد زندگی و درآمد میگوید: نسلهای پیشین ما بیشتر کشاورز یا دامدار بودند و تمام ساعات روزشان را مشغول فعالیت بودند اما کم کم بعد از انقلاب صنعتی افراد زمانی برای فراغت داشتند. با ورود هوش مصنوعی زمان بیشتری برای افراد باقی میماند که در واقع فراغت به بطالت تبدیل میشود.
او معتقد است که مشاغلی مانند باستانشناسی یا کسانی که در مجموعههای میراث فعالیت میکنند تقریبا از تغییراتی که هوش مصنوعی ایجاد میکند در امان هستند اما مشاغلی که ارائهدهنده خدمات به گروه زیادی هستند میتوانند دستخوش تغییر قرار گیرند؛ ناگفته نماند که تاثیر هوش مصنوعی بر مشاغل، بسته به نوع نگاه و خلاقیتی است که شاغلان به شغل خود دارند و اینکه افراد تا چه اندازه بتوانند خودشان را بهروز کنند. به اعتقاد این استاد ارتباطات، رویکرد مواجهه با هوش مصنوعی مثبت مطلق یا منفی مطلق نیست. این پدیده تأثیرات بینظمکنندگی دارد و در این بین مهم کیفیت مواجهه جامعه با این پدیده است. ازجمله مشاغلی که در خطر جایگزینی توسط هوش مصنوعی هستند، میتوان به تحلیل دادههای ساده، امور مالی ابتدایی، مدیریت انبار و حتی برخی از فعالیتهای حملونقل اشاره کرد. هوش مصنوعی توانسته در این حوزهها کارایی بالاتری از انسانها به نمایش بگذارد و در عین حال هزینههای عملیاتی را بهشدت کاهش دهد. این روند، فشار زیادی بر نیروی کار این بخشها وارد کرده و نگرانیهای قابل توجهی را درباره آینده شغلی آنها بهوجود آورده است. در مقابل، مشاغلی که نیازمند خلاقیت، تحلیلهای پیچیده و تعاملات انسانی پیشرفته هستند، بهنظر میرسد در برابر هوش مصنوعی مقاومتر خواهند بود. شاکر توضیح میدهد که هوش مصنوعی را نه چراغ جادو بدانید و نه ماشین همهچیزدان. کاری که هوش مصنوعی انجام میدهد ایجاد بینظمی در جامعه است، درست مثل ضربهای که به توپهای بیلیارد زده میشود. این مشاغل و کسبوکارها هستند که ناچارند تعادل را در بازار حفظ و خودشان را با این بینظمی همراه کنند.
حرکت به سمت اقتصاد جدید
سعید ابهری، تحلیلگر بازار کار، اعتقاد دارد که «مهمترین اقدام در مواجهه با چالشهای هوش مصنوعی، تمرکز بر آموزش و بازآموزی مهارتهای نرم و تواناییهای تحلیلی و خلاق است.”وی میافزاید که مشاغلی مانند پژوهشهای علمی، خلاقیتهای هنری، مدیریت پروژههای پیچیده و تحلیلهای کلان که با دادههای سطح بالا و تصمیمگیریهای استراتژیک سر و کار دارند، همچنان به نیروی انسانی نیاز خواهند داشت. این مشاغل بهدلیل ماهیت پیچیده و چندلایه خود، همچنان از محدوده قابلیتهای هوش مصنوعی خارج هستند و جایگزینی آنها با چالشهای فنی و اخلاقی همراه است. او توضیح میدهد: برخی کشورها، با توجه به رشد سریع هوش مصنوعی و نیاز به تطبیق نیروی کار با این فناوری، برنامههایی برای بازآموزی و توسعه مهارتهای کارکنان تدوین کردهاند. این برنامهها شامل دورههای آموزشی برای ارتقای مهارتهای فنی و همچنین آموزشهای مرتبط با تفکر خلاق، مدیریت و مهارتهای بینفردی است. هدف این برنامهها، ایجاد یک نیروی کار منعطف و سازگار با تغییرات فناوری است تا بتواند در مقابل تهدیدات ناشی از اتوماسیون مقاومت کند.او ادامه میدهد: برنامههای بازآموزی شامل آموزشهای مرتبط با برنامهنویسی، تحلیل دادههای پیشرفته و مهارتهای هوش مصنوعی برای کارکنانی است که شغلشان در معرض خطر است. این آموزشها به آنها امکان میدهد تا با تغییرات فناوری همگام شوند و در حوزههایی که کمتر در معرض جایگزینی قرار دارند، فعالیت کنند. این روند، نوعی بیمه شغلی برای این دسته از کارکنان محسوب میشود و میتواند از افزایش نرخ بیکاری در اثر هوش مصنوعی جلوگیری کند.ابهری به این موضوع اشاره میکند که در عین حال، برخی متخصصان معتقدند که برای کاهش فشار هوش مصنوعی بر نیروی کار، باید به سمت ایجاد یک «اقتصاد جدید» حرکت کرد.
نقش دولت در آموزش هوش مصنوعی
محمد ضیابری، فعال حوزه هوش مصنوعی نیز به نقش دولتها در هدایت و نظارت بر روند جایگزینی هوش مصنوعی در مشاغل اشاره میکند و به شهروند توضیح میدهد: دولتها نباید تنها نظارهگر این روند باشند، بلکه باید بهطور فعال در فرایند برنامهریزی برای استفاده از فناوریهای نوین و کاهش پیامدهای منفی آن مشارکت کنند. او بر این باور است که ایجاد مراکز آموزش حرفهای و فراهم آوردن زیرساختهای لازم برای تربیت نیروهای کار در حوزههای مرتبط با فناوری، ازجمله اقداماتی است که میتواند به اقتصاد کمک کند و افراد بیشتری را به سمت مشاغل جدید و پایدار هدایت کند.از سوی دیگر، جوامع علمی و تحقیقاتی نیز در اینباره مسئولیت مهمی دارند. این جوامع باید به پژوهشهایی بپردازند که راهکارهای عملی برای همزیستی بهتر انسان و هوش مصنوعی را معرفی کنند.او بر این باور است که بررسی و توسعه اصول اخلاقی و مقرراتی که به کارگیری هوش مصنوعی در مشاغل مختلف را بهبود بخشد، میتواند از مشکلات اجتماعی و نابرابریهای شغلی پیشگیری کند. همچنین، بازنگری در نظامهای آموزشی از اهمیت بالایی برخوردار است. آموزش مهارتهای جدید از دورههای ابتدایی تا دانشگاه باید در دستور کار قرار گیرد. بسیاری از کارشناسان معتقدند که دانشآموزان و دانشجویان باید با مفاهیمی مانند هوش مصنوعی، برنامهنویسی، تحلیل دادهها و کار با فناوریهای دیجیتال آشنا شوند، چرا که بازار کار آینده به این مهارتها نیاز دارد. دانشگاهها و مؤسسات آموزشی میتوانند با ایجاد دورههای آموزشی و کارگاههای تخصصی، دانشجویان را برای ورود به مشاغل نوظهور و بازار کار آینده آماده کنند. در کنار تغییرات ساختاری، شرکتها و سازمانهای خصوصی نیز نقش مهمی در این فرایند ایفا میکنند.