لیلا مهداد| انتقال خون، چهاردهمین پایگاهش را در مازندران افتتاح کرد. هرچند چهار پایگاه به همت خیرین منطقه به افتتاحیه رسیده است. استان مازندران اولین پایگاه انتقال خون را در سال 58 به خود دید؛ مرکز انتقال خون در بیمارستان ولیعصر. پایگاه بعدی در سال 59 در چالوس به همت یک خیر راهاندازی شد. بعد «بابل» و «آمل» و حالا «نور» به همت خیرین صاحب پایگاه انتقال خون شدهاند. انتقال خون پدیده ناشناختهای در مازندران نیست. این استان بعد از تهران، شیراز، خراسان و خوزستان پنجمین مرکز را از آن خود کرد، البته بعد از راهاندزای سازمان انتقال خون در کشور.
سازمان انتقال خون، سازمان حیاتی وزارت بهداشت از منظر پدافند غیرعامل
مدیرعامل انتقال خون از تجربه 10سالهاش در درمان کودکان سیستانوبلوچستان میگوید. سیستانوبلوچستانی که به باور او یکی از مناطق داغ در زمینه کودکان تالاسمی است. البته مازندران بعد از این استان جایگاه دوم را به خود اختصاص میدهد. به گفته مدیرعامل انتقال خون کشور، خون یک داروی بیولوژیک است. دارویی که جایگزینی برای آن وجود ندارد؛ فرآوردهای انسانی. فرآوردهای که براساس مقرارت بینالمللی تنها به محدوده مرزهای هر کشور محدود میشود؛ به غیر از خونهای نادر. پیمان عشقی کمیت و کیفیت این فرآورده را مربوط به انسانها میداند. به باور او اگر انسان زندگی سالمی داشته باشد، میتواند خون سالمی اهدا کند. به اعتقاد عشقی میزان اهدای هر جامعهای به فرهنگسازی آن کشور برمیگردد. عشقی خون را فرآوردهای حیاتی میداند. «تمام رشتههای پزشکی به خون و فرآوردههای آن وابستهاند.» به باور او خون مصرفی گسترده دارد، چون بالاتر از 6 یا 7میلیون فرآورده خونی تولید میشود. شاید برای همین است سازمان انتقال خون سازمان حیاتی وزارت بهداشت از منظر پدافند غیرعامل است. هرچند به باور عشقی سازمان انتقال خون سازمان مظلومی است.
سازمان انتقال خون نیازمند معاونت فرهنگی
مدیرعامل انتقال خون کشور اولین مظلومیت سازمان را در نادیده گرفتنش در دروس دانشگاهی میداند. به این معنا که هنوز بعد از سالها فعالیت سازمان انتقال خون هنوز واحد درسی به این نام در دانشگاهها تدریس نمیشود. هرچند به باور عشقی بعد از همهگیری کووید-19 این مظلومیت نمود بیشتری یافت. او میگوید: «بعد از همهگیری تمام توجهها در جهان به خون برگشت، اما یک ریال از اعتبارات کرونا شامل حال سازمان انتقال خون نشد.» عشقی گریزی به روزها و ماههای ابتدایی همهگیری کووید-19 میزند و از کمبود ماسک میگوید. «کمبود وزارتی بود، اما ما با مردم سروکار داشتیم و موظف بودیم به مردم ماسک تحویل دهیم.» به اعتقاد او بیمارستانها به مردم خدمات ارایه میکنند، اما سازمان انتقال خون هم ارایهدهنده خدمات است، هم گیرند خدمت. عشقی شاید برای همین تاکید میکند مراکز این سازمان باید برای مراجعهکننده جذاب باشد. او میگوید: «سازمان انتقال خون باید قدرت تبلیغاتی قویی داشته باشد.» به اعتقاد مدیرعامل انتقال خون کشور این سازمان نیازمند معاونت فرهنگی است؛ بازوی قوی فرهنگی و تبلیغاتی. عشقی از برنامهریزی بر مشارکتهای اجتماعی میگوید. او حتی یکی از راهکارها را راهاندازی مراکز سیار انتقال خون میداند، رویهای که در هلند و فرانسه مرسوم است. عشقی به بانک سلولهای بنیادین هم اشارهای دارد. بانکی که در کشوری مانند آلمان 2میلیون اهدا را به خود میبیند و در ایران به 50هزار میرسد. نمونههایی که خریدش از کشورهای دیگر برای سازمان انتقال خون 100 تا 200هزار دلار تمام میشود.
سازمان انتقال خون؛ سازمان مورداعتماد مردم
مدیرعامل انتقال خون این سازمان را ملی و فراجناحی میداند. سازمانی که در همه سالهای فعالیتش اعتماد مردم را جلب کرده و پایگاه اجتماعی خوبی میان شهروندان دارد. او میگوید: «مردم به انتقال خون اعتماد دارند.» عشقی اشارهای به ناآرامیهای خوزستان میکند. دورهای که در مقایسه با سال 99 و اهدای خون 30درصد رشد را در این استان تجربه کرده بود. او ادامه میدهد: «فراخوانهای سازمان هر بار با استقبال روبهرو میشود.» عشقی از شبکه خونرسانی سازمان میگوید. شبکهای که مانند عروق قلب عمل میکنند و در کمتر از 24ساعت به استانهای مختلف خون میرسانند. عشقی، انتقال خون ایران را یک افتخار میداند. سازمانی که تمامی خدماتش را به پشتوانه 4هزار و500 پرسنل مدیریت میکند. به گفته او شاخصهای خون اهدایی ایران در آسیا جزو بهترینهاست. او ادامه میدهد: «شاخصهای ما در حد کشورهای توسعهیافته است.» خونهای اهدایی ایران از منظر کیفی هم جزو سالمترینهاست، در حد کشورهای اروپایی و آمریکایی. به گفته عشقی «ایران» تنها کشور مسلمان عضو شبکه جهانی خونهای نادر است در میان 29 کشور عضو.