شهروند| فاضلاب شهری، منابع آب زیرزمینی، خاک و محصولات کشاورزی ٥٠درصد از مراکز استانی کشور را تحتتأثیر قرار داده است. بررسیهای اجمالی سازمان محیطزیست، بر روی وضع مدیریت فاضلاب شهری در مراکز استانها نشان میدهد که تنها نیمی از مراکز استانی کشور دارای تصفیهخانه فعال فاضلاب هستند و فاضلاب نیم دیگری از مراکز استانی کشور، بدون تصفیه رها میشود، آب و خاک را آلوده میکند و سلامت محصولات کشاورزی را زیر سوال میبرد.
کشور دارای ٣١ استان است و به گفته مدیرکل دفتر آب و خاک سازمان حفاظت محیط زیست، این بررسیهای اجمالی نشان داده است که حداقل ١٥ مرکز استان درخصوص مدیریت فاضلابهای شهری دارای مشکلات اساسی بوده و تخلیه فاضلابهای آلوده در این مناطق منابع آب زیرزمینی، خاکهای منطقه و محصولات کشاورزی را تحتتأثیر قرار داده است.»
حسن پسندیده با بیان اینکه درحال حاضر به دلایل متعدد، کشور دچار تنش آبی شده است، ادامه میدهد: «بررسیهای سازمان نشان داده است که تنها ٥٠درصد از مراکز استانهای کشور در اجرای فرآیندهای تصفیه فاضلاب شهری دارای تصفیهخانه فعال هستند که بخشی از فاضلاب حاصل را تصفیه میکنند. این درحالی است که یکی از راهها و سیاستهای مقابله با این مسأله، تدوین و تنظیم برنامههای کلان در حوزه بازچرخانی آب و استفاده مجدد از این منابع با ارزش است.»
فعالیت واحدهای تصفیه فاضلاب در ٥٠درصد مراکز استانی کشور هم با مشکلاتی روبهروست و تمامی این واحدها توان هضم و تبدیل لجنهای ناشی از این فرآیند تصفیه را ندارند. مدیرکل دفتر آب و خاک سازمان محیطزیست در این خصوص توضیح میدهد که «تنها ٣٠درصد از واحدهای تصفیه فاضلاب فعال، دارای امکانات و توان هضم و یا تبدیل لجنهای ناشی از فرآیند تصفیه هستند.»
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی سازمان حفاظت محیطزیست (پام)، او با اشاره به اهمیت و جایگاه سازمان حفاظت محیطزیست در برنامههای ملی مدیریت فاضلاب کشور گفت: «وضعیت منابع آب کشور، ایجاب میکند تا درخصوص ارتقای مدیریت فاضلابهای شهری و استفاده مناسب از پسابهای حاصله اقدام اساسی صورت گیرد.»
عدم تناسب ظرفیت تصفیهخانههای طراحی شده با نیاز شهری، فقدان راهبری مناسب در اخذ نتایج مطلوب در سیستمهای تصفیه فاضلاب، فقدان سیستمهای پایش لحظهای، اختلاط روان آبها با فاضلاب شهری، سوء مدیریت پسابهای حاصل از فرآیند تصفیه و همچنین عدم تناسب اعتبارات پیشبینی شده با نیازهای اجرایی در امور مدیریت فاضلاب ازجمله مسائل و مشکلات این بخش است که پسندیده به آنها اشاره میکند و میگوید: «بدیهی است رعایت نکردن استانداردهای زیستمحیطی و تخلیه فاضلاب آلوده و لجنهای ناشی از فرآیند تصفیه به محیط میتواند منابع آب، خاک و همچنین زنجیره غذایی را تحتتأثیر قرار داده و مخاطرات جدی بهداشتی و تهدید سلامت عمومی را سبب شود.»
او ادامه میدهد: «براساس تکالیف سازمانی و قوانین و مقررات تخصصی مربوطه، برنامههای نظارتی - عملیاتی تحت عنوان برنامه توانمندسازی مدیریت فاضلابهای شهری، صنعتی و کشاورزی با تأکید بر استفاده مناسب از ظرفیت سایر دستگاههای اجرایی، شوراهای شهر و روستا، کمیسیونهای تخصصی مجلس و تشکلهای غیردولتی، تدوین شده است. برنامه مذکور میتواند با کمک و همکاری ادارههای کل محیطزیست و همچنین دستگاههای اجرایی ذیربط در کاهش و تعدیل بحران آب در کشور و ارتقای وضع کیفی محیطزیست اثرگذار باشد.»
بینصیبی مراکز استانی بزرگ از سیستم تصفیه فاضلاب
تصفیه فاضلاب در نیمی از مراکز استانی کشور جایی ندارد. فاضلاب شهری، صنعتی و کشاورزی بدون توجه به پیامدهایی که به همراه دارد، رها میشود و حالا این رهاسازی بدون ضابطه، به بحرانی جدی برای سلامت آب و خاک استانهایی تبدیل شده است که یا پرجمعیت هستند یا صنایع بسیاری در آنها فعال است.
عدم توجه کافی به راهاندازی تصفیهخانههای فاضلاب شهری بهخصوص در شهرهای بزرگ و پایتخت و بينتیجه ماندن اجرای طرحهای تصفیه در کلانشهرهای کشور، باعث شده است که سروش مدبری، مدیرکل سابق دفتر آب و خاک سازمان محیطزیست، فعال بودن تصفیهخانه فاضلاب شهری در ٥٠درصد از مراکز استانهای کشور را خوشبینانه بداند و معتقد باشد که «وضعیت بدتر از درصدی است که به صورت رسمی، اعلام شده و این درصد کاملا خوشبینانه است.» او به «شهروند» میگوید: «اگر واقعا ٥٠درصد از مراکز استانی کشور بدون سیستم تصفیه فاضلاب باشند، عالی است اما این درصد نکتهای دارد که نمیتوان از آن گذشت. اگر این ٥٠ درصد، ٥٠درصد تعدادی یعنی ٥٠درصد براساس تعداد شهرها باشد و به جمعیت شهرها توجهی نشده باشد، در آن صورت تأثیر نبودن تصفیهخانه در شهری چند هزار نفری با شهری میلیونی مقایسه میشود. احداث تصفیهخانه در شهرهای کوچک با جمعیت کم با مشکلات کمتری روبهروست، حال آنکه ٦٠ یا ٧٠سال است مسئولان شهری در تلاش هستند برای تهران تصفیهخانه بسازند اما این طرح هنوز به نتیجه نرسیده و همواره افزایش جمعیت از کار احداث سیستم تصفیه فاضلاب پیشی گرفته است.»
روند افزایشی جمعیت در شهرهای بزرگ، به دیواری بلند برای احداث تصفیهخانه تبدیل شده، مدبری معتقد است: «اجرای این طرح در شهرهای بزرگ به نتیجه نهایی نخواهد رسید. همانطوری که سالهاست در تهران، اصفهان و شیراز برای احداث تصفیهخانه کار شده و نتیجهای نداشته است.»
پایتخت، سالهاست که مرکز نگرانی آلودگیهای آب و خاک است. جمعیت بالا، صنایع آلاینده و عدم نظارت بر رعایت استانداردها، تهران را به کانون نگرانیهای زیستمحیطی از نظر آب و خاک تبدیل کرده است. نگرانی از نشت فاضلاب پردیس به منابع آبی این استان یکی از نگرانیهایی است که در سالهای اخیر همواره مطرح بوده و چندی پیش حسن پسندیده مدیرکل دفتر آب و خاک سازمان محیطزیست در گفتوگو با «شهروند»، نشت آن به آبهای سطحی استان تهران را تأیید کرد.
در کنار این نگرانی هرازگاهی، موضوع آبیاری مزارع و زمینهای کشاورزی اطراف تهران با فاضلاب یکی از نگرانیهای بزرگی است که سلامت ساکنان پایتخت را تهدید میکند. مدبری در این خصوص با اشاره به اینکه آمار دقیقی از آلودگیهای آب و خاک استان تهران وجود ندارد، میگوید: «تنها آماری که در این خصوص داریم این است که دوهزار هکتار از اراضی جنوب تهران با فاضلاب آبیاری میشود.»
او ادامه میدهد: «در شهر تهران، تنها فاضلاب خانگی نداریم. در این شهر، با ترکیبی از فاضلاب خانگی، آلودگی نیتراتی، فسفاتها و ترکیبات آلی روبهرو هستیم. این ترکیبات خطرناک هستند، یک لیتر از این ترکیب، میتواند هزاران لیتر آب شرب را غیرقابل استفاده کند که متاسفانه بدون توجه به این تأثیر فاضلاب شهری به راحتی در چاهها رها میشود که میتواند در منابع آبی نشت کند.»
صنایعی که در پاییندست تهران و حواشی پایتخت هستند، موضوع دیگری است که این کارشناس محیطزیست به آن اشاره میکند و یادآور میشود: «در پاییندست تهران، انواع صنایع را داریم، از صنایع شیمیایی تا آب فلزکاری. در مناطق جنوبی شهر، چندهزار واحد صنعتی داریم که بدون مجوز و نظارت و به صورت غیرقانونی کار میکنند. بهطور مثال، کارخانههای قاشقسازی، شیشهسازی و... بخشی از کار را به این کارگاههای غیرمجاز میسپارند که قیمتهای کمتری نسبت به کارگاههایی که دارای مجوز هستند، دارند. این واحدها معمولا خانههای قدیمی هستند که حوض آنها برای آب فلزکاری پرآب میشود و پس از انجام کار، آب حوض که حاوی مواد شیمیایی و آلاینده است داخل چاه فاضلاب رها میشود و از این طریق به آبهای زیرزمینی نفوذ میکند.»
او ادامه میدهد: «در کنار فاضلاب شهری که شامل شویندهها، روغنها و... میشود، هزاران واحد مکانیکی داریم که آلایندههای آلی تولید میکنند. چند صد پمپ بنزین داریم که فقط کافی است چند تا از این واحدها نشت کنند. از طرفی فاضلابهای بیمارستانی هم هست. بسیاری از بیمارستانها و صنایع کشور حتی در پایتخت، وقتی میدانند که نظارت خوبی بر فعالیت آنها نمیشود، سیستم تصفیه فاضلاب راهاندازی نمیکنند، زیرا برای آنها هزینه دارد. این فاضلابها، آبهای زیرزمینی را به شکلهای مختلف تهدید میکنند. همانطوری که اکنون به تهدیدی برای خاک، منابع آب زیرزمینی و محصولات کشاورزی تبدیل شده است.»
نیمی از مراکز استانی کشور درحالی تصفیهخانه فاضلاب ندارند که به گفته مدبری، «شهرهای بزرگ و پرجمعیت کشور از این سیستم بيبهرهاند»؛ شهرهای بزرگی که محل اسکان میلیونها ایرانیاند و هر روز میلیونها لیتر فاضلاب تولید میکنند، فاضلابی که بدون تصفیه در دشتها رها میشود و آب و خاک کشور را هدف گرفته است.