قمر فلاح جامعهشناس
برای فهمیدن تمایز بین نفع فردی و نفع اجتماعی، باید سوال را ابتدا از اینجا آغاز کرد: نفع من از شرکت در انتخابات چیست؟ همیشه باید به یاد داشته باشیم که هر دادنی در ادامه گرفتنی هم خواهد داشت. دادهها همیشه گفته و اعلام میشوند، اما هیچکس از گرفتنیها چیزی متوجه نخواهد شد. اگر کسی ماهانه به ما مبلغی را بدهد، در طی سالیان دراز و با سودها و حسابهای فراوان آن را پس خواهد گرفت، اما در این میان کسی متوجه نخواهد شد که چه میزان را باید برگرداند؟ این نفع فردی در انتها چیزی جز ضرر نخواهد بود.
همیشه باید به منافع در بعد زمانی بلندمدت فکر کرد و همواره باید توجه داشت که نفع ما، نفع اجتماعی است. اگر من یکسری مطالبات کوچک همچون وعدههای پول و غیره را از طرف کاندیداها رد کنم و هرگز نپذیرم که هزینهای آن هم از این راه صرف فردیت من شود، این هزینه فردی با درنظرگرفتن مجموع کل افراد، هزینه هنگفتی برای اشتغال جوانان، خدمات درمانی و سایر نیازهای امروز ایران خواهد شد. اما اگر به جای جمعآوری این هزینههای تکنفره و فردگرایی به هزینههای اجتماعی بیندیشیم و نیازهای جامعه خود را درک کنیم، با چشمان باز و آگاهی کافی خواهیم فهمید که در نظر گرفتن نفع فردی نهتنها نتیجه مثبتی در پی نخواهد داشت، بلکه منابع مالی کشور نیز به سمت تباهی خواهند رفت.
اگر هر نفر مبلغ نهچندان بالایی را از سوی کاندیدا برای مشارکت در انتخابات دریافت کند، به چندین نفر این مبلغ تعلق خواهد گرفت، اما مسأله اصلی این است که این مبلغ چه میزان در افزایش هزینههای اجتماعی، خدمات درمانی و معضلات امروز کشور کمک خواهد کرد؟
فردی اصلح خواهد بود که هزینههای اجتماعی و مشکلات ناشیاز تورم و سایر هزینهها را برای عموم مردم تامین کند. برای داشتن اقتصادی بهتر و باثباتتر باید صبر کرد و نتایج برنامههای اقتصادی و برای عموم مردم را هر چند در مدت طولانی دید. تخصیص هزینه برای جمع طبیعتا از تخصیص هزینه برای فرد بهتر خواهد بود.
پرسش دیگری که بسیاری از مردم پیش از انتخابات با آن مواجه خواهند شد این است که از رأیگیری چه چیزی نصیب من خواهد شد؟ باید به این دسته که سهم شرکت از انتخابات را تنها دریافت مبالغ و سایر مزایا میدانند، چنین پاسخ داد آنهایی که هزینههای بهدستآمده خود را به فردفرد شما میبخشند، خود را ارباب و از بالا بر شما مینگرند، درحالیکه همه کاندیداها باید بدانند که اگر عموم و اجتماع مردم نباشند، آنها نیز وجود نخواهند داشت.