شهروند| اسماعیل هنیه، نایبرئیس دفتر سیاسی جنبش حماس روز دوشنبه اعلام کرد که این جنبش رایزنیهایی با جامعه جهانی و کشورهای عربی برای شرح سندی که عصر دوشنبه ارایه و درآن موافقت خود با تشکیل کشور فلسطین براساس مرزهای ۱۹۶۷ را اعلام کرد، خواهد داشت. حماس ۳۰سال بعد از تاسیسش و ۱۱سال در قدرتبودن حالا سندی جدید منتشر کرده که برای نخستینبار دربرگیرنده موافقتش با تشکیل کشور فلسطین بر مرزهای چهارم ژنو ۱۹۶۷ است که گویی تبدیل به واقعیتی سیاسی شده است، هرچند که دراین سند جدید، اسراییل را به رسمیت نشناخته اما موجودیت آن را بهطور ضمنی در واقعیت به رسمیت
شناخته است.
اسماعیل هنیه، نایبرئیس دفتر سیاسی جنبش حماس درپاسخ به سوال خبرگزاری فرانسه درباره رایزنیها با مصر، کشورهای عربی و غربی جهت شرح سند حماس گفت: قطعا حماس رایزنیها و دیدارهایی با این کشورها خواهد داشت و در راستای حمایت از سیاست و استراتژی عدم تعصب و پذیرش آرای دیگران، از هرگونه یادداشت و توضیح و سوال و بحث درباره این سند استقبال میکند. هنیه اظهار داشت: این سند نشاندهنده تحول بزرگ درحماس و پایبندی این جنبش به استراتژیها و اصول است نه بنا بر درخواست هیچ طرفی. یحیی السنوار، رهبر حماس در غزه نیز درپاسخ به سوال خبرگزاری فرانسه درباره شرایط پس از ارایه این سند، بدون ارایه توضیحات بیشتر تنها تأکید کرد که شرایط پس از این عالی
خواهد بود.
حماس برای نخستینبار دست به تغییر و اصلاح سند سیاسی خود زده و موافقت خود را با تشکیل کشور فلسطین براساس مرزهای سال ۱۹۶۷ میلادی اعلام و بر بعد سیاسی و نه مذهبی درگیری و اختلاف با رژیم صهیونیستی تأکید کرد. خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس نیز درپاسخ به سوالات خبرنگاران درکنفرانسی مطبوعاتی در دوحه که به صورت زنده در غزه پخش میشد، گفت: این سند مرجع ما درعملکرد سیاسی روزانه است.
به رغم اینکه حماس دراین سند دربرخی از رویکردهایش تغییراتی ایجاد کرده، اما بعید است که این تغییر منجر به تغییر موضع حماس درقبال اسراییل شود. محمود الزهار، عضو ارشد جنبش نیز روز گذشته در گفتوگو با خبرگزاری مهر گفت: «ما مرزهای ۱۹۶۷ را به رسمیت شناختیم و نه رژیم صهیونیستی را. اینکه ما مرزهای ۱۹۶۷ را به رسمیت شناختهایم، به معنای به رسمیتشناختن دشمن و عقبنشینی از اصول و مواضع خود نیست. سند سیاسی جدید به معنای عادیسازی روابط با دشمن صهیونیستی نیست. موضع صهیونیستها هم کاملا روشن است. از آنجایی که دراین سند سیاسی، صهیونیستها به رسمیت شناخته نشدهاند، آنها همچنان خواستار تحقق این امر هستند».
اما به هرحال این تغییرات هرچند کوچک هم بوده، ازسوی تحلیلگران بسیار مهم ارزیابی شده است. تغییرات موجود دراین سند درکنار برخی تغییرات رویههای شخصی رهبران این جنبش نشان از فشارهایی دارد که حماس تحت آنها تصمیم به یافتن راه برونرفتی گرفته است. حماس امروز در نوار غزه قدرت را در دست دارد. قدرتی که هر ازچند گاهی ازسوی جنبش فتح به چالش کشیده میشود. حماس دریافته است که حفظ وضع موجود در نوار غزه بیش از آنچه که بتواند، برایش هزینه دارد. حماس تلاش میکند با تغییر رویکردهایی هرچند کوچک به مشروعیت خود در نوار غزه قوت ببخشد و بتواند شرایط اقتصادی بهتری را برای ساکنان پرجمعیت این منطقه فراهم کند.
واقعیت این است که حماس امروز درمیانه یک بحران اقتصادی شدید است. مقامات فلسطینی ازپرداخت پاداش به کارمندان دولت در نوار غزه خودداری میکنند و ارایه سوخت به برخی از نیروگاههای اصلی متوقف شده است. این اقدام مقامات فلسطینی درپاسخ به تصمیم حماس برای پرداختنکردن مالیات مربوط به سوختی است که از قطر و ترکیه به این منطقه سرازیر میشد، صورت گرفته است. جنبش فتح البته به حماس پیشنهاد کرد که در ازای واگذاری بیشتر کنترل و امنیت نوار غزه به جنبش فتح، از مالیاتها چشمپوشی خواهد کرد. حماس اما براین عقیده بود که پذیرفتن درخواستهای جنبش فتح از لحاظ زیادی هزینه زیادی دارد و چنانچه این درخواستها را بپذیرد، مشروعیتش زیر سوال میرود. درنتیجه جنبش فتح نیز درتاریخ 27 آوریل اعلام کرد که بهای برقی که از اسراییل به سمت غزه ارسال میشود را نخواهد پرداخت. درپاسخ، مقامات حماس، محمود عباس، رئیس جنبش فتح را متهم کرد که در آستانه سفر رئیسجمهوری آمریکا به اسراییل فشار را بر نوار غزه افزایش داده است، اما درعرصه واقعیت، نکته این است که مردم غزه، فراتر از نگاه به دعواهای سیاسی حماس و فتح، به دنبال شرایط بهتر زندگی هستند. بدترشدن شرایط زندگی درنوار غزه حد و حدودی دارد و چنانچه این شرایط بدتر و بدتر شود، اینبار حماس به سوءمدیریت و ناتوانی دربهبود اوضاع متهم خواهد شد. اینبار نه ازسوی فتح بلکه از مردم خودش. از این جهت است که حماس درسند منتشرشده جدید نیمنگاهی نیز به سازش با جنبش فتح دارد و انتظار میرود که این اتفاق حداقل درعرصه اقتصادی رخ دهد.
البته تا زمانی که حماس به این سازش تن در دهد، حامیان خارجی این جنبش همچنان به ارسال کمکهای خود ادامه خواهند داد و درعین حال، منافع خود را نیز جستوجو خواهند کرد. برای مثال ترکیه و قطر همچنان که به حماس کمک میکنند، این جنبش را برای مصالحه با فتح تحت فشار قرار خواهند داد. ترکیه که روابط خود را با اسراییل به حال عادی بازگردانده است، میتواند به حماس این وعده را بدهد که چنانچه تن به مصالحه دهد، ازکمکهای ترکیه برخوردار خواهد شد. ترکیه حتی ممکن است به دنبال برقراری گفتوگوی مستقیم میان حماس و اسراییل نیز باشد. در آنسو مصر نیز متعهد شده است؛ درصورتی که حماس از بخشی از کنترلش بر گذرگاه رفح صرفنظر کند، کمکهایی شامل نیازهای اساسی مردم غزه را به این منطقه ارسال خواهد کرد. البته رابطه میان مصر و حماس یک رابطه دوطرفه است. مصر برای کنترل داعش و درصحرای سینا به حماس نیاز دارد و حماس نیز درمقابل به کمکهای مالی مصر برای حفظ وضع موجود درغزه نیازمند است. البته قطر به هرطریقی از نزدیکشدن حماس به مصر خشنود نیست. قطر مدتهاست که به حماس فشار وارد میکند که از نزدیکشدن به مصر بپرهیزد؛ چراکه دوحه تمایل دارد حماس بیشتر به طرح صلح اعراب درخاورمیانه نزدیک شود تا به مصر.
بهطور کلی کشورهایی نظیر ترکیه، قطر و مصر درحال سوءاستفاده ازموقعیت سختی هستند که حماس در آن قرار گرفته است. هرکدام از آنها سعی میکنند قطعهای از گوشت بدن حماس را بکنند و در ازای آن حاضرند مشوقی به حماس اعطا کنند. هدف این کشورها از این کار، یافتن موضع مناسب درمذاکرات با آمریکا و اسراییل است، اما بهطورکلی بعید به نظر میرسد که حماس مایل باشد از کنترلش بر نوار غزه دست بکشد. هویت غزه و هویت حماس به نوعی با هم تعریف شده است.