شهروند| لیگ یک دنیایی از اتفاقات عجیب و غریب را در قالب مسابقات فوتبال در خود دارد. اما معمولا رسانهها اهمیت بسیار زیادی برای این مسابقات قایل نیستند. اخبار و نتایج و اتفاقات لیگ یک همیشه تحتتأثیر تیمهای ملی و پرسپولیس و استقلال و لیگ برتر قرار دارد. لیگ یک هیچوقت جزو اولویتهای اصلی نبوده و نیست. طبیعتا وقتی رسانهها توجه زیادی به لیگ یک نداشته باشند، مردم هم آن طور که باید اتفاقات این مسابقات را دنبال نمیکنند. اما با تمام این بیتفاوتیها لیگ یک هرسال به حیات خود ادامه میدهد و این چرخه مدام درحال تکرار شدن است. درباره لیگ دسته اول فوتبال باشگاهی ایران جدا از نتایج فوتبالی میتوان بیشتر نوشت. میتوان نگاه متفاوتی به این مسابقات داشت. تنها با این نگاه خواهیم فهمید که لیگ یک هم مثل تمام لیگهای دیگر،همه چیز با خود دارد. همه چیز!
لیگ در 11 استان
گستره جغرافیایی رقابتهای این فصل قهرمانی دسته اول باشگاههای کشور در نوع خود جالب بود. درحالیکه 16 تیم لیگ برتر از 6 استان بودند، 18 تیم دسته اولی به 11 استان و 17 شهر تعلق داشتند. استان کرمان با سه تیم مس کرمان،مس رفسنجان و گلگهر سیرجان بیشترین سهمیه را در لیگ یک داشت. استانهای تهران، گیلان، بوشهر، مازندران و خوزستان دارای دو تیم در فصل جدید بازیها بودند و استانهای لرستان، فارس، یزد، البرز و مرکزی با یک نماینده در لیگ یک حاضر خواهند شد. این 18 تیم مسابقات خود را از 17 مرداد 1395 آغاز و در تاریخ یازدهم اردیبهشتماه 1396 لیگ را بعد از گذشت چیزی حدود 9 ماه به پایان رساندند.
از تیمهای پرهوادار تا بیهوادار
لیگ یک به لطف حضور تیمهای پرتماشاگر و ریشهدار بیشتر از هرسال دیگری مورد توجه رسانهها و مردم شهرهای مختلف بود. ایرانجوان بوشهر، پاس جنوبی جم، ملوان انزلی، سپیدرود رشت، خونهبه خونه بابل، فجر سپاسی شیراز، نساجیقائمشهر،گل گهر سیرجان و مس کرمان، خیبر خرمآباد، نفت مسجدسلیمان تیمهایی بودند که از حمایت تماشاگر در مسابقات این فصل برخوردار بودند و همین نکته بر جذابیت بازیها افزوده بود. اما در طرف مقابل تیمهایی مثل بادران تهران، اکسین البرز، فولاد یزد، آلومینیوم اراک و راه آهن تهران هم تیمهایی بودند که نتایج آنها برای مردم اهمیت زیادی نداشت.
فقر سختافزار و امکانات
لزوم حرفهای بودن و حرفهای شدن این نیست که فقط چارت اداری قوی داشته باشیم بلکه حرفهای کردن زیر ساختها از هر مسالهای مهمتر است. مسالهای که سالهاست در فوتبال ایران بهویژه در لیگهای دسته یک و پایینتر مغفول مانده است. امسال هم مثل سالیان گذشته بیش از 90درصد ورزشگاههایی که مسابقات در آن برگزار میشد زمین چمن بسیار بدی داشتند و شرایط استادیومها هم با استانداردهای مدنظر فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا فاصلهای چشمگیر داشت. معضل زمین و امکانات سختافزاری، شکل ظاهری زشتی به مسابقات لیگ یک داده و عملا روی پایین آمدن کیفیت مسابقات تأثیر منفی داشت. نکته قابل تامل اینجاست که مشکل زمین تمرین و ورزشگاههای غیراستاندارد وقتی برای تیمهای لیگ برتری وجود دارد، عمق فاجعه در لیگ یک به خوبی مشخص خواهد شد. در لیگ یک حتی تصویربرداری مسابقات لیگ یک هم بهخاطر وضع نامطلوب بسیاری از ورزشگاهها با مشکلات بسیار زیاد مواجه بود.
لیگی که جذاب و حساس بود
با تمام این مشکلات جذابیت مسابقات لیگ یک تا هفته پایانی زیاد بود. جالب اینجاست که در فاصله 6 هفته مانده به پایان مسابقات هشت تیم ابتدایی جدول روی کاغذ شانس برای قهرمانی و صعود به لیگ برتر داشتند. در پایین جدول هم به جز استقلال اهواز که یکسال بسیار بد را پشت سر گذاشت تا شش هفته مانده به پایان بازیها احتمال سقوط 9 تیم به دسته دو روی کاغذ وجود داشت. فاصله پارسجنوبی جم 62 امتیازی که قهرمان بازیها شد با تیم بادران تهران که در رده پنجم قرار گرفت تنها 6 امتیاز بود. در پایین جدول هم تیمهای نفت مسجد سلیمان، فجر سپاسی، راهآهن و خیبر خرمآباد برای بقای کارشان به هفته آخر کشیده شده بود و این مسأله به خوبی نشان میدهد که سطح تیمها چقدر به هم در بالا و پایین جدول نزدیک بود.
از جادوگری و دوپینگ تا بحث تکراری تبانی
سازمان لیگ از نظر برنامهریزی توانست لیگ را با یک نظم قابل دفاع از هفته اول تا آخر برگزار کند. جشن قهرمانی برگزار شده برای پارسجنوبی جم در هفته آخر هم بسیار شکیل و خوب برگزار شد. اما لیگ یک امسال هم با مشکلات و حواشی همیشگی چون دوپینگ، جادوگری، اشتباهات داوری و ... روبهرو بود. امسال بیش از هرسال دیگری عوامل تیمها به استفاده برخی حریفان از جادوگر و یا مشکوک بودن بسیاری از بازیکنان به استفاده از مواد نیروزا اشاره کردند فدراسیون فوتبال تلاش بسیار زیادی کرد تا جلوی هرگونه شائبه و تبانی در هفتههای پایانی مسابقات را بگیرد تا مثل سالهای گذشته با جنجالهای بزرگ مرتبط با این پروندهها روبهرو نباشیم. اما باز هم روز گذشته اعلام شد که کمیته اخلاق رسیدگی به برخی اتفاقات هفته پایانی مسابقات بهویژه رقابت تیمهای پایین جدولی را در دستور کار خود قرار داده و زمزمههایی پیرامون احتمال تبانی در لیگ یک شنیده شده است.
فاجعه اقتصادی
در لیگ 18 تیمی دسته اول فوتبال باشگاهی کشور، شاید تعداد تیمهایی که به هیچ عنوان از ابتدا تا انتهای فصل با مشکلات مالی روبهرو نبودند به انگشتان یک دست هم نمیرسد. مثل همیشه بیپولی بسیاری از تیمها، مسابقات لیگ را تحتتأثیر قرار داد. بهعنوان مثال سپید رود رشت که دومین تیم صعودکننده به لیگ برتر نام گرفت، هنوز بخش عمدهای از قرارداد بازیکنان و مربیان تیم را نتوانسته پرداخت کند. این مسأله نشان میدهد که وضع اقتصادی لیگ زیر خط فقر است. به همین دلیل معمولا تیمهایی که از لیگ یک به لیگ برتر صعود میکنند توان مقابله با تیمهای لیگ برتری را ندارند و نمیتوانند نتایج قابل قبولی کسب کنند و در بین مدعیان باشند. مگر در مواقع خاص!
کاهش تعداد تیمها در پروسه 3 ساله؟
وقتی در فوتبال ملی ایران مشکلات مالی باعث میشود حقوق مربیان عقب بیفتد و یا پاداش ملیپوشان پرداخت نشود. وقتی در لیگ برتر بازیکنان تیمهای مختلف در طول فصل بارها و بارها اعتصاب کردند، بیپولی در لیگ یک نباید اتفاق عجیبی باشد. همین بیپولی البته باعث شده مسئولان فدراسیون فوتبال به فکر این مسأله باشند که در یک پروسه سه ساله تعداد تیمهای لیگ را از 18 تیم به 16 و یا حتی 14 تیم کاهش بدهند. پروسهای که هنوز اجرایی شدن آن قطعی نشده است اما با توجه به مشکلات مالی اکثر باشگاهها و ضعف سختافزاری و امکاناتی آنها عملا لیگ یک پتانسیل برگزاری با 18 تیم را ندارد و فدراسیون به خاطر نزدیک کردن فوتبال ایران به استانداردهای بینالمللی هم مجبور است تغییر نگاه جدی به مقوله لیگ یک و فعالیت تیمها داشته باشد.
فدراسیون به دنبال ساماندهی
ازسال آینده به منظور ساماندهی تیمهای لیگ یکی قرار است برای آنها مجوز ملی و سپس حرفهای باشگاهداری صادر شود. جدا از هر مصلحتاندیشی خاصی فدراسیون تیمهایی که نتوانند استانداردها را رعایت کنند از لیگ کنار خواهد گذاشت. مهدی تاج و همکارانش به خوبی به این نتیجه رسیدهاند که ادامه این روند به نابودی فوتبال ایران ختم خواهد شد. به همین دلیل در آیندهای نه چندان دور و در یک پروسه 3 ساله تغییرات اساسی در این مسابقات و باشگاهها شاهد خواهیم بود. در لیگی که بیپولی حرف اول را در آن میزند و همیشه سایه تهدید آمیز کسر امتیاز و اعتصاب و اعتراض بالای سر تیمها وجود دارد. بعد از آن نارضایتیها از امکانات سخت افزاری به اوج میرسد.