شهروند| دو روز پیش بود که خبر مرگ سعید کریمیان فضای مجازی را پر کرد. حقیقت این است که کریمیان بهعنوان مدیر یک شبکه تلویزیونی جنجالی حواشی زیادی داشت؛ که بیشترشان نیز رسانهای شده بودند. چنین موقعیتی او را دارای دشمنان زیادی میکرد که هرکدام میتوانستند نقش مهمی در قتل چنین شخصیتی داشته باشند. نکته مهم اما برخورد مخاطبان ایرانی با این اتفاق بود؛ و اتفاقا همین هم هست که کمبودهای فرهنگی عام درمردم قشر متوسط این سرزمین را برجسته میکند. به جز بهنوش بختیاری که یکی ازمعدود افرادی بود که درنوشته اینستاگرامیش ازکریمیان بهعنوان چهرهای مثبت یاد کرده و نوشته بود: به این فکر میکردم که مرحوم سعید کریمیان چه نقش عجیبی در رشد سینمای ایران داشته است. اگر تبلیغات و تیزرهای فیلمهارو در یه زمانی پخش نمیکردن، شاید هرگز مردم با سینما آشتی نمیکردن که خب همهزدن زیرش و گفتن خودش پخش میکنه تیزرمون رو...؛ در بیشتر اخباری که درباره مرگ کریمیان درج شده بود، ایرانیها کامنتهایی گذاشته بودند که دربهترین شکل ممکن حاوی نوعی شوخطبعی بیارتباط با شرایط مکانی و زمانی انتشار خبر بود و البته در اغلب موارد بازتابدهنده نگرانیهایی سخیف دراینباره که با ترور کریمیان سرنوشت شبکه تلویزیونیGEM و سریالهای محبوب ترکی چه خواهد شد. کافی است چند جملهای از مخاطبان ایرانی این اخبار را بخوانیم تا بهتر بفهمیم درچه اوضاعی زندگی میکنیم:
- حیف. اگه ثمر عشق ممنوع میرفت بالا سرش، عمرا میمرد.
- راستی، گوزل چی میشه؟
- خدا رو شکر مرد. خیلیها رو با اون شبکهاش گمراه کرد.
- خود منم گمراه کرد.
- به سزای اعمال کثیف و ننگینش رسید. ایشون مدیر شبکهای بود که با پخش سریالهای مملو از بیحیایی، بیعفتی و بیشرمی و توجیه خیانت همسران به یکدیگر باعث فروپاشی بسیاری از خانوادهها شد. انسانها محکومند که مسئولیت اعمال خود را بپردازند.
-کی گفته این سریالا بیعفتی بوده؟ مگه خودت عاشق شدی، بیعفتی کردی؟
... و تو حدیث مفصل بخوان از این مجمل!