شماره ۴۰۶ | ۱۳۹۳ يکشنبه ۲۷ مهر
صفحه را ببند
خاطره مشترک برای همه ما

غلامرضا امامی نویسنده

خاطرات هم بخشی از زندگی ما هستند. همه ما خاطراتی داریم که بخشی از این خاطرات ممکن است برای بسیاری از اهالی جامعه، مشترک باشد. قصد دارم یکی از این خاطر‌ات را مطرح کنم که به نوعی تمام مردم با آن درگیر بودیم. موضوع مربوط است به انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر که بعد از 8 سال، همه انتظار داشتیم با یک انتخاب درست و صحیح، مسیر کشور و به‌خصوص مسائل بنیادین را ترمیم کنیم و شاهد روندی روبه رشد باشیم اما تا چه حد امروز می‌توانیم از این خاطره به خوبی یاد کنیم؟ اگر به خوبی ذکر کنیم یعنی بر این عقیده هستیم که تمام دستاوردهایی که دنبال آن بودیم را به دست آورده‌ایم. کشور را از آن رکود 8 ساله، خارج کرده‌ایم و به نتایج مطلوبی دست پیدا کرده‌ایم اما در این لحظه این سوال برای تمام ما به وجود می‌آید که آیا این‌گونه بوده است؟ هیچ وقت نمی‌توان به راحتی شخصی را نقد کرد چه برسد به یک دولت اما اگر این قصد را داشته باشیم، باید از خود اسناد معقولی را ارایه دهیم. ما باید امروز با مشاهده شرایط مختلف این موضوعات را ارزیابی کنیم و نسبت به آن انتخاب یا آن خاطره تحلیلی را ارایه دهیم. دولتی که با شعار تدبیر و امید برگزیدیم، امید و رضایت را در تک‌تک مردم گنجاند اما لازم به ذکر است که این دولت میراثی مخرب را تحویل گرفت و از همان اول کار، باید قصد ترمیم می‌داشت تا قصد ارتقا؛ اما زمانی که به آمارها دقت می‌کنم، متوجه می‌شوم روند اقتصادی ما پیشرفتی نداشته و تغییری نکرده است. این موضوع را یک سرپرست خانواده می‌تواند به خوبی توضیح دهد که آیا اکنون شرایط اقتصادی مطلوبی داریم یا خیر؟ نمی‌توان به کلی دیدگاه‌ها و شرایط دولت یازدهم را نقد کرد زیرا دولت در یک حوزه درگیر نیست و باید حوزه‌های مختلفی را مدیریت کند اما در بحث اقتصاد می‌توان گفت شرایط از قبل نیز بد‌تر شده است. نمی‌توان به معضل سیاست خارجی خرده گرفت زیرا نه اطلاعات دقیقی دارم و نه با مواضع چند وقت اخیر درگیر بوده‌ام. حایز اهمیت‌ترین موضوع در هر کشور، مسأله معیشت مردم جامعه است. یکی از اساسی‌ترین موضوعات، موضوع اقتصاد مردم است زیرا اگر اقتصاد مطلوب نباشد به تمام ارکان یک جامعه ضربه می‌زند. چرا باید در کشور ما سالانه مبلغی معادل 50‌میلیارد تومان هزینه وارد کردن تسبیح و مهر از چین شود؟ مگر خودمان نمی‌توانیم بسازیم؟ این، یکی از آن مسائل فاجعه‌بار است. یعنی ما در کشور نمی‌توانیم یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که با آن سروکار داریم را خودمان تولید کنیم. آیا این هزینه نمی‌تواند خرج مسائل مهم‌تری که مردم با آن درگیر هستند شود؟ این یکی از آن خاطره‌هایی است که در ذهن من نقش بسته است زیرا همواره هر شخصی از هر خاطره‌ای که نقل می‌کند قطعا در قبال آن موضوعی را در خاطر می‌سپارد اما این خاطره نتیجه‌اش برای من آن چنان که انتظار داشتم مطلوب نبوده است.
موضوع مهم دیگر که بد نیست درباره آن صحبت شود، شیوع دروغ است. نکته از آن‌جا تأسف انسان را برمی‌انگیزد که همه سعی در کتمان آن داریم و وقتی از افرادی سوال شود که چنین معضلی در کشور وجود دارد؟ به راحتی می‌گویند: نه؛ هرگز چنین موضوعاتی وجود ندارد. بعضی اوقات با چنین رویه‌ای، یاد آن کبک می‌افتیم که سرش را زیر برف می‌برد و چیزی را نمی‌دید. آیا ما هم به همان سمت می‌رویم؟ «بی‌اعتمادی» هم از موضوعات گریبانگیر جامعه ما است و همه ما از آن، گذر کرده‌ایم و دیگر این موضوع مهم نیست که ابراز کنیم به فلان موضوع بی‌اعتماد شدیم. همین موضوع باعث بی‌توجهی مردم شده است که این خودش یک افت و سم بزرگ برای جامعه ما یا هر جامعه دیگر تلقی می‌شود.


 


تعداد بازدید :  246