شهلا کاظمیپور جامعهشناس
روزهای اخیر با حضور پر تکرارم در جلساتی میگذرد که موضوع اصلی آنها، بحث درباره مسائل و مشکلات خانواده است. مشکلاتی که در بطن جامعه ایجاد میشوند و در ادامه با ورود به بطن خانواده، جوانان را نشانه میگیرند. موضوع اصلی این جلسات تمرکز روی مفهوم تجملگرایی و تاثیراتی است که بر عملکرد و زندگی جوانها میگذارد. جوان امروز ما وقتی به سمت انجام حرکتی خیز برمیدارد، با این موقعیت ذهنی روبهرو میشود که در صورت فقدان حداقلها، در ادامه مسیر، کاری از پیش نخواهد برد. یکی از این موضوعات پر چالش و بحث برانگیز، ازدواج است. این روزها دختران و پسران زیادی علاقهمند به انجام این عمل خیر هستند. سوال اینجاست که با وجود داشتن قصد و نیت جدی، چرا خیلی از آنها دست به کار نمیشوند. پاسخ سوال مذکور چندان پیچیده نیست. شرطهایی که خانوادههای مختلف برای یکدیگر میگذارند و وضع نابسامان اقتصادی که بیشتر ما مدتهاست با آن دست به گریبانیم، ازجمله موانع جدی و لاینحل در شرایط کنونی به حساب میآیند. فکر امروز و هر روزه من در ماههای اخیر ازدواج جوانها، موانع پیشروی آن و فکر کردن به راهحلها یا دور زدن این موانع است. مهریه از دیگر مسائل چالشبرانگیز در بحث ازدواج است. گویی بنا به دلایلی که کاملا هم مشخص نیست، پروسه ازدواج به مسابقه دوومیدانی بین خانواده دختران و پسران ایرانی مبدل شده است. همین موانع باعث بروز آسیبهای اجتماعی پرشماری ازجمله اعتیاد درمیان دختران و پسران ما است. خیلی از ما با برخی از مشکلات حاصل از این موضوع، دست به گریبانیم یا لاقل بروز بخشی از آنها را در جامعه شاهد هستیم. دود آتش برافروخته حاصل از این مشکل نهتنها به چشم جوانان بلکه به چشم همه اعضای جامعه میرود.
روزگاری تجملگرایی و مادیگرایی در تمام کشورهای دنیا بروز و ظهور داشت اما امروز با نگاه موشکافانهای که جامعهشناسان و سیاستگذاران فرهنگی و... داشتهاند این مسأله در غرب کنترل شده است. این درحالی است که در کشور ایران این موضوع، پیش از انقلاب بروز پیدا کرد و جای تعجب اینجاست که بعد از انقلاب اسلامی ایران (که درونمایه دینی دارد و بر پایه سادهزیستی بنا شده) این مسأله ادامه پیدا کرد و نظم جامعه را تحتتأثیر قرار داد. بخش قابلتوجهی از تناقضات اجتماعی و معضلات روحی و روانی که در میان
فرد فرد جامعه ایرانی به وجود آمده متاثر از اختلاف طبقاتی شدیدی است که در بخشهای زیادی از کشور و خصوصا کلانشهرها رؤیت میشود. اگر به مطب روانشناسان، روانپزشکان و روانکاوان سری بزنید، متوجه عمق مشکلات بهوجود آمده در زمینههای مختلف فردی و اجتماعی خواهید شد. با توجه به تمام موضوعاتی که از آن سخن گفتم، ذرهای تامل و نگریستن به رفتارهای مردم گواه این موضوع است که آستانه تحمل خیلی از آنها کاهش جدی پیدا کرده است. یکی از مصادیق نگاه تجملگرایانه در بطن جامعه، چند شلغه بودن تعداد زیادی از مردم است. مشکلاتی از این دست توانایی آسیبرسانی به ارکان مختلف جامعه را دارد. لازم است با همراهی مسئولان، روشنفکران، دانشگاهیان و معلمان چارهای برای مشکلات
به وجودآمده بیندیشیم.