ابراهیم آشتیانی پیشکسوت فوتبال
تاکنون واژه «مکتب شاهین» را شنیدهاید؟ درباره این مکتب همان بس که در باشگاهی که به ذات برای فوتبال تأسیس شده بود، خود فوتبال در اولویتاول قرار نداشت. حتما تعجب میکنید؟ جای تعجب هم دارد. در مکتب شاهین اخلاق، منش پهلوانی، زندگی سالم و درس در مقایسه با خود فوتبال از اهمیت بالاتری برخوردار بودند. جستوجو درباره علت این ماجرا یک دلیل عمده را به ذهن متبادر میکند.
ساختار اجتماعی در سالهایی که شاهین در اوج تفوق قرار داشت، همین اولویتها را میطلبید. 16سال بیشتر نداشتم که وارد مجموعه «شاهین» شدم. در ابتدای ورودم به باشگاه شرایطی را پیشرویم قرار دادند. پذیرش آن شرایط تضمینکننده ورودم به تیم میشد. مدیرعامل باشگاه مرا به دفترش دعوت کرد و با من سخن گفت. او گفت برای ورود باید دیپلم بگیری. در ضمن مرا تشویق کرد به دانشگاه بروم. او گفت: اگر بتوانی وارد دانشگاه شوی، زمینه برای ورودت به تیم بزرگسالان فراهم خواهد شد. او معتقد بود قابلیت فنی در همراهی با علم و دانش خاصیت افزایندهای را پیشروی هر انسانی قرار خواهد داد و روند پیشرفت فنی بازیکن را حتی داخل زمین چمن فراهم میکند. بنابراین تنها کافی نیست بازیکن خوبی باشید، لازم است ذهن شما از آمادگی مناسبی برخوردار باشد. اتفاقا همان شرط آقای مدیرعامل باعث پیشرفت من در زمینههای درسی، فوتبالی و به بیان کلی پیشرفت محسوس در زندگیام شد. در آن سالها خیلیها اصلا نمیدانستند دانشگاه کجاست اما من با قوتقلبی که از سوی آقای مدیر به ذهنم تزریق شده بود، راه تحصیل آکادمیک را برگزیدم. اتفاق عجیب و قابلتوجهی افتاد. بعد از پذیرش در مقطع لیسانس و اتمام این دوره، در پایه فوقلیسانس هم پذیرفته شدم و با سرعت هرچه تمامتر این مقطع را هم پشتسر گذاشتم. حالا 25ساله شده بودم.
استاد دانشگاه و عضو هیأت علمی دانشگاه تربیتمعلم، عضو تیمملی و بازیکن رده بزرگسالان تیم فوتبال شاهین. شاگردانم در دانشگاه همسنوسال خودم بودند. شاخهای که برای تحصیل برگزیدم، یکی از زیرشاخههای علومانسانی بود. آنگونه که میدانید رشتههای علومانسانی توجه ویژهای به مسائل اخلاقی دارند و جهانبینی افراد را تحتتأثیر قرار میدهند. همین پایههای ذهنی و توشههایی که از رشته دانشگاهیام برگرفته بودم، داخل زمین و جامعه به کار آمدند. مقایسه بین فوتبالیستهای تحصیلکرده و کسانی که از تحصیلات آکادمیک بیبهره بودند، گواه روشنی بر این مدعاست. آنچنانکه درسال 1350 با تیمملی ایران قهرمان آسیا شدیم و جام ملتهای آسیا را از تایلند به ایران آوردیم. (در آن سالها برنده جام قهرمانی هریک از قارهها بهعنوان نماینده آن قاره به جامجهانی کوچک یا جام ژولریمه اعزام میشد.) همان سال بهعنوان بهترین بازیکن آسیا هم شناخته شدم. برداشت من از نصیحت مدیرعامل باشگاه شاهین و موفقیتهایی که در ادامه آن برایم به وجود آمد «مکتب شاهین» را به خوبی معنا میکند.