مهدی مالمیر روزنامهنگار
«رتوریک» یونانی که در زبان فارسی به بلاغت، سخنوری و فن مباحثه باز گردانده شده، در درازنای تاریخ همواره به سیاست و سیاستمداران سنجاق شده است. ازهمان زمان یونانیان باستان که مردم برای رایزنی و گفت و شنود در آگورا (میدان بزرگ شهر) گرد هم میآمدند تا به امروز که برخی از رتوریک مدرن یاد میکنند، فن بلاغت و سخنوری یکی از زیورهایی است که هر سیاستمداری میباید بدان آراسته باشد؛ چراکه بهترین و درستترین استدلالات اگر بدون بلاغت، فصاحت بیان و ظرایف زبانی بیان شود، شوقی در دل مخاطب بیدار نمیکند. تا آنجا که یکی دیگر از معانی گسترده رتوریک را تأثیرگذاری بر مخاطب به وسیله نشانههای شنیداری و دیداری دانستهاند. سخندانی که به موقع از گنجینه لغاتش بهره گیرد، به ضرباهنگ کلام و فرازوفرود صدایش اهمیت بدهد، با شِکرستان ادبیات و آرایههای ادبی آشنا باشد، بیشک از سیاستمداری که به این نکات به ظاهر پیش پاافتاده بیاعتناست، بخت بیشتری برای کامیابی پیدا میکند! تاریخ سیاست جهان چند نمونه ازبهترین سخنرانیها را درحافظه دارد که ازمیان همه آنها میتوان ازسخنرانی جاندار و مشهور مارتین لوتر کینگ یا برخی سخنرانیهای وینستون چرچیل یاد کرد که نمونههای کممانندی از بلاغت و سخنوری به شمار میآیند. امروز هم البته سخنوری همچنان درعرصه سیاست کشورهای مدرن نقشی ناگذشتنی برعهده دارد اما، سیاست امروز همه برپایه بلاغت و مهارت درمباحثه استوار نیست! سیاستمداران درکشورهای توسعهیافته از نظر سیاسی، افزون بر مجهزبودن به سلاح بلاغت، نماینده یا کارگزار تشکیلات سیاسی و احزاب معتبر نیز هستند. به عبارت دیگر، درکشورهایی که سیاست از چنگال آماتوریسم رهایی یافته، سیاستمداران از فن بلاغت برای تشریح برنامهها و پرنسیبهای حزب متبوعشان بهره میگیرند و در مناظرهها کمتر به نقاط ضعف حریف و به اصطلاح رایج به «رو کم کنی» و «نوک چیدن»های گهگاه مبتذل و شخصی روی میآورند!...
این زیاده آمد تا اشاره شود به یکی ازبیماریهای عرصه سیاست کشور ما که هنوز برخی سیاست را به فن بلاغت فرو میکاهند. امروز سیاست با علم آمار و تحلیل آماری همسایه دیوار به دیوار است. به بیان دقیقتر، سیاستمدار برای هرجملهای که به کار میبرد، باید پشتگرم به دادههای آماری و شواهد تجربی و عینی باشد. امری که درکشور ما همچنان «نایافته گوهری است» و هم از اینرو است؛ سیاستمداری که درعرصه محدود مسئولیتش با هزاران چالش و نقطه ضعف دست به گریبان است، در آستانه انتخابات ریاستجمهوری، وعده پدید آوردن چند میلیون شغل و کاستن از تورم و... به خورد مردم میدهد و خود را موضوع مضحکه اقتصاددانان و متخصصان علم آمار قرار میدهد!... با اینکه هنوز مناظرههای انتخاباتی میان 6 کاندیدا تأیید صلاحیت شده، آغاز نشده است؛ اما از همین راه دور هم میتوان دید بیشتر قریب به اتفاق نامزدهایی که به دور نهایی رقابت رسیدهاند، بیش از آنکه دارای برنامه مدون و مشخصی درحوزه اقتصاد، سیاست خارجی، حقوق شهروندی و... باشند؛ روی بلاغتِ خود تکیه کردهاند و به پیروزی درمباحثهها دل بستهاند! چه، سالهای گذشته نشان داده است که چگونه میتواند یک جمله فکر نشده و البته یک پاسخ دندانشکن، سیاستمداری را از آسمان آرزوها به زمین گرمِ سرخوردگی بکوبد! نامزدهای پوششی یا جایگزین نیز بیشتر با این هدف مطرح شدند که درمباحثهها نیروی بیشتری بر رقبای غیرهمفکر وارد سازند و درمناظرهها کمکرسان نامزد اصلی باشند و این همه، نشانگر این است که چگونه برنامه سیاسی و کار حزبی درمیدان سیاستِ ما جای خود را به رتوریک سیاسی سپرده است! کاستن از بیکاری گسیخته افسار، کمکردن از شتاب تورم و... جملات شیکی است که اگر با بلاغت گوینده همراه شوند، تأثیرگذار و رأیآور خواهند بود اما، گرهای ازسیاست ما نمیگشاید. سیاستِ امروز، به علم آمار و تجزیه و تحلیل دقیق برنامهریزان و استراتژیستها نیازمندتر است تا دستِ خالیِ سخنوران بیبرنامه!