سعید خراطها جامعهشناس
در دنیای مدرن، کودکان کمترین ارزش را دارند. این موضوع را از این جهت ابتدای حرفهایم میگویم که ثابت کنم اتفاقی که امروزه برای بچهها میافتد به دلیل جبر دنیای مدرن است و خود بچهها در آن دخیل نیستند. اینکه بخواهیم بچههای نسل امروز را به خودخواهی و پرخاشگری متهم کنیم و بگوییم آنها با نسلهای گذشته تفاوتهای زیادی دارند باید قبل از هر چیز به خانواده آنها نگاه کنیم.
این روزها خانوادهها کمترین وقت را برای فرزندان خود میگذارند و با انواع و اقسام کلاسها زمان آنها را پر میکنند. شاید این اتفاق در ظاهر نشاندهنده اهمیت دادن به نسل جدید باشد اما واقعیت این است که خانواده بچهها را از سر خود باز میکنند و ترجیح میدهند دنیای خودشان را داشته باشند.
از نگاهی دیگر، در نسل گذشته مهمترین منبع آموزشی کودکان خانوادهها بودند اما امروزه این منابع بیشتر شده و فرهنگ از مجراهای دیگری به جز خانواده به کودکان انتقال پیدا میکند. نسل جدید از طریق دنیای مجازی آموزهها را یاد میگیرند و خیلی بیشتر از گذشته تحتتأثیر مدارس و گروه همسالان قرار دارند. به همین دلیل اعتبار خانواده کمکم برای بچهها کمرنگ میشود و گروههای دیگر جایگزین میشوند.
یکی دیگر از معضلات کودکان امروزی فاصله طبقاتی است که به بچهها تسری پیدا کرده و آنها را درگیر کرده است. امروز فاصله بین بچههایی که با انواع و اقسام کلاسها روزهای خود را سپری میکنند و تمام امکانات در اختیارشان قرار دارد با نسلی که به دلیل محرومیتها نمیتوانند به سبک امروز و دنیای مدرن امروزی زندگی کنند بیشتر شده و این افراد روز به روز از همسالان خود فاصله میگیرند. از نظر من یکی از مهمترین معضلاتی که کمتر به آن توجه شده همین مسأله شکاف طبقاتی بین کودکان است.
در گذشته و در نسلهای قبلتر تصویری که از وضع بچهها وجود داشت تقریبا یکسان بود. جنگ و خسارات بعد از جنگ تقریبا روی تمام خانوادهها تأثیر گذاشته بود و کودکان تقریبا با یک سری امکانات محدود رشد میکردند و تفاوت زیادی بین خانوادهها و فرزندانشان وجود نداشت. اما این فاصله امروز بیشتر شده و ما در دهههای بعدی با دو نسل متفاوت روبهرو خواهیم بود.
نسلی که نهایت امکانات و امتیازات را داشتند و با بهترین تکنولوژیها بزرگ شدند و از نظر علم و دانش کاملا به روز هستند و در مقابل نسلی را خواهیم داشت که با اقتضائات زمانه بزرگ نشدهاند و فقر باعث شده تا به شیوه نسلهای قبلتر بزرگ شوند و از روزگار خود عقب بمانند. به نظر میرسد این وضع دوگانه تربیتی امروزی که با گذر زمان شدت بیشتری هم میگیرد کمکم تبدیل به یک معضل بزرگ در آینده خواهد شد.
همان اندازه که امروز مدارس در کلانشهرها به سیستمهای هوشمند آموزشی تجهیز میشوند و بچهها در دنیای مجازی و ارتباطات رشد میکنند، کودکانی هستند که در مناطق محروم همچنان با یک تخته سیاه سر میکنند و چیزی از دنیای ارتباطات نمیدانند. به همین دلیل از نظر من هر اندازه که شیوه تربیتی مدرن امروزی برای جامعه دغدغه ایجاد کرده است، شیوه سنتی و رفتار کردن طبق 10 یا 20 سال گذشته هم میتواند نگرانیهایی ایجاد کند که باید هر چه زودتر مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد.