آذر نشاطروح پژوهشگر ادبیاتکودک، عضو شورای کتابکودک
حرکت هر جامعه بهسوی رشد و کمال، با بالا بردن دانش و اخلاق در کودکان و نوجوانان آن جامعه، هدفگذاری میشود. در اینجاست که نقش تربیت کودک و نوجوان ما اهمیت پیدا میکند. عوامل گوناگونی در شکلگیری باورها و ارزشهای اخلاقی و اجتماعی کودکان ما نقش دارند. در گذشتهای نهچندان دور، این عوامل تاثیرگذار در چارچوب خانواده تعریف میشد. اصول و چارچوبی که در خانواده با حضور پدربزرگ و مادربزرگ، پدر و مادر شکل میگرفت، پایهریزی میشد و نهاد مدرسه آن را منسجم میکرد. دایره ارتباط کودک با همسالان و دنیای خارج بسیار کوچک بود و عوامل انسانی، نقش پررنگتری در شکلگیری شخصیت و تربیت کودکان داشتند. از عوامل غیرانسانی شاید کتابها بودند که بیشترین نقش را در شکلگیری ذهن کودک ما، ایفا میکردند. حال آنکه در جامعه کنونی ما، کودکان و نوجوانان بیوقفه با هجوم رسانهها و شبکههای اجتماعی گوناگون مواجهند و در معرض دیدگاهها و نظرات پیچیدهای قرار میگیرند که هرچند آنها را توانمندتر و هوشمندتر میسازد، اما سردرگمی در افکار و رفتار نیز پیامد و نتیجهای است که نصیب کودکان ما میشود. در گذشته گزینه کودکان ما در انتخاب الگوهای رفتاری، پدر و مادر و افراد نزدیک خانواده بودند که رابطه عاطفی نزدیکی با کودک و نوجوان داشتند.
اما درحالحاضر الگوهای رفتاری متنوع و متناقضی هر روزه در وسایل ارتباطجمعی، جلوهگری میکنند و کودک و نوجوان ما را در ذهن و عمل به چالش انتخاب میکشاند. با پررنگتر شدن نقش تکنولوژی، حال دیگر پدر و مادر در تربیت کودکان خود نقش کمرنگتری دارند. علاوه بر آنکه ارتباط عاطفی بین اعضای خانواده رو به کاستی است.
از سوی دیگر برخی نکات اخلاقی و تربیتی در قالب آموزههای دینی به کودکانمان منتقل میشد که درحالحاضر اثرگذاری کمتری در آن به چشم میخورد و بعضا به فراموشی سپرده شدهاند. رشد روزافزون تکنولوژی در وسایل ارتباطجمعی و استفاده از آن توسط کودکان و دیگر اعضای خانواده در حریم کاملا شخصی و خصوصی نوعی فردگرایی و انزوا را در ما رشد داده است که روابط عاطفی در خانواده را تحتالشعاع قرار میدهد. شاید بشود گفت پدر و مادر نقش خود را خواسته و ناخواسته به عوامل مسلط بر جامعه سپردهاند که اختیار تربیتی کودکانشان را از آنان سلب کرده است. نقش پدران و مادران در تعدیل رفتارهای ابزارمدار میتواند بسیار حساس و مثبت باشد.
وقت گذاشتن برای بودن در کنار کودکانمان در فضاهای موردعلاقهشان، نزدیککردن آنان به فضاهای کتاب و کتابخوانی، در کنار آنها و برایشان کتاب خواندن میتواند تا حدی این خلأهای ارتباطی را پر کرده، ما را به کودکانمان نزدیکتر کند. اگر والدین ما بتوانند با احترام به حریم شخصی کودک و نوجوان خود، استفاده غیرافراطی از ابزار تکنولوژی روز را به آنان آموزش داده و فاصله اندیشههای خود را با آنان کمتر کنند، میتوان گفت کاری بزرگ انجام دادهاند.