| دکترمهرانگیز شعاع‌کاظمی | روانشناس|
افراد و خانوادههای درگیر اختلال جنسی، آسیبهای مختلف جسمی، جنسی و عاطفی را در دوران کودکی خود تجربه میکنند: کودکان دارای والدین معتاد، مستعد ابتلا به انواع اعتیاد و آسیبهای روانی یا رفتاری هستند. این موضوع میتواند سلامت اجتماعی، امنیت و آرامش جامعه را سلب کرده و هزینههای اقتصادی و اجتماعی بسیار بالایی را به جامعه تحمیل کند.
اختلال جنسی، اختلالی مزمن و عودکننده است که به‌رغم پیامدهای منفی شدید با تحریک جنسی مکرر و پیاپی ادامه می‌یابد. برانگیختگی جنسی، منجر به وضع یا حالتهای رضایتبخش (سرخوشی در فاز ابتدایی) می‌شود و استرس را تسکین میدهد.
وابستگی، میل شدید و عود آن به صورت مکرر در این افراد وجود دارد. هنوز معلوم نیست که آیا افزایش تحریک جنسی مداوم موجب بروز تغییرات سیستم عصبی می‌شود یا نه؟
بیشتر بیمارانی که از نظر متخصصان، معتاد جنسی هستند، به تحریک جنسی وابسته می‌شوند. تحریک جنسی مانند یک دارو روی سیستم عصبی عمل می‌کند که برای افراد طبیعی، به اندازه هرویین خطرناک است.
فرد مبتلا، یک شخصیت عادتپذیر و معتادشونده دارد و رابطه جنسی فقط واسطهای است که آن را آشکار می‌کند.
اگرچه مطالعات اپیدمیولوژیک در زمینه رفتار جنسی اجبارگونه انجام نشده، ولی محققان شیوع آن را 3 تا 6درصد تخمین میزنند. باتوجه به این‌که تخمین میزان شیوع، براساس موارد قابل تشخیص بوده است، همچنین به دلیل ماهیت پنهان و انگ و ترس ناشی از آشکار کردن و گزارش رسمی آن، احتمال میرود که تعداد افراد مبتلا بیشتر از حد انتظار باشد.
به دلیل این‌که احتمال مبتلا بودن به ایدز یا در معرض خطر بودن برای ابتلا به آن در این افراد بالاست، اهمیت برنامه‌های غربالگری در جمعیت پر خطر، توسعه سیاست‌های اجتماعی برای پیشگیری و کنترل این آسیب اجتماعی را افزایش میدهد.
با توجه به شواهد موجود افراد و خانوادههای درگیر اختلال جنسی، به احتمال زیاد، شرایط نامناسبی را در زندگی ابتدایی (تجربه آسیبهای مختلف جسمی، جنسی، عاطفی در دوران کودکی) خود تجربه میکنند و در صورت تداوم یافتن رفتار و بروز پیامدهای آن، با سطوح بالایی از استرس، بیکاری یا مشکلات در کار (تحصیل یا شغل)، محرومیت و مطرود شدن از جامعه، عدم حمایت اجتماعی و شیب اجتماعی (در صورت ابتلا به ایدز) مواجه می‌شوند.
درصد بالای 64درصد و همزمان بودن اعتیاد به مواد و اعتیاد جنسی از موارد افزایش آسیب‌پذیری است. علاوه‌بر آسیبها و پیامدهای مستقیم اختلال جنسی، ضرورت و اهمیت سیاست‌های اجتماعی در زمینه پیشگیری و حفاظت از اختلال جنسی در سطح خانواده و جامعه، در راستای ارتقای سلامت، امنیت و رفاه‌اجتماعی اهمیت دارند.
پس از شعله‌ور شدن اپیدمی ایدز در جهان، موضوع سلامت جنسی به‌عنوان یکی از اولویتهای سلامت همگانی، محسوب می‌شود.
بروز تغییرات فرهنگی و پیچیدهتر شدن روابط و رفتارهای بشری در این خصوص، ضرورت مداخلات مبتنی‌بر دانش به منظور آگاه‌سازی، اصلاح نگرش، پیشگیری و درمان بیماریهای مرتبط با آن افزایش یافته است.
فراهم آوردن خدمات لازم به منظور حفظ و ارتقای سلامت جنسی افراد خانواده و جامعه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است چرا که سلامت جنسی، بنابر تعریف سازمان بهداشت جهانی، به معنای رفاه و آسایش فیزیکی، هیجانی، روانی و اجتماعی در امور مربوط به جنسیت است.
ممکن است افراد مبتلا به اختلال جنسی، جمعیت زیادی نداشته باشند ولی کودکانی که والدین مبتلا به اعتیاد (مواد یا جنسی) دارند، مستعد ابتلا به انواع اعتیاد و آسیبهای روانی یا رفتاری هستند که میتواند سلامت اجتماعی، امنیت و آرامش جامعه را سلب کند و هزینههای اقتصادی، اجتماعی بسیار بالایی را به جامعه تحمیل کند.
هزینه پیشگیری از بروز اختلال یا پیشرفت آن، از طریق کنترل، درمان و بازتوانی افراد مبتلا یا در معرض خطر، بسیار کمتر از میزان مورد نیاز برای پوشش‌دادن کودکان و خانواده آنان یا جبران آسیبهای احتمالی است.