| محمدعلی شهابی |
مرگ 150 نفر از هموطنان در بازه زمانی 26 اسفند تا دوم فروردین بهانهای شد تا بر مهمترین عامل تهدیدکننده سلامت ایرانیان یعنی فرهنگ بد رانندگی مروری شود. یکی از مهمترین شاخصههای توسعهیافتگی یک جامعه لزوم رعایت قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی و فرهنگ استفاده از خودرو است؛ به طوری که در دهه اخیر در بعضی از جوامع، فرهنگ رانندگی یکی از معیارهای تعیین شخصیت افراد هم محسوب میشود. چون یک قانون مشترک بین همه افراد محسوب شده و اگر به شکل صحیح رعایت شود، روحیه رفتار جمعی را شکل میدهد (رفتاری که شهروند ایرانی کمتر به آن توجه دارد.) فردیبودن رانندگی در ایران ریشه بیشتر معضلات ترافیکی، تصادفات و تلفات است؛ بهطوری که اعتقاد نداشتن به رفتار جمعی و فراموشی این اصل که رانندگی یک امر جمعی است، قصه پر غصه امروز رانندگی در ایران است. اما اخلاق یک شهروند ایرانی هنگام رانندگی و پیادهروی متفاوت است. این شهروند در برخوردهای اجتماعی خود در پیادهرو مدتها صحبتهای طرف مقابل را میشنود اما وقتی پشت ارابههای آهنی قرار میگیرد، به فردی که قصد ورود به خیابان اصلی را دارد، راه نمیدهد؛ با چراغدادنهای ممتد و بوقزدنهای گیجکننده او را میخکوب میکند، چون احساس میکند ثانیههای رانندگی برایش طلاست. شهروندان ایرانی در زمان پیادهروی هم برای سوارهها مشکل ایجاد میکنند؛ از چراغ سبزی که مخصوص خودروهاست عبور میکنند و حاضر نیستند 30 ثانیه درنگ کنند تا چراغ عابر سبز شود! از هر جای خیابان یا بزرگراه که بخواهند عبور میکنند.وسایل نقلیه برای رفاه افراد ساخته شدهاند و نمیتوان کسی را سرزنش کرد که چرا از وسیله نقلیه استفاده میکند. در کشور ما مردم مجبورند در سرمای زمستان و گرمای تابستان برای انجام کارهای خود از وسیله شخصی استفاده کنند؛ چون سیستم منظم و پیشرفته حملونقل عمومی وجود ندارد. وقتی اتوبوسهای واحد اینگونه مسافران را به داخل میچپانند، وقتی درهای اتوبوس و مترو بهسختی بسته میشود، معلوم است دولتها مقصرند و نمیتوان تنها رانندگی فردی را سرزنش کرد، وقتی یک دوچرخهسوار امنیت ندارد و خط دوچرخه وجود خارجی ندارد، خب معلوم است یک شهروند برای حفظ جان مجبور است وسیله نقلیهاش را به خیابان بیاورد. وقتی شهروندی بداند که از محل کار تا منزل و بازار و همه جای شهر وسایل نقلیه عمومی سر وقت در ایستگاه حرکت میکند و به موقع به مقصد میرسد و وقتی مطمئن شود که با بازشدن درِ واحد و مترو به بیرون پرت نشده و تمام استخوانها و عضلاتش کوفته نمیشود، قطعا حملونقل عمومی را میپسندد.حال با وجود این مشکلات آیا باید همه چیز را به حال خود رها ساخت؟ و راهکارهای حل بحران چیست؟ بیشک در چنین وضع ناگواری نقش صداوسیما، رسانهها و راهنمایی و رانندگی چندین و چند برابر میشود. شاید اختصاص یک شبکه ویژه برای آشنایی مردم با قوانین راهنمایی و رانندگی تأثیر بسزایی در جلوگیری از آسیبهای وارده داشته باشد. اگر صداوسیما به پخش آگهیهای آشنایی با فرهنگ رانندگی مبادرت کند و هزینه این آگهیها هم از بخشی از پول جریمهها پرداخت شود، میلیاردها ریال سرمایه ملی هدر نخواهد رفت. باید از مهدکودک تا دانشگاه دروس ویژه فرهنگ رانندگی در برنامههای درسی نونهالان و دانشجویان گنجانده شود. در برخورد با متخلفان هم هنوز جریمه حداقل امکان برخورد محسوب میشود؛ جریمهای که مخالفان زیادی هم دارد. مخالفان میگویند دولتها و شهرداریها مقصرند. جادههای غیراستاندارد و ترافیک و مشغلههای زیاد باعث میشود تا تخلف بروز کند. نبود پارکینگهای بزرگ در شهرها و خیابانهای شلوغ هم یک علت اعلام میشود. همه اینها مورد تأیید است، اما آمارها نشان میدهد علت 60درصد تصادفها خطای انسانی است که به رفتار فردی شهروندان برمیگردد. رفتارهای فردی ما ایرانیان بر جمعی غلبه دارد و حاصل این رفتار فردی مرگ سالانه 30هزار انسان در جادههاست که حدود 5هزار نفر آنها اصلا مقصر نیستند – بهطوری که هزاران نفر هم مجروح و معلول دایمی میشوند- آمارها نشان میدهد که مجموع کشتههای حوادث رانندگی جادههای ایران بعد از جنگ حدود 850هزار نفر یعنی 4 برابر تلفات جنگ ایران و عراق بوده است. 40درصد علت تصادفها هم به وضع جادههای غیراستاندارد، کیفیت خودروهای ساخت داخل و شرایط اقلیمی مربوط است. وقتی افرادی در این جامعه که کم هم نیستند پشت ارابههای آهنی مینشینند و فراموش میکنند که عابر پیاده یا مردمی هم هستند که حق حیات دارند، آیا به صرف استاندارد نبودن جاده و روتینبودن تخلف در جامعه و حتی اینکه کسی آنها را نبیند، باید مقررات را نادیده بگیرند و هر کار خواستند انجام دهند و با حرکات مارپیچ، عدم تردد بین خطوط، پارککردن نبش تقاطعها و انحراف به طرفین بدون استفاده از راهنما و صدها تخلف دیگر باعث خطرات جانی و مالی و ترافیک شوند؟ آیا فردی که با سرعت زیاد و با سبقت غیرمجاز در جادهای دو طرفه جان خود و دیگران را به خطر میاندازد، نباید مواخذه و حداقل جریمه شود؟
به امید آن روزی که سیستم حملونقل عمومی منظم و جادههای دو بانده و وسایل نقلیه ایمن مهیا و رفتارهای فردی در برابر حرکتهای جمعی مغلوب شود و انرژی پلیس به جای حضور در جاده و خیابان صرف ابتکارهای جدید شود.