مینا قنبری| زن میانسال شیرازی هرسال یکی دوبار باید به تختجمشید سرمیزد، سالهاست که این رویه را در پیش گرفته و گاهی هم از همشهریانش مورد سرزنش قرار میگیرد که «مگر تختجمشید جابهجا میشود یا تغییر میکند که هرسال به تماشایش میروی؟» او میگوید: «راستش را بخواهید بخشی از دلخوشی من برای زندگی در شهر شیراز تماشای تختجمشید است، اگرچه حافظیه و سعدیه را هم مدام سرمیزنم و شاهچراغ هم میروم، اما تختجمشید برایم ارزش متفاوتی دارد.»
در میان شهروندان اصفهانی تماشای سیوسهپل، پلخواجو و سرزدن به میدان نقشجهان به یک عادت نسبتا قدیمی تبدیل شده، این روند در شهرهای دیگری که آثار باستانی دارند هم به چشم میخورد، اما این نوع گردشگری تنها مختص به ساکنان شهرها نیست، بلکه مسافرانی که از سایر نقاط داخل و خارج کشور به شهرهایی با پیشینه تاریخی سفر میکنند، خواهان تماشای این نقاط هستند.
بازدید از مجموعههای دیدنی هر شهر گردشگری، شهری را پدید آورده و حالا این نوع از گردشگری جایگاه نسبتا پررنگی در گردشگری دارد. در تهران بازدید از تهران قدیم و بافت شهری باقیمانده از زمان پهلوی اول و دوم، قاجارو ... روزبهروز طرفداران بیشتری پیدا میکند، این طرفداران گاهی ساکنان این شهر و گاه نیز گردشگرانی هستند که از داخل یا خارج از کشور به تهران سفر کردهاند.
زندهیاد دکتر محمدتقی رهنمایی که از نخستین مدرسان گردشگری در کشور است بر این نکته تاکید کرده که «شهرها بهعنوان مقصد گردشگری، دارای عملـــکرد چندمنظوره هستند؛ آنها بهعنوان دروازه ورودی به کشور، مراکز اقامت و مبدأ سفر به روستاها و مقاصد مجاور خود هستند. علاوه بر این، شهرها فقط مقاصدی که در آنها جمعیتی با فعالیتهای اقتصادی، زندگی فرهنگی و تحت کنترل نیروهای سیاسی کنار هم جمع میشونــد، نیستند، بلکه نقش مهمي را بهعنوان مراکز فعالیت گردشگری برعهده دارند.»
گردشگری شهری شمشیر دولبه
بارسلونا پایتخت اسپانیا سالهاست که از هجوم گردشگران به ستوه آمده و تلاش برای کاهش تعداد گردشگران به این شهر طی سالهای گذشته همواره ادامه داشته است. این شهر در سال2013 میلادی پذیرای 7میلیون گردشگر و در سال2016 32میلیون گردشگر بوده که جمعیت یکمیلیون و 300هزارنفری این شهر نسبت به حضور این تعداد گردشگر اعتراض کردهاند، بنابراین قانونی برای کاهش تعداد گردشگران از روشهای متفاوت ازجمله کاهش تختهای اقامتی این شهر به تصویب رسیده تا بلکه بخشی از گردشگران این شهر را کاهش دهد.
اما قوانین ایران درباره جایگاه شهرداریها در بحث گردشگری اندکی متفاوت است تا آنجا که هنوز در وزارت کشور (بهعنوان دستگاه بالادستی شهرداریهای کشور) در زمینه اعطای اختیار به شهرداریها برای دخالت در بخش گردشگری قانونی وضع نشده است.
شهرداری جایگاه قانونی ندارد
برگزاری تورهای تهرانگردی از سوی شهردار تهران این پرسش را مطرح کرده که چرا شهرداریها در این بخش فعال شدهاند؟ پاسخ این پرسش را میتوان معطوف به سود حاصل از این فعالیت متمایل دانست یا به اشتیاق شهرداری به در دست گرفتن مدیریت واحد و یکپارچه شهری نسبت داد.
علی نوذرپور، کارشناس مسائل شهری، فعالیت شهرداریها را در حوزه گردشگری برخلاف قانون دانسته و میگوید: «در کشور ما هیچ قانونی به شهرداریها اجازه نداده که در بخش گردشگری فعالیت کنند و اصولا این نوع فعالیتها که از سوی شهرداریهای چند کلانشهر کشور در پیش گرفته شده برخلاف قانون است و باید متوقف شود.»
او که تا سه ماه پیش معاون شهرداریها و دهیاریهای وزارت کشور بوده، توضیح میدهد: «بحث گردشگری جزو وظایفی است که در قانون برای سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی پیشبینی شده و در این خصوص شهرداریها به موجب قوانین موجود وظیفهای ندارند، قاعدتا اگر قرار باشد شهرداریها در این بخش فعالیتی داشته باشند، باید موضوع در شورایعالی اداری مطرح و بررسی شود و بسته به نظر اعضای شورا میان سازمان میراثفرهنگی و گردشگری و شهرداریها تقسیم کار و وظایف انجام شود، یعنی شورایعالی اداری کشور بخشی از وظایف قانونی سازمان میراثفرهنگی و گردشگری را از این سازمان جدا کرده و برعهده شهرداریها بگذارد و به این ترتیب شهرداریها در قبال گردشگری صاحب اختیار و مسئولیت شوند.»
او با اشاره به ماده 166 برنامه سوم توسعه کشور میگوید: در این ماده حفاظت از بافت تاریخی در شهرهایی که دارای بافت تاریخی ارزشمند هستند برعهده شهرداریها گذاشته شده بود و بر این اساس قرار بود تشکیلات شهرداریها مورد تجدیدنظر قرار بگیرد، همین ماده نیز شورای شهر را مکلف میکرد بخشی از درآمد شهر را برای حفاظت از این بافتهای تاریخی در اختیار شهرداری قرار بدهد.
بهگفته نوذرپور فقط در قانون برنامه سوم این ماده تنظیم شد و در برنامههای بعدی نیز هرگز تکرار نشد، اگرچه همین ماده هم در زمان برنامه سوم چندان که باید به اجرا نزدیک نشد، اما تنها ردپایی که شهرداری در زمینه مسئولیتها و اختیارات مربوط به سازمان میراثفرهنگی و گردشگری داشته در همین یک مورد بوده است.
اشتیاق شهرداریهای برخی کلانشهرها برای دخالت در امور مربوط به سازمان میراثفرهنگی از چندسال پیش شدت گرفت و حتی مسعود سلطانیفر، ریاست وقت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور نیز در توافقی با شهرداری تبریز به این شهرداری اجازه داد بخشی از وظایف سازمان میراثفرهنگی و گردشگری را با اجرای تورهای گردشگری برعهده بگیرد.
اما این کار نیز برخلاف قانون بود و با اعتراض وزارت کشور روبهرو شد، چراکه کارشناسان سازمان دهیاریها و شهرداریهای وزارت کشور این نوع تفویض اختیار را غیرقانونی تشخیص دادند و چنانچه نوذرپور میگوید: «دلیل مخالفت وزارت کشور این بود که از منظر قانونی رئیس سازمان میراثفرهنگی و گرشگری کشور در مقامی نیست که اختیار تفویض وظایف سازمان متبوعش را به سایر نهادها داشته باشد، به بیان شفافتر ریاست سازمان میراثفرهنگی اجازه ندارد بخشی از وظایف این سازمان را به شهرداری محول کند، اما این کار در زمان دکتر سلطانیفر انجام شد که خلاف قانون نیز هست.»
اگر قرار باشد شهرداری در امور گردشگری فعالیت کند، انجام این کار باید پس از طرح در شورایعالی اداری کشور و سپس ارسال موضوع به هیأت دولت و مجلس باشد و بالاخره باید به تصویب مجلس برسد. بعد از این مرحله نیز شهرداری باید یک سازمان متناسب با وظایف گردشگری به سازمانهای متبوعش اضافه کند تا مشخصا وظیفه اجرای امور مربوط به گردشگری را برعهده داشته باشد.
نوذرپور درباره چگونگی طی شدن این مراحل توضیح میدهد: «پس از اینکه دکتر سلطانیفر بخشی از وظایف سازمان میراث را به شهرداری تبریز واگذار کرد، در سازمان دهیاریها و شهرداریهای وزارت کشور متنی آماده شد که براساس این متن بخشی از وظایف سازمان میراث به صورت قانونی به شهرداریها واگذار شود. این طرح برای سازمان میراثفرهنگی و گردشگری ارسال شد تا پس از موافقت ریاست این سازمان سایر مراحل قانونی را طی کند، اما از سوی سازمان میراثفرهنگی پیگیریهای لازم انجام نشد و ماجرا مسکوت ماند.»
نوذرپور درباره عدمپیگیری این مصوبه از سوی سازمان میراثفرهنگی میگوید: «به نظر من رئیس سازمان میراثفرهنگی وقتی متوجه شد که این نوع واگذاریها به صورت دایمی و از طریق قانون باید انجام شود، احتمالا پشیمان شده، چون بههرحال اگر این روند طی میشد یک بخش از وظایف و اختیارات سازمان میراثفرهنگی و گردشگری کلا منفکشده و در اختیار شهرداریها قرار میگرفت، حال آنکه بحث گردشگری یک بحث کاملا تخصصی و در حیطه اختیارات سازمان میراثفرهنگی و گردشگری کشور است.»
گردشگری شهری بخشی از مدیریت شهری است
اما اجرای تورهای تهرانگردی از سوی شهرداری تهران در میان صاحبنظران موافقانی هم دارد، چنانچه دکتر محمدعلی رهنمایی استاد گروه جغرافیای دانشگاه تهران در حمایت از شهرداری در اجرای این تورها میگوید: «از نظر من این تورها حتما باید از سوی شهرداری تهران برگزار شود، چون درحال حاضر فقط شهرداری تهران توانایی برگزاری چنین تورهایی را دارد و بخش خصوصی از پس این کار برنمیآید.»
او که چندین پایاننامه با موضوع تهرانگردی را هدایت کرده، توضیح میدهد: «برگزاری تورهای تهرانگردی بخشی از مدیریت شهری است، بنابراین اجرای این تورها در حوزه وظایف شهرداری است، نهتنها در تهران بلکه در سایر شهرها هم این تورها را باید شهرداریها برگزار کنند. سازمان میراثفرهنگی و گردشگری در این زمینه وظیفه هدایت، برنامهریزی و سیاست گذاردن دارد، اما عملیات اجرایی بدون تردید برعهده شهرداریهاست.»
او در برابر این مسأله که به لحاظ قانونی شهرداریها حق ورود به این حیطه را ندارند، میگوید: «اگر تاکنون ما قانونی در این زمینه نداریم، مشکل از بخش قانونگذاری است که تاکنون الزامات مربوط به این کار را فراهم نکرده است و درواقع نظام قانونی کشور ما در این زمینه مشکل دارد که باید هرچه سریعتر برطرف شود.»
این استاد دانشگاه معتقد است که شهرداری میتواند بهعنوان الگو و نمونه کار، این فعالیت را به حرکت درآورده و با شناسایی مشکلاتی که بر سر راه این فعالیت وجود دارد، آنها را برطرف کرده و بستر لازم برای اجرای این تورها را فراهم کند. این در حالی است که بخش خصوصی گردشگری کشور ما درحال حاضر توانایی بسترسازی برای اجرای طرحهای گردشگری شهری را ندارد و نمیتوان انتظار داشت که بخش خصوصی این کار را به سرانجام برساند. زیرساختهایی نظیر جای پارک برای اتوبوسهای گردشگران و هماهنگی برای بازکردن مسیرهای حرکت این اتوبوسها در شهر مسلما فقط از عهده شهرداریها برمیآید، بنابراین شهرداریها بهترین گزینه برای انجام این کار هستند.
او با اشاره به اینکه پیش از این هم شهرداریها ساخت هتل، سینما و سایر مراکز فرهنگی را در سابقه خود داشتهاند، توضیح میدهد: «شهرداری بهعنوان یک ارگان توانمند که اختیارات و ابزارهای مورد نیاز را در اختیار دارد، باید در این زمینه گام بردارد و پس از آنکه تنگناها و دشواریهای کار برطرف شد، سکان ادامه مسیر را به بخش خصوصی بسپارد تا این بخش نیز بتواند با ادامه مسیر روزبهروز توانمندتر شود.»
شهرداری تخصص ندارد
اما دکتر کیومرث فلاحی، دانشیار دانشگاه علامه معتقد است که مجموعه تخصص و توانایی مدیریتی مورد نیاز برای اجرای تورهای گردشگری در شهرداریها وجود ندارد و همین نکته باعث لطمهزدن به بحث گردشگری شهری شده است.
او با تاکید بر جلوگیری از ورود نهادهای غیرمرتبط به بحث گردشگری میگوید: «نهادهایی که کارشان به گردشگری ارتباط پیدا نمیکند، نباید در این زمینه فعالیت کنند، چون نتیجه این نوع فعالیتها در غیاب دانش مورد نیاز مسلما جز لطمه واردکردن به پیکر گردشگری کشور نخواهد بود.»
دکتر فلاحی معتقد است که باید این کار را به آژانسهای گردشگری فعال در بخش غیردولتی سپرد و از توان و تخصص موجود در این آژانسها برای گسترش گردشگری استفاده کرد، چراکه شهرداری اصلا سازوکار مناسب برای اجرای چنین برنامههایی را ندارد و از آنجا که این کار نیازمند تخصص لازم برای تداوم و جذب گردشگر است، انجام کارهای غیرتخصصی و ناشیانه میتواند کشور را با مشکلات جدیدی روبهرو کند.»
او با انتقاد از عملکرد شهرداری تهران در زمینه اجرای تورهای تهرانگردی توضیح میدهد: «شهرداری با برخی آژانسها قرارداد میبندد، اما حاضر نیست نسخهای از قرارداد را در اختیار آژانسها قرار بدهد و فقط آژانسها را ملزم به اجرای کار میکند، از سوی دیگر تسویه حساب مالی شهرداری با برخی از این آژانسها به سه یا چهارسال بعد موکول شده که بهخودیخود نهتنها به بحث تهرانگردی نکتهای اضافه نکرده، بلکه به این بخش از کار گردشگری لطمه هم وارد کرده است.»
وقتی شهر با ما سخن میگوید
شهرها ترکیب از آجر و بتن و شیشه و خیابان نیستند که شهروندان هر روز صبح برای رفتن به محل کار نظارهشان کنند، شهرها در گوشهگوشه خود حکایتهایی دارند که شهروندان دل در گرو آن سپردهاند، خانههای قدیمی، رستورانها تماشاخانهها همهوهمه بخشهایی از شهرها را تشکیل میدهند که هر کدام برای خود قصهای جذاب دارند و همه این جذابیتها را گروهی از مردم با علاقه دنبال میکنند. مردم نیاز دارند تا سابقه تاریخی و فرهنگی شهرهایشان را بیشتر بشناسند و از سوی دیگر جهانگردان هم در سفر به ایران علاقه دارند تا با ویژگیهای خاص شهرهای ایران آشنا شوند. گردشگری شهری تا امروز توانسته جستهوگریخته به حیاتش ادامه دهد، اما اینروزها باارزشمندترشدن گردشگری و جهانگردی ایران نیز نیازمند برنامهریزی معقولتر و منسجمتر در این زمینه است.