کتاب پسکوچه
ابراهیم رها، طنزنویس، بین اهالی مطبوعات و علاقهمندان آثار طنز نامی شناخته شده است. «چقدر خوبیم ما» در کمتر از یک سال 16 هزار نسخه به فروش رفت. «دری وری» با تیراژ 10 هزار نسخه به چاپ دوم رسید. او حالا تازهترین کتابش را به چاپ رسانده؛ فرهنگ لغتی طنز به نام «کتاب پسکوچه». ابتدای کتاب با «آ» و لغت «آب» شروع شده و با حرف «ی» و «یواشکی» به اتمام رسیده است. در این کتاب حدود ۳۵۰ کلمه و واژه به طنز تعریف شدهاند .نویسنده به فراخور مطلب گاهی از حکایات و ضربالمثلهای عامیانه نیز برای تعریف لغات استفاده کرده است. به عنوان مثال درباره واژه «یلدا»، در این کتاب آمده است: «شب یلدا داستان خودش را دارد. باید بیمزهترین و مزخرفترین هندوانهها را خرید و برید و خورد معلوم نیست چرا. در شب یلدا باید حکماً انار خورد حتی اگر میوهفروشیهای محترم از یک هفته مانده به یلدا قیمت انار را دو برابر کرده باشند و هر دانه یاقوت هم قیمت همان یاقوت دربیاید. در شب یلدا باید آجیل خرید و خورد و آنقدر افراط کرد که دلدرد گرفت باز دقیق معلوم نیست چرا. آگاهان گفتهاند رسمه! در شب یلدا باید به مهمانی رفت و سر میز غذا خود را خفه کرد». «کتابِ پس کوچه» از سوی انتشارات فرهنگ معاصر منتشر و روانه بازار شده است.
بالزنها
محمدرضا کاتب از جمله نویسندگان سرشناس معاصر ایران است. البته بیشتر حرفهایهای این حوزه یعنی ادبیات داستانی او را میشناسند چون خواندن آثارش نیاز به دقت دارد. سبک کاتب در واقع طوری نیست که هر خوانندهای بتواند با آثارش ارتباط برقرار کند. او حالا رمانی با نشر هیلا منتشر کرده به نام «بالزنها». کاتب در رمان تازه خود داستان دختری تنها را روایت میکند که به دام مردی عجیب وغیر قابل پیشبینی به نام تردست میافتد. تردست برای رسیدن به آرزوهایش از هیچ کاری روی گردان نیست. او به دنبال موجودی غریب و خاص به نام بالزن است و به همین دلیل هم مجبور است دختر را به سوی قتلگاه ببرد تا از چیزی مطمئن شود. این رمان به گفته نویسنده آن کار فقط برای این که بهانهای، برای سفرهایمان و فرارمان از دست بیمعنایی و مرگ و... داشته باشیم نوشته شده است. نویسنده همچنین در این باره میگوید: «هیچ معلوم نشد چطور آخرش مجبور شدیم به روی خودمان بیاوریم که این جهان بازتابی از تصورات و نگاه ما هستند و فقط در ذهن ماست که جهان به این صورت وجود دارد و اگر ما یک موجود دیگر بودیم و یا ابزارهای شناختمان یک چیز دیگر بود یا حتی روش شناختمان یک روش دیگر بود، حتما درک و فهممان از این جهان طور دیگری بود و جهانمان یک شکل دیگر داشت.»