مطهره خردمندان| انگار تنها بهار است که باید به طبیعت زد و خرمی را به تماشا نشست و با درختان و باران مشق عاشقی را نو نوشت و بقیه روزهای سال که میشود، طبیعت میرود گوشه و کناری و از یادهایمان میرود. نمیدانم شاید، از پس زمستان و روزهای بیبرگی است که شوق بهار به دلها میافتد و آدمهای عاشق به کوه و جنگل میزنند و چادری بر پا میکنند و آتشی به پا.
گفتم آتش و یادم آمد آتشسوزی جنگلهای حیران را در آستارا. چند سال پیش همین حوالی نوروز بود و درختان شکوفه به سر درهوای بهار غلت میزدند که فیلمهایش رسید و دست به دست میچرخید که چطور آتش ازمیان درختان سبز به آسمان میرسید. آن زمین سبز چند روز بعد یکپارچه خاکستر شد و چه درختانی که دود شدند و به آسمان رفتند و چه آههایی که بر دل نشست و افسوسها که اگر نبود، غفلت رهگذران آسیمه سر درهوای بهار چنین و چنان نمیشد.
آتشسوزی درجنگل گاهی آنقدر ساده است که باور نمیکنید. به همان سادگی که حرفها و توصیههای معمولی را آدم از این گوش میشنوند و از آن گوش میفرستد جایی دور. به همان سادگی که یک شعله نیمهجان زیر انبوه سوخته خار و خاشاک را میگذارد تا خودش خاموش شود و نمیشود و شعلهای میشود و زبانه میکشد از میانه جنگل.
حالا اگر بهار است و به کوه و جنگل میزنید و طبیعت را نفس میکشید و شکوفههای رنگارنگ نشسته بر تن نیمهبرهنه درختان قاب میشوند درگوشیها و عکسهای سلفی؛ خاطرتان باشد که آنچه هرساله درهمین روزها میتواند فاجعهای برای طبیعت باشد و آتشی به جان جنگلها و باغها بیندازد، حادثهای دور نیست و همین نزدیکی است. آتش به جان جنگلها نزدیک است با هر تهسیگار روشنی که پرتاب میشود درمیان انبوه بوتهای سبز و با هر اجاق دستساز کوچکی که زیر تابلوهای آتش ممنوع برپا کردهاید و نیمه خاموش به حال خود رها شده و با اندک نسیمی شعلهور میشود و به جان جنگل میافتد. امسال هرجا که هستید و در هر دورهمی درطبیعت یادتان باشد که:
حضور درطبیعت و پارکهای جنگلی نیازمند پذیرش مسئولیت اجتماعی صیانت از محیطزیست است و این مسئولیت اجتماعی تنها به جمعآوری زبالهها و پسماندها محدود نمیشود. در هرجنگلی مسیرهای ممنوعه برای ورود مسافران بیدلیل پیشبینی نشده و دربسیاری ازموارد مسیرهایی که برای رفتوآمد ممنوعه اعلام شده یا ممکن است شما را با مخاطرات پیشبینینشدهای مانند حیوانات وحشی مواجه کند یا اینکه محل رویش گیاهان و انواع گونههای نادری باشد که رفتوآمد نابهنگام شما زیست آنگونهها را به مخاطره بیندازد.
دربیشتر پارکهای جنگلی اجاقهای پایهداری برای آتشافروزی و پخت و گرمکردن انواع غذاها پیشبینی شده و باز هم این بخشی از مسئولیت اجتماعی مسافرانی است که به طبیعت میرود که تنها ازهمین مکانها برای استفاده از آتش استفاده کنند، حتی اگر لازم باشد که چند دقیقهای نوبت بگیرند و درصف بمانند. آتشی که شما به صورت دستی و درگوشهای پرت با زحمت افروختهاید، ممکن است به هر دلیلی پس از رفتن شما به درستی خاموش نشده باشد و زمینهای و دلیلی برای یک آتشسوزی بزرگ و
تمامعیار شود.
خاموشکردن آتش را به بچهها نسپارید، آنها تجربهای دراین زمینه ندارند و ممکن است هم خودشان و هم محیطزیست را به خطر بیندازند.
کیسهای برای جمعآوری زبالهها با خودتان بردهاید، اما وقت مراجعت آن با انبوهی از زبالهها را کنار درختی رها میکنید! البته این هیچ کمکی به محیطزیست نمیکند. لازم است که زبالهها را با خودتان به جایی بیرون از طبیعت ببرید.
باور کنید دوران یادگاری نوشتن روی پیکر جاندار درختان گذشته است. کلیدها و چاقوهایتان را درجیبهایتان بگذارید و خاطرات را در دوربینها و ذهنهایتان
ثبت کنید.
اگر آلاچیقی را برای نشستن خانوادگی انتخاب میکنید، مسئولیت نظافت آن و جمعآوری زباله و پسماندها با شماست تا افرادی که پس ازشما برای استفاده به این مکان مراجعه میکنند، محیطی سالم و قابل استفاده را تحویل بگیرند.
برای اقامت کوتاه درطبیعت یک زیرانداز خوب بخرید تا علاوه بر اینکه روی آن احساس راحتی داشته باشید، از سرمای زمین نیز مصون بمانید.
و آخرین نکته اینکه آتش، آتش را محافظت کنید که در بهار طبیعت روا نیست آتش به جان جنگل بیفتد.