فروغ فکری| «اعلاست. با تمام وجودت نفس بکش. آتیش نگرفتهاش هم خوشبو است.»
5 انگشتش را فرو میبرد توی کیسه. بعد کیسه را با پا هل میدهد گوشه دکان. دانههای اسپند میریزند روی کاشیهای کمرنگ حجره 45سالهاش در پله نوروزخان. اینجا سالها راسته عطارها بوده و حالا جایش را هر مغازهای گرفته به غیر از عطاری. «کار سختیه جنس عطاریرو جورکردن. سودش هم زیاد نیست. اینها دنبال سود بیشتر بودن و شغلشونرو عوض کردن.» با پا اسپندهای روی زمین را کناری میزند. «من بهش میگم اسفند.» دانههای قهوهای میلغزند به کنجی. دانههایی که نامشان ریشه در اوستا دارد و از کلمه «سپنته» گرفته شده و در زبان پهلوی به معنی «افزونیک» یعنی برکتدهنده و مقدس است. «معنیشرو نمیدونم ولی ایرانیها از قدیم اسپندرو گیاهى مقدس میدونستن و براش ارزش قایل بودن. میگن چشمنظررو دفع میکنه و سر سفره هفتسین هم نقش ویژهای داره.» چشمش به پیرمردی است که یک مشت گلگاوزبون را بو میکشد. پیرمرد با عصا و عینک دور چوبی میآید وسط صحبتهای ما. «خدا بیامرز زنم سالی دو بار اسپند میخرید. یکی اسفندماه و یکبار هم آخرای تابستون.» قیمت اسپند را میپرسد. «صدگرم بریز به یاد زنم ببرم.» میخندد با چشمهایی که نگاهشان به آن دانههای قهوهای است. «ما هم شنیدیم برای چشمنظر خوبه. دود که میکنی اصلا آدم سبک میشه.»
فاطمه همدانیان در تحقیقی درباره اسپند مینویسد که در فرهنگ عامه مردم سرزمینهای اسلامى، اسفند و دانه آن مقدس شمرده مىشود و آن را برای درامانماندن از بلا و آفت و دفع چشمزخم به کار مىبرند. اما در ادیان و کشورهای دیگر هم اسپند دانه قابلاحترامی است. «گفته میشود اسفند گیاهى است که کسى آن را نکاشته و کسى تخمش را نیفشانده و بهخودیخود و با قدرت خدایى روییده است. در باور بسیاری از مردم جهان چنین گیاهانى جنبه قدسى دارد و از نیرو و خاصیت جادویى- درمانى برخوردار است. حتی گفته میشود در میان مسیحیان فرانسه وردی رایج است که به خصوصیت چنین گیاه مقدسی اشاره مىکند و مىگوید: «ای گیاه مقدس که نه تخمت را افشاندهاند و نه تو را کاشتهاند، قدرتى را که خداوند به تو بخشیده است، آشکار کن.» ایرانیان هم در یکى از وردهای مخصوصى که هنگام دودکردن اسپند مىخوانند، پدیداری این گیاه را به خدا نسبت مىدهند و مىگویند: «... اسفند را خداوند بنا کرد.»
پیرمرد کیسه خریدش را برمیدارد. چشمش دنبال بنفشه و هفتگیاه است. فروشنده یک کیسه بهارنارنج میگذارد روی دخل. «از این بکشم ببرید حاج آقا؟» پیرمرد میخندد و میرود. نگاه فروشنده هنوز دنبال اوست. «تو خونههای فعلی دیگه کسی اسپند دود نمیکنه. دودش همسایههارو اذیت میکنه. شاکی میشن. اصلا دوده میگیره به در و دیوار. اعتقاد آدمها هم مثل قدیما نیست دیگه. میگن یعنی چی که اسپند آدمرو از نظر بد محافظت میکنه. اینا خرافاته. بیشتر دیدم توی گاراژ ماشین که هوا بده اسپند دود میکنن.»
همدانی در جای دیگری از مقالهاش مینویسد بعضی از کتب اسپند را حتی به حضرت مریم هم ربط داده و نوشتهاند «حضرت مریم به هنگام درد زادن عیسى(ع)، بر گیاه «خبز المشایخ » که همان اسپند است، چنگ و پنجه افکند و این گیاه در اثر پنجههای مریم به صورت 5 انگشت درآمد و به همین خاطر در فارسى به آن پنجه مریم، چنگ مریم، شجره مریم و بخور مریم هم میگویند که ضدتب و درد است.» اما پیش از آنکه به اسلام یا حضرت عیسی رجوع کند، از پلینى- طبیعىدان رومى- که در نخستین سده میلادی زندگی میکرده، نام میبرد، کسیکه چند صفحه از کتاب بیستم خود را به خواص گوناگون سداب و گیاهان وابسته به این تیره، بهخصوص اسپند اختصاص داده است. «پلینی کاربرد اسفند و ترکیبهای دارویى برساخته از آن را در درمان انواع بیماریها، دردها، گزیدگیها و پیشگیری از بیماریها مفید میداند و مىنویسد: «خوردن اسپند همراه با کلم، تبهای شدید و دردهای معده را تسکین مىدهد و دیوسکوریدس- پزشک یونانى سده اول میلادی و مؤلف کتاب مواد طبى- هم اسپند را درمان پهلودرد، سینهدرد، تنگىنفس، سرفه، ورم ریه، درد مفاصل، دفع کرم، گوشدرد، خارش و ورم حاد دانسته.»
اسفند، ماه خرید اسپند
«اسپند چینی داریم منصور؟» منصور با نگاهی براق که یعنی نمیدانم راهش را میگیرد و میرود. در عطاری وزیرنظام، با آن قفسههای پر از گیاه و روغن گیاهی که تا سقف رفتهاند، مردهای بسیاری سفارش مشتری را جواب میدهند. یکی از قدیمیترین عطاریهای بازار، هنوز هم حجرهاش را نو نکرده. شکل و شمایلش مثل سالهای 1330 است. همان سالها که عطاری پا گرفت و بعدها اسم و رسمی برای خودش دستوپا کرد. وزیرنظام بزرگ خودش در حجره نیست اما پسرش میگوید خریدار اسپندهای مغازهشان خانمها هستند. «اکثرا خانمها اسپند میخرند. بعضی هم مرد خونهرو میفرستن برای خرید.» میگوید اگر کسی بداند این اسپند چه چیز خوبی است، بیش از اینها دود میدهد. «در کتاب طب ابنسینا نوشته اگر کسی 15دانه اسپند را ناشتا و به مدت 40روز بخوره، بعد از یک هفته سموم بدنش دفع میشه و پس از آن حال جسمی و روحیاش بهبود پیدا میکنه. البته اگر فقط یکم بیشتر از حد مصرف شه مسمومیت بسیار زیادی به همراه میاره و خطرناکه.» وزیرنظام میگوید خیلی از پزشکان به بیمارانشان توصیه میکنند تا در مصرف گیاهان دارویی سرخود عمل نکنند. «راست میگن خانم. خطرش بسیار زیاده چون هر گیاه همراه خودش سمی هم داره که باید به اندازه مصرف شه. یا باورهای غلطی در بین مردم جاافتاده که کاش از بین بره. مثلا بسیار شنیدم که میان و برای کاهش فشار خون گلگاوزبون میبرن. گلگاوزبون فشار رو بالا میبره و این از همون باورهای غلط رایجه».
تاثیر مخرب اسپند در صورت مصرف زیاد، کم نیست. چه آنها که خیلی دود میدهند و چه کسانی که به صورت خوراکی از آن استفاده بیش از حد میکنند. دکتر محمداسماعیل صالحی هم یکی از مهمترين تاثيرات سمي گياه اسپند را خواص مخدر و روانگرداني آن میداند و در مقالهای در مجله دنیای تغذیه مینویسد «ميزان مصرف زياد اسفند ميتواند باعث مشکلات رواني، استفراغ، افزايش بزاق، ديدن مناظر رنگي و رعشه (لرزش) شود. در تحقيقات حيواني دوز مرگآور آن 1500ميليگرم بهازاي هر کيلوگرم وزن بدن است که به علت اثرات دپرسيون CNS است و حتی دانه سفيد آن در آسيا بهعنوان کرمکش و آميبکش استفاده ميشود.»
وزیرنظام دست میبرد لابهلای بابونه و یک مشت لیموعمانی برمیدارد. «وقتی لیموعمانی و مهر کربلا چینی باشه ممکنه اسفند هم چین تولید کنه اما خداروشکر ما هنوز ندیدیم. افغانستان هم اسپندهای خوبی داره.» میگوید اسپند ایران به هند و پاکستان فرستاده میشود و خریدارش هم کم نیست اما اروپاییهایی که میآیند حجره خیلی طالب اسپند نیستند. «مشتریهای اروپایی ما بیشتر در فکر گیاهان هستند و کمتر به دانهها توجه دارند. حداقل آنچه من در این سالها دیدم اینطور بوده.»
زیرزمین عطاری وزیرنظام پر است از کیسههای معطر گیاه و یک سماور که چای تازهدم دارد. «ارزونه. کیلویی 5هزارتومن میفروشیم اما متاسفانه استفاده از اسپند با خرافات قاطی شده. اینکه چشم بد رو دور میکنه تصور غالب درباره اسپنده. البته من فکر میکنم قدیمها این حرف رو میزدن که مردم از اسپند استفاده کنن.» وزیرنظام میگوید جنبه علمی استفاده از گیاهان دارویی هنوز هم نادیده گرفته میشود و کمتر کسی موقع خرید به جنبههای علمی آن توجه میکند. «حتما دیدین که با اسپند گردنبند درست میکنند و بهعنوان تزیین هم استفاده میشه، در باور عامیانه این نگاه وجود داره که اسپند باعث افزایش رزق و روزی میشه.»
میزان فروش اسپند معمولی است. اما ماههای محرم و صفر و اسفندماه، میزان خرید اسپند افزایش پیدا میکند. دانهدانه قشنگش را مینشانند روی سفره هفتسین کنار باقی سینها تا شاید رزق و روزی بیاورد و چشم بد را دور کند. چند سالی هم میشود که دانههای اسپند را رنگ میکنند. با رنگی که عطارها میگویند خوراکی است و فقط باعث میشود مشتری بیشتر به آن جلب شود. «اسپند رنگی بدترین نوع اسپنده. رنگ خوراکی میزننن به اسپند که باعث میشه خاصیت دودزایی آن از بین بره. رنگ، دود رو خفه میکنه و برای همین هم ما نمییاریم.» وزیرنظام میگوید اسپندهای نامرغوب هم در بازار کم نیستند که به جنس خاکشان برمیگردد. همانهایی که بوی بد دارد و رنگشان تیره است. «اسپند وارداتی نداریم. همه همین جا کاشته میشه. در ایران.»
اسپند، ارتباطی با ماه اسفند ندارد
نام هر دو یکی است. اسفند. یکی نام ماه آخر سال است و آن یکی هم نام گیاهی خودرو که در بيشتر نقاط ايران میروید. در اطراف تهران، قم، قزوين، کرج، تبريز، کرمان، نواحي مختلف فارس، سيستانوبلوچستان، نواحي مختلف خراسان، سمنان، دامغان و حواشي کويرهاي ايران. زمینهای این مناطق هرسال بوتههاي 50سانتي را به خود میبینند، با برگهاي فراوان و سبز. با 5گلبرگ بلند به رنگ سفيد مايل به سبز و دانههایی قهوهای. دانههایی ریز و زیبا که هیچکس برای کاشتش تلاشی نمیکند. خودرو است و مهمان زمینهای خشک. برای همین هم مهدی ایمانی، کارشناش تحقیقات گیاهان دارویی مرکز تحقیقات کشاورزی به ایسنا گفته: «به علت خودروبودن این گیاه در زمینهای بایر، مردم ایران تاکنون نیاز به کشت و کار آن پیدا نکردهاند و با این تصور که اسپند گیاهی مهاجم است و دامها آن را نمیتوانند بخورند و رویش آن هم زیاد است، در برخی مناطق به شکل گسترده و بهصورت ناصحیح آن را برداشت میکنند که برای جلوگیری از برداشت این گیاه به شکل گسترده بهتر است افراد آن را کشت کنند تا از تخریب زمین جلوگیری شود، چون استفاده از گیاهان دارویی روشهای متنوعی دارد و باید افراد نوع برداشت عامیانه را کنار بگذارند و اجازه تولید دارو به روش علمی داده شود.»
تیر و مرداد، فصل برداشت است. اسپند تازه شهریورماه از زمینهای سخت مرکز کشور به بازار میرسد. هرچند نامش هم نام ماه آخر سال است و خریدارانش در این ماه بیشتر از همیشه، اما محمد بقاییماکان مترجم و پژوهشگر به ما از بیارتباطبودن این دو با یکدیگر میگوید. ماکان معتقد است اسپند، ارتباطی با ماه اسفند ندارد. «اسپند یا اسفند، از نام سپندارمزدان گرفته شده که سپندارمزدان ایزدبانوی نگهبان زمین است و به عبارتی دختر اهورا. اسپند نام گیاهی است که تشابه با این نام دارد اما ارتباطی با ماه اسفند نباید داشته باشد. اینها به فرهنگ عامه ربط پیدا میکند که توجیهات و تعریفهای مختلف برای آن آوردهاند. یکی از ریشهدارترین آنها جنبه دینی دارد که البته آن هم چندان با ریشههای تاریخی مرتبط نیست و بیشتر جنبه آداب و رسوم مردمشناسی دارد و نمیتوان مبنای تاریخی برای آن متصور شد که به شخص یا رویداد خاصی مرتبط باشد.»
ماکان میگوید برای این اعتقادات عامیانه نمیتوان ریشهای خاص و مشخص متصور شد. «مثل فشار دادن روی تخممرغ و 7 بار ذکری را خواندن تا اینکه تخممرغ بشکند و به این ترتیب چشم بدخواهان از شخص موردنظر دور شود، میماند. این مورد هم مثل اسپند گرداندن از دیگر تصورات عامه در اینباره است. اینها مثل ضربالمثلهاست. همانطور که نمیشود برای آنها مبنا و پایهای به دست آورد، کسی نمیداند مبنا و مأخذ مثلهای پرمعنی ما که سالیانسال است کاربرد دارد از کجا پیدا شده و چه کسانی آنها را باب کردهاند.»
در شلوغی آخر سال خیابان، جوانی با صورت سیاه دایره زنگیاش را میچرخاند و میزند زیر آواز. پشت چراغ قرمز در اینروزهای سال، کنار مردان و زنانی که قوطی اسپند در دست دارند، عمو نوروز هم میچرخد و گاهی کنار ترانههای عید، ترانه (اسپند دونهدونه/ اسپند سيوسه دونه/ قوم و خويش و بيگونه/ بتركه چشم حسود و حسد و بیگونه) هم میخواند. اسفند دود میشود و به هوا میرود و حالا هوا، هوای بهار است.