شهروند| بیست و یکمین افتخار فردی دن آندرس، یکی از هزاران رد پای او در مستطیل سبز را به خارج از چمن سبز منتقل میکند؛ جایی حوالی ساحل موناکو. آنجایی که هر فوتبالیست بالای 28سالی، اگر خیلی خوششانس باشد و تواناییهای داخل و خارج از زمینش در 2 مرحله ابتدا توسط آرای اینترنتی و سپس روزنامهنگاران تأیید شود، تنها یک بار آنجا ردی از خود باقی میگذارد.
تکمیل افتخارات
جایزه پای طلایی هرسال پس از 2 مرحله رأیگیری اینترنتی و سپس نظرخواهی از روزنامهنگاران به یک بازیکن واجد شرایط بالای 28سال و درحال فعالیت میرسد. امسال در دوازدهمین دوره انتخاب برنده جایزه پای طلایی، آندرس اینیستا از بین 8 کاندیدای قدرتمند به نامهای کریس رونالدو، مانوئل نویر، یایا توره، وین رونی، تیاگو سیلوا، آندره آ پیرلو، فرانک ریبری و مارتا، فوتبالیست زن برزیلی بهعنوان بهترین بازیکن انتخاب شد. در مراسم دوشنبه که در موناکو انجام گرفت، همسر و مدیر برنامههای آندرس همراه یک روزنامهنگار و آندونی زوبی زارتا، مدیر ورزشی بارسا حضور داشتند و پس از پایان میهمانی، جای پای اینیستا به شکل نمادین کنار سایر برندههای این جایزه در جایگاه مخصوص ساحل موناکو قرار گرفت. برتری زننده گل صعود بارسلونا به فینال فصل 2009-2008 لیگ قهرمانان درواقع اولین پیروزی یک بازیکن بارسلونا و اسپانیا در انتخاب سالانه پای طلایی هم محسوب میشد.
تاریخ پای طلایی
جایزه پای طلایی ازسال 2003 به برترین بازیکن بالای 28سال درحال فعالیت از هر 2 بخش آقایان و بانوان تعلق میگیرد و هر بازیکن در طول دوران بازی تنها یک بار طعم بردن این جایزه را میچشد. روبرتو باجوی افسانهای که در سومین دوره انتخاب مرد سال جهان، بهترین جایزه فردی سال را ربود، اولین جای پای ثبتشده در ساحل موناکو بود و پس از او نوبت به پاول ندود و سپس آندری شوچنکو رسید تا در ایام انتخاب بهعنوان مرد سال فوتبال اروپا، جایزه پای طلایی را هم به خانه ببرند. رونالدو در سال 2006 و آلساندرو دل پیرو سال 2007 و روبرتو کارلوس سال 2008 دیگر برندههای جایزه پای طلایی بودند و سال 2009 نوبت به رونالدینیو رسید. سال بعد، فرانچسکو توتی با بردن این جایزه کلکسیون خود را تکمیل کرد. رایان گیگز، زلاتان و دروگبا 3 برنده قبلی پای طلایی نام گرفتند و بالاخره امسال نوبت به آندرس رسید. برای بهترین بازیکن سال 2012 فوتبال اروپا و ستاره یورو 2012، پای طلایی از آن دست افتخارات مکملی است که سالها بعد وقتی میخواهد قصه پسر کوچک یک کافهدار در روستای کوچکی در «فوئنته آلبیا» را برای نوههایش بازگو کند از آن بهعنوان تجلیلی از یک عمر درخشش و خوشاخلاقی نام میبرد.