با وجود بسیاری از توافقنامههای بینالمللی که حقوق بشر را تأیید میکند، هنوز زنان نسبت به مردان فقیرتر و دارای تحصیلات پایینتر هستند. همچنین زنان دسترسی کمتری به مالکیت، اعتبار، آموزش و اشتغال دارند و آنها به مراتب کمتر از مردان از نظر سیاسی فعال و بیشتر از آنها قربانی خشونت هستند. برابری جنسیتی تنها زمانی به دست میآید که زنان و مردان شانس و فرصت برابری در همه حقوق و وظایف زندگیشان و تقسیم برابر در توزیع قدرت و نفوذ و فرصتهای برابر برای استقلال مالی، آموزش و پرورش و تحقق آرزوهای شخصی خود داشته باشند.
برابری جنسیتی مستلزم توانمندسازی زنان با تأکید بر شناخت و جبران نابرابری قدرت و دادن استقلال بیشتر به زنان برای مدیریت زندگی خود است. هنگامی که زنان از قدرت کل خانواده بهرهمند میشوند، این مزایا اغلب اثرات موجدار و گستردهای بر نسلهای آینده نیز میگذارد. برابری جنسیتی نهتنها برای زنان دارای مزایا و سود است بلکه برای خانواده و جوامع آنها نیز دارای مزیت است.
نقشهایی که زنان و مردان در جامعه برعهده میگیرند، به صورت بیولوژیکی به آنها داده نشده است؛ بلکه این نقشهای اجتماعی، در حال تغییر و تغییرپذیر هستند و اغلب این نقشپذیری توسط فرهنگ، مذهب و در زمان و مکان تغییر میکند. تلاش برای ترویج توانمندسازی زنان باید با توجه به ملاحظات فرهنگی و در حالی که حقوق زنان اجرا میشود، صورت گیرد.
ارتقاي برابری جنسیتی نیازمند به رسمیت شناختن این امر است که زنان در برعهده گرفتن نقشها متفاوت هستند، همچنین این تفاوت در سن، موقعیت اجتماعی، موقعیت جغرافیایی و پیشرفت تحصیلی نیز به چشم میخورد. سبک زندگی و گزینههای در دسترس برای زنان نیز بسیار متفاوت است.
هدف صندوق جمعیت سازمان ملل پاسخگویی به نیازهای محرومترین و آسیبپذیرترین مردم ازجمله دختران نوجوان، افراد معلول، مردم بومی، مهاجران، زنان پناهنده، زنان سرپرست خانوار و کسانی که در فقر شدید زندگی میکنند، است. در سال 2013، صندوق جمعیت سازمان ملل متحد از برابری قانون جنسیتی، اصلاحات در سیاست و توسعه در بیش از 40 کشور
پشتیبانی کرد.
یک نیاز برای ارتقاي برابری جنسیتی که اغلب نادیده گرفته شده، جمعآوری مجموعهای از دادههایی است که براساس جنس و سن مادر به دست آمده است که این امر برای نشاندادن این موضوع که در کدام مناطق برابری جنسیتی پیشرفت کرده و در کدام مناطق برنامههای برابری جنسیتی ضعیف عمل کرده، به کار میرود. صندوق جمعیت ملل متحد برای ایجاد ظرفیت برای جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها به کشورها کمک میکند.
تجربه نشان داده است که پرداختن به برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان نیاز به مداخلات استراتژیک در تمام سطوح برنامهنویسی و سیاستگذاری دارد. مسائل کلیدی در توانمندسازی زنان عبارتند از:
بهداشت باروری: توانایی زنان برای کنترل باروری خود اساسی برای توانمندسازی و برابری زنان است. هنگامی که یک زن میتواند برای خانواده خود برنامهریزی کند، او میتواند برای بقیه عمر خود نیز برنامهریزی کند. حفظ و ارتقای حقوق باروری شامل حق تصمیم گیری درتعداد، زمان و فاصله زمانی فرزندان است که موجب تضمین آزادی زن در مشارکت کامل و برابر در
جامعه میشود.
به اضافه اینکه دلایل اجتماعی و روانی نشان میدهد که زنان بیش از مردان نسبت به مشکلات بهداشت باروری آسیب پذیر هستند. در مجموع، عوارض بارداری و یا زایمان دومین عامل مرگ زنان در دوره باروری است. عدم ارایه اطلاعات، خدمات و شرایط برای کمک به زنان برای بهداشت باروری به منزله تبعیض جنسیتی و نقض حقوق زنان است.
توانمندسازی اقتصادی: از هر 10 نفر فقیر در جهان 6 نفر زن است. نابرابریهای اقتصادی همچنان باقی میماند چراکه بسیاری از کارهای بدون مزد در خانوادهها و جوامع بر دوش زنان است، و زنان همچنان تحت تبعیض در عرصه اقتصادی قرار میگیرند.
توانمندسازی آموزشی: حدود دوسوم از بزرگسالان بیسواد جهان را زنان تشکیل میدهند. عدم آموزش و پرورش دسترسی یک زن به اطلاعات و فرصتها را به شدت محدود میکند. در مقابل، افزایش تحصیلات زنان و پیشرفت تحصیلی دختران به نفع افراد و نسلهای آینده است. سطوح بالاتر آموزش و پرورش زنان دارای ارتباط با مرگومیر پایینتر نوزادان و باروری پایینتر زنان و همچنین نتایج بهتر برای فرزندان است.
توانمندسازی سیاسی زنان: برابری جنسیتی نمیتواند بدون حمایت و اجرای موسسات و نهادها به دست آید. اما زیادی موسسات اجتماعی و حقوقی زنان نیز نمیتواند برابری در حقوق قانونی و انسانی زنان و مردان و دسترسی به کنترل و منابع و یا برابری در مشارکت سیاسی و اجتماعی را برای آنها تضمین کند. در سطح جهانی مردان بیشتر از زنان قدرت سیاسی و حقوقی را در دست دارند و تنها 22درصد از نمایندگان مجلس کشورهای مختلف جهان زن هستند و قوانین علیه خشونت خانگی اغلب به نمایندگی از زنان اعمال نمیشود.
منبع: صندوق جمعیت سازمان ملل