یحیی بازیاریزاده معاون آموزش و پژوهش هلالاحمر هرمزگان
فرآیند بهبود در سازمانها بهویژه در دنیای درحال تغییر شتابان امروز امری است که برای حفظ کارکردهای معطوف به تحقق اهداف سازمانها میبایست به صورت پیوسته تداوم یابد. از این منظر برخی ضعفهای سیستمی سازمانها در هر لحظه را میتوان به تأخرهای ناشی از وقفههای توسعهای ناشی از طیفی از عوامل مختلف موکول دانست که افول منابع مالی در مقاطع مختلف و تاثیرات آن بر روند توسعه را میتوان در زمره یکی از مهمترین دلایل از این دست دانست. شرایطی که این روزها جمعیت هلالاحمر درست پس از تدوین راهبرد سازمانی 10ساله و در آستانه تصویب نهایی نخستین برنامه عملیاتی پنجساله برای آغاز حرکت برنامهمند در یک افق 10ساله با آن دست به گریبان شده است. کاهش یکباره بخش قابل توجهی از منابع مالی و اعتبارات پیشبینی شده جمعیت هلالاحمر بهعنوان گستردهترین نهاد امدادرسان کشور علاوه بر آثار کوتاهمدت که میتواند به قیمت جان برخی از هموطنان در شرایط اضطراری به علت عدم تحقق تجهیز ناوگان امدادی تا سطح شعبات بهعنوان واحدهای عملیاتی جمعیت در شهرستانها تمام شود، در بلندمدت موجب پیدایش تأخرهای جبرانناپذیری در روند توسعه این جمعیت و کاهش توان عملیاتی و به هم خوردن رشد و توسعه متوازن جمعیت هلالاحمر در بازه میان و بلندمدت میشود. این شرایط را میتوان با شرایط تاثر بنگاههای مالی و اقتصادی از شرایط رکود متناظر دانست. بنابراین حذف و عدم تحقق یکباره بودجه و اعتبارات جمعیت هلالاحمر که معین دولت در پاسخ به سوانح اضطراری است، علاوه بر تاثیرات آنی، تاثیرات سیستمی بلندمدت بر فرآیند توسعه آن خواهد گذاشت که مانع از رشد همپای آن با شرایط درحال تغییر و پیدایش تأخر در روند توسعه جمعیت هلالاحمر بهعنوان پیشروترین نهاد پاسخگو به سوانح در شرایط اضطراری در میان و بلندمدت خواهد شد. نخستین تأثیر ناسازنده کاهش یکباره و بدون اعلام و برنامه قبلی عبارت از تأثیر بر روند برنامهریزی و تحقق برنامهریزیهای راهبردی و عملیاتی که ساعتها و روزها برای تهیه و تدوین آن وقت کارشناسی صرف شده و به هدر رفتن آنهاست. تحققناپذیری و عملیاتی نشدن برنامههای تدوینی، همانند قوانین، در عمل با نبود آنها مترادف است و این مسأله، مدیران برنامهباور را در موضع ضعف قرار داده و مدیران و مدیریتهای بیبرنامه که هیچگونه مطالعهای مبنی بر اثربخشی و تضمین آن نداشته و قایل به انجام آن نیستند با مشی هیجانی و غیرعقلانی مجال بیشتری برای صدارت مییابند. یکی دیگر از پیامدهای ناسازنده کاهش و عدم تحقق بودجه و اعتبارات جمعیت هلالاحمر، احساس عدم پشتیبانی نجاتگران داوطلبی است که فداکارانه در شرایط اضطراری جانفشانی میکنند. آنان به رزمندگانی میمانند که بیچشمداشت برای دستگیری از هموطنان و فراتر از آن براساس اصول بنیادین نهضت جهانی صلیبسرخ و هلالاحمر برای انسانیت و کاهش آلام انسانها در دشوارترین شرایط فداکارانه میکوشند. تأثیر ویرانگر کاهش یکباره و عدم تحقق بخش قابل توجهی از اعتبارات و بودجه جمعیت هلالاحمر نه به خاطر چشمداشت آنان برای جبران رشادتهای داوطلبانهشان بلکه از احساس اهمیت نداشتن تأمین تجهیزات و ملزومات امدادرسانی حرفهای و بهروز از سوی دولتمردان و قانونگذاران کشور برای کمک به نقشآفرینیهای تخصصی و حرفهای ایمن آنان برای کمک به هموطنان در دشوارترین شرایط ممکن است. احساس اهمیت نداشتن تأمین ملزومات تخصصی بهروزی که در بسیاری مواقع، فقدان آنها به قیمت از دست رفتن جان نجاتگران و مصدومان نیازمند کمک تمام خواهد شد. بنابراین کاهش و عدم تحقق اعتبارات و بودجه جمعیت هلالاحمر که یکی از ماموریتهای اصلی آن نجات جان هموطنان در بزنگاههای حساس و دشوار است- ماموریتی که با ماموریت بسیاری از دستگاههای دیگری که مشمول کاهش و عدم تحقق اعتبارات و بودجه نشدهاند، تفاوتی بنیادین و ماهوی دارد- ارتباط مستقیم با جان انسانها اعم از مصدومان، امدادگران و نجاتگران دارد و میتوان فهمید که این مسأله چه اثر ویرانگر روانی بر آنان خواهد گذاشت. احساس رهاشدگی و اهمیت نداشتن، آن هم در امری که مرتبط با مرگ و زندگی انسانهاست یکی از زیانبارترین اثرات روانی است که یک انسان میتواند آن را تجربه کند. بنابراین انتظار میرود قانونگذاران و دولتمردان در قوای مقننه و مجریه با درک اهمیت موضوع و ارتباط آن با موضوع مرگ و زندگی هموطنان گرفتار در شرایط اضطراری و امدادگران و نجاتگرانی که جانشان را برای نجات هموطنان کف دست گرفته و تنها چشمداشت برحقشان دسترسی و در اختیار داشتن تجهیزات بهروز، کارآمد و ایمن برای ایفای نقش داوطلبانه ایمن است، تا دیرتر نشده در آستانه آغاز طرحهای امدادی ویژه ایام پایان سال و آغاز سال نو که سفرهای میلیونی هموطنان آغاز میشود، با قید فوریت نسبت به تجدید نظر و اتخاذ تدابیر فوری برای تأمین عاجل اعتبارات سلب شده و محقق نشده، تصمیمات مناسب و اثربخش گرفته و راهی برای برونرفت عاجل مردم نیازمند خدمات امدادی اثربخش و امدادگران و نجاتگران داوطلب جانفشان جمعیت هلالاحمر از وضع خطیری که امنیت جسمی و روانی آنان را با چالش مواجه کرده است فرا روی آنان بگشایند. کسانی که در امر مدیریت بحران دانش و تجربهای دارند یا کسانی که چه بهعنوان مصدوم و چه بهعنوان نجاتگر قبلا شرایط دشوار اضطراری را تجربه کرده باشند نیک میدانند که اهمیت این مسأله تا بدانجاست که باید بهعنوان یکی از اولویتهای ملی حایز فوریت با قید فوریت مورد توجه و اعتنای قانونگذاران و دولتمردان در قوای مقننه و مجریه قرار گرفته و برای حل و عقد آن چارهای عاجل اندیشیده شود. نکتهای که در پایان میتوان و باید آن را از منظر مدیریت راهبردی مورد تأکید قرار داد این است که قانونگذاران و دولتمردان در قوای مقننه و مجریه باید به این نکته بیش از پیش توجه داشته باشند که اعتبارات دستگاههای مسئول پاسخگویی در شرایط اضطراری که هلالاحمر بهعنوان معین دولت در این امر، پیشروترین آنها در صف مقدم پاسخگویی به شرایط اضطراری در سوانح است علیالاصول تحت هیچ شرایطی نباید دستخوش کاهش و عدم تحقق شود، چرا که بازتاب آن میتواند به قیمت جان هموطنان، امدادگران و نجاتگران و کاهش شدید امید و انگیزه آنان به علت تجربه احساس عدم پشتیبانی و اهمیت نداشتن برای متولیان تمام شود. در این راستا مفید خواهد بود قانونگذاران در قوه مقننه با تقنین قوانین مناسب پیشگیرانه، بهصورت قانونی، دولت را در جهت صیانت از منابع مالی و اعتبارات جمعیت هلالاحمر بهعنوان نهاد متولی یک وظیفه حاکمیتی خطیر ملی یاری کنند تا در شرایط خاص اقتصادی بودجه و اعتبارات این جمعیت و به تبع آن کیفیت خدمات و خدمترسانی امدادی و اضطراری آن که رابطهای مستقیم با جان مردم دارد از تکانشهای احتمالی در امان مانده و مردم،
جمعیت هلالاحمر و نجاتگران با اطمینان از پشتیبانی ضمانتشده قانونگذاران و دولتمردان، با طیب خاطر به یادگیریهای پیشگیرانه، برنامهریزی میان و بلندمدت و نقشآفرینی فداکارانه در پیوند قانونگذاران و دولتمردان خدوم خویش که با احساس مشارکت در وضع باثباتی که در آفرینش آن ذینقش بودهاند احساس خودارزشمندی خواهند کرد، با طیب خاطر به تداوم زندگی آمیخته با آرامش بپردازند و جامعه بتواند در سایه این آرامش پایدار، مسیر شکوفایی و سعادت را با موانعی کمتر و کیفیتی بهتر بپیماید.