شهروند| سه مرد اعدامی صبح دیروز با جلب رضایت اولیای دم پروندههایشان توانستند از مجازات مرگ رهایی یابند و از جنبه عمومی جرم درمقابل قضات جنایی دادگاه کیفری ایستادند. صبح دیروز قضات شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی خازنی، به پرونده سه مرد قاتل رسیدگی کردند که هر سهنفر با رضایت اولیای دم از چوبه دار رهایی یافته و قرار بود ازجنبه عمومی جرم محاکمه شوند.
رضایت پس از 14 سال
نخستین پرونده که دراین شعبه رسیدگی شد، مربوط به 14سال پیش است. زمانی که شهروز 38ساله همسرش را کشت، چون به او مشکوک بود. این مرد با همدستی برادرش، همسر خود را با روسری خفه کرد و بعد از دستگیری مدعی شد که به رابطه همسر و برادر ناتنی خود مشکوک بوده است. مرد جوان، آن زمان محاکمه شد و پس از تکمیل تحقیقات به درخواست خانواده اولیای دم به قصاص محکوم شد. برادرش نیز به 10سال زندان محکوم شد. شهروز تا پای چوبه دار هم رفت، ولی درنهایت توانست رضایت خانواده همسرش را جلب کند. بنابراین مرد جوان پس از گذشت 14سال از وقوع جنایت، صبح دیروز درمقابل هیأت قضائی دادگاه کیفری ایستاد و اینبار ازجنبه عمومی جرم محاکمه شد. این مرد که حالا 52ساله است، دراین جلسه بار دیگر جزییات قتل را بیان کرد و گفت: «من عاشق همسرم بودم، اما مدتی بود که به روابط او و برادر ناتنیام مشکوک شده بودم. از این مسأله داشتم دیوانه میشدم. باورم نمیشد که آنها با هم در ارتباط باشند. برای همین موضوع را با کیوان برادر بزرگترم درمیان گذاشتم. کیوان گفت که هردو با هم، با همسرم صحبت کنیم تا این ماجرا حل شود، اما وقتی درمورد این موضوع با همسرم صحبت کردیم، او جواب درستی به ما نداد و بدرفتاری کرد. همین رفتارش باعث شد که عصبانی شویم. برای همین او را با روسری خفه کردیم. دختر 6ماههام هم درخانه بود که من و برادرم از آنجا بیرون رفتیم. دخترم درکنار جسد مادرش تنها ماند، اما چارهای نداشتیم. میخواستیم موضوع را سرقت مرگبار نشان دهیم تا اینکه همسایهها صدای گریه دخترم را شنیدند و وارد خانه شدند و با دیدن جسد همسرم پلیس را باخبر کردند. بعد از آن هم به ما مشکوک شدند و دستگیر شدیم. برادرم آن زمان به 10سال زندان محکوم و چهارسال پیش وقتی دوران محکومیتش به پایان رسید، از زندان آزاد شد، اما تکلیف من هنوز مشخص نشده بود. تا 9سال پیش که پدر و مادرم سرپرستی دخترم را به عهده داشتند، او را میدیدم. آخرینبار 5ساله بود که او را دیدم. بعد از آن دیگر دخترم را ندیدم، چون به ملاقاتم نیامد. من میدانم که اشتباه کردم و حالا که خانواده همسرم گذشت کردهاند، از هیأت قضائی تقاضا دارم درمجازاتم تخفیف دهند تا زودتر آزاد شوم و به سراغ دخترم بروم. میخواهم گذشته را برای دخترم جبران کنم.»
قتل بر سر مواد مخدر
دومین مرد اعدامی که تا پای چوبه دار رفت و موفق به رضایت شد، سپهر 40ساله است. او 13سال پیش بود که دوستش را کشت. وقتی دستگیر شد، ادعا کرد که به خاطر اختلاف بر سر موادمخدر با دوستش درگیر شده و او را به قتل رسانده است. او پس از اعتراف و بازسازی صحنه جرم، در دادگاه به قصاص محکوم شد. حکم اعدامش درحال اجرا بود که توانست رضایت اولیای دم را جلب کند. بنابراین بار دیگر درشعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد. وی دراین جلسه به هیأت قضائی گفت: «خیلی اشتباه کردم. آن زمان بر سر خرید موادمخدر با مقتول درگیر شدم و ناخواسته او را کشتم. دراین مدت حسابی تنبیه شدهام. مرگ را جلوی چشمانم دیدم، اما پدرم توانست با پرداخت دیه رضایت اولیای دم را جلب کند. به من هم نگفت که چه مبلغی به اولیای دم داده، فقط میدانم که با پرداخت دیه موفق به جلب رضایت شده است. »
قتل مدیر شرکت خاله
سومین پروندهای که دیروز درشعبه دوم رسیدگی شد، مربوط به مرد 41سالهای به نام مهدی است. مهدی 10سال پیش مدیر شرکت خالهاش را به خاطر اختلاف مالی کشت. او که میخواست طلب 300میلیون تومانی خالهاش را پس بگیرد، با مدیر شرکت درگیر شد و او را به قتل رساند. این مرد نیز به قصاص محکوم شد اما توانست با پرداخت دیه 300میلیونی رضایت اولیای دم را جلب کند و از قصاص نجات یابد. بنابراین او هم دیروز درمقابل هیأت قضائی قرار گرفت و به تشریح جزییات ماجرا پرداخت. وی به هیأت قضائی گفت: «10سال پیش بود که خالهام آمد و به من گفت، مدیر شرکتشان درخیابان ایرانشهر، 300میلیون تومان پولش را پس نمیدهد. خالهام خیلی از بابت این موضوع ناراحت بود و از من خواست کمکش کنم. من هم تحتتأثیر حرفهای خالهام قرار گرفتم و وقتی نگرانی و نارحتیهایش را دیدم، به او قول دادم کمکش کنم. به همین دلیل به همراه خالهام و دونفر از دوستانم مدیر شرکت را به بهانهای به خانه خالهام کشاندیم تا با او صحبت کنیم. میخواستیم پولها را پس بگیریم، اما وقتی به آنجا آمد و بحث پول شد، مقاومت کرد. تحتتأثیر حرفهای خالهام بودم که او را خفه کردم. قرار شد خالهام مبلغ 3میلیون تومان درعوض این کار به من بپردازد، اما هیچ پولی به من نداد. من هم الکی زندگیام را نابود کردم. درمدت 10سالی که در زندان هستم، درس خواندهام و دیپلم گرفتهام. حالا هم دانشجوی رشته حقوق هستم. میخواهم از زندان آزاد شوم و زندگی تازهای را آغاز کنم. خانواده با هزار سختی موفق به جلب رضایت اولیای دم شدند، برای همین تقاضای تخفیف مجازاتم را دارم.» وقتی این سه جلسه به پایان رسید، هیأت قضائی وارد شور شدند تا رأی نهایی را در رابطه با این پروندهها صادر کنند. محکومان به احتمال زیاد طبق ماده 612 قانون مجازات اسلامی به زودی آزاد خواهند شد.