سیدمحمدحسین جوادی عضو انجمن مددکاری
خیریهها به دلیل نقشی که برای بهبود رفاه مردم ایفا میکنند بهعنوان یکی از تاثیرگذارترین نهادها در هر جامعهای شناخته میشوند. درواقع یکی از ضرورتهای دنیای مدرن امروزی وجود خیریههایی است که بتوانند کارها را تئوریزه کرده و خدمات و رفاه اجتماعی ایجاد کنند. این نقش در دنیایی مدرن بهحدی پر رنگ است که خیریهها گاهی از دولت پیشی میگیرند. اگر قرار باشد مثالی از نقش خیریهها در پیشرفت عمومی و توسعه اجتماعی بزنیم بد نیست به شهری در کشورمان اشاره کنیم که عاری از هر نوع متکدی است. حتما شما هم شنیدهاید که در خیابانهای تبریز هیچ گدایی وجود ندارد و کسی نمیتواند در این شهر دست به تکدیگری بزند. این اتفاق که مقوله مهمی در هر شهر به حساب میآید دقیقا به دلیل فعالیتهای خوبی است که نهادهای مردمی و خیریهها در این شهر انجام دادهاند. هیچ فقیری حق ندارد در خیابان گدایی کند چرا که خیریهها نیازهای مالی آنها را بر طرف میکنند، آنها را تحت پوشش قرار میدهند و به آنها اجازه نمیدهند تا چهره شهر را خراب کنند. همین حرکت میتواند گام موثری در پیشرفت عمومی هر جامعهای باشد که یک خیریه یا نهادهای دولتی متولی آن هستند. فعالیت خیریهها چنانچه اثر بخش باشد میتواند چهره یک شهر را به کلی عوض کند اما متاسفانه در کشور ما تا حدودی در مورد نهادهای مردمی هرج و مرج وجود دارد. در صورتیکه اگر این خیریهها تخصصی شوند و جهتگیری مشخصی داشته باشند، میتوانند کارهای بزرگی انجام دهند. بهطور مثال اگر خیریههایی که روی مسأله فقر کار میکنند به صورت یکپارچه کار انجام دهند، میتوانند کمک بزرگی به دولت کرده باشند.
یکی از نشانههای توسعه و پیشرفت پایین بودن میزان فقر در جامعه است که خیریهها از این منظر نیز میتوانند کار مفیدی انجام دهند اما پراکنده بودن و همپوشانی کار خیریهها در این زمینه باعث شده تا خیریهها درست حرکت نکنند. در صورتی که اگر نگاه کنید میبینید در بحث خیرین مدرسهساز و حوزه سلامت آنجا که با سازماندهی عمل شده کمکهای بزرگی صورت گرفته است. در تمام کشورهای توسعهیافته دولت نقش تسهیلگر دارد و امور اجرایی به نهادهای مردمی سپرده میشود. مثل حمایت از کودکان و زنان سرپرست خانوار که طیف وسیعی از گروههای آسیب پذیر هستند و دولتها تنها بهعنوان حامی در کنار نهادها فعالیت میکنند. در ایران نیز اگرچه این روند وجود دارد اما در بعضی بخشها نقش خیریهها پر رنگ نشده است. مثل خدمات اجتماعی که به خانوادههای بیبضاعت ارایه میشود. اگر ظرفیتسازی به صورت درست انجام گیرد، این نهادها هم میتوانند به درستی کار کنند.
این ظرفیتسازی مربوط به دولت است که با تبلیغ و ترویج بتواند خیریهها را تخصصیتر کند. در همین کشور ما و با تمام مشکلاتی که بر سر راه خیریهها و نهادهای مدنی وجود داشته اما هنوز هم میتوان مثالهای زیادی از نهادهای مدنی زد که توانستند جامعه را به سمت پیشرفت سوق دهند. نمونه دیگر از یک نهاد غیردولتی، انجمن حمایت از زندانیهاست که از سال 1338 فعالیت میکند و در تمام این سالها توانسته کارهای خوبی برای زندانیان انجام دهد. یا خیریه «تولد دوباره» که در زمینه اعتیاد واقعا مثمرثمر بوده و خیلی از وظایفی که دولت باید انجام میداده را برعهده گرفته است. در نتیجه و با همین تجربههای کمی که وجود دارد میتوان نتیجه گرفت، خیریه و نهادهای مردمی نقش کلیدی در توسعه و پیشرفت عمومی بازی میکنند به شرطی که دولت با اجرای سیاستهای درست بتواند از ظرفیت این نهادها استفاده کند، آنها را در کنار خود قرار دهد و خیلی از امور را به آنها بسپارد. کشور ما ظرفیت بالایی برای از بینبردن مشکلات اجتماعی دارد. بهعنوان مثال در اعیاد مختلف از عید نوروز گرفته تا عید قربان یا ايام محرم میتوان از این پتانسیل استفاده کرد و با یک سازوکار مناسب مردم را در کارهای خیرخواهانه مشارکت داد و با استفاده از همین کمکها بتوان معضل فقر را تا حدودی بر طرف کرد. چرا که مردم ما در زمینه کمک به همنوع همیشه پیشقدم بودهاند و البته تاریخ نشان داده که همیشه به نهادهای غیردولتی اعتماد بیشتری داشتهاند. به همین دلیل است که میگویم نظم دادن به خیریهها و نهادها میتواند سازوکاری ایجاد کند که هم معضلات اجتماعی در جامعه کم شود و هم با کم شدن این معضلات جامعه به سمت توسعه و پیشرفت قدم بردارد.