آیدین سیارسریع طنزنویس [email protected]
بیستویکم بهمن 95 را درحالی شروع میکنیم که داوری جشنواره فجر در فضایی تخیلی به کار خود ادامه میدهد. فیلمی کاندیدای بهترین موسیقی شده که کارگردانش میگوید فیلم من اصلا موسیقی متن ندارد و فیلمی دیگر برای جلوههای ویژه میدانی کاندیدا شده که کارگردانش معتقد است جز دو صحنه شرشر باران، دیگر هیچ جلوه ویژه میدانی نداشته است. میترسیم در مراسم اختتامیه فستیوال، تهیهکننده بهترین فیلم که میرود روی سن تا سیمرغش را بگیرد، بگوید: البته من امسال فیلمی در جشنواره نداشتم ولی در هر صورت دست شما درد نکنه.
ابوالحسن داودی، کارگردان باسابقه کشور در مورد فیلمهای جشنواره گفته: تا به حال این همه تلخی یکجا ندیده بودم.
البته ما هم متوجه این همه تلخی در سینمای ایران نمیشویم. گاهی در سینما فکر میکنم کارگردان با مخاطب مشکل شخصی دارد یا قرار است از تماشاگر انتقام بگیرد. یعنی تماشاگر بیچاره بعد از یک هفته دست و پنجه نرم کردن با مشکلات و زندگی در این شرایط اقتصادی که بیشتر به طی کردن مسیر در تونل وحشت میماند، میرود سینما تا برای دو ساعت سرگرم شود، همان اول فیلم کاراکتر کودک فیلم میمیرد. بعد کمکم به کاراکتر زن تجاوز میشود. کاراکتر مرد بدهی بالا میآورد و میرود زندان، آنجا به کاراکتر مرد هم ... به هرحال سخت گرفته میشود و در پرده سوم که جای گرهگشایی است، کارگردان و نویسنده به این نتیجه میرسند که حیف است از این زمانی که در اختیارشان قرار گرفته استفاده نکنند، چند تا مصیبت دیگر هم لابهلای پرده توزیع عادلانه میکنند و فیلم با پایان باز تمام میشود و تلویحا گفته میشود بینندگان عزیز بقیه بدبختیها را هم خودتان حدس بزنید!
همیشه وقتی فکر میکنی هیچجوره از فیلم یا تصمیمی نمیتوانی حمایت کنی، یک بهروز افخمی پیدا میشود که وادارت کند از آن حمایت کنی! از استاد انتظار داشتیم لااقل به داوری جشنواره رحم کند و کاری نکند آدم مجبور به حمایت شود ولی خب، لازم دانستهاند که داوری ضعیف را هم مثل فیلم ضعیف اصغر فرهادی (نسبت به بقیه کارهایش) محبوب کنند. گفتهاند از آنجایی که داوران دو تابعیتی هستند، میترسند به «ماجرای نیمروز» که درباره سازمان منافقین است، جایزه بدهند چون ممکن است فردا که به آمریکا و کانادا و ... رفتند آنها به اینها حمله کنند.
امیدواریم با این تحلیل به ظاهر ساده اما عمیق، بقیه کسانی هم که به داوریها اعتراض داشتند و انصراف دادند به رقابت برگردند و آنهایی هم که صرفا اعتراض داشتند اعتراضشان را پس بگیرند. من شنیدهام دلیل نامزدی این فیلمهایی که از نظر منتقدان، کارشناسان و تماشاگران فیلمهای قابل اعتنایی نبودند هم وجود طرفداران عصبی آنها در خارج از کشور بود که تهدید کرده بودند اگر فیالمثل به «تابستان داغ» جایزه ندهید، قلم پایتان را میشکنیم. به هرحال بهتر است هم داوران هم معترضان به آقای افخمی ایمان بیاورند و هر کس کار خودش را بکند. اصغر فرهادی هم اگر اسکار گرفت، فکر نکند خبری شده، اینها هم سیاسیکاری است. داوران اسکار هم از ترس لابیهای غربی به فروشنده رأی میدهند. حالا ببینید کی گفتیم.