شهروند حقوقی| تأمین مخارج زندگی والدین پیر و سالخورده که توان پرداخت هزینههای خود را ندارند، چگونه است؟ در رابطه با پرداخت نفقه کودکان زیاد شنیدهایم که والدین موظف به تأمین هزینههای فرزندان خود هستند. برای نمونه نفقه اولاد به عهده پدر است و پس از فوت پدر یا عدم قدرت او بر انفاق، به عهده پدربزرگ پدرى است. درصورت نبود پدر و اجداد پدرى یا عدم قدرت آنها نفقه به عهده مادر است و هرگاه مادر زنده نباشد، به عهده پدربزرگ مادرى و مادربزرگ مادرى و همچنین مادربزرگ پدرى است که درفرض آخر، اگر بیش از یک نفر باشند، بهطور مساوى نفقه بین آنها تقسیم مىشود.
بنابراین همانگونه که نفقه کودکان بر پدر و مادر واجب است، در زمان کهنسالی والدین فرزندان موظف به پرداخت نفقه پدر و مادر خود هستند. اجتناب از این امر، میتواند پیگرد قضائی به همراه داشته باشد.
فقها در رسالههای عملیه تصریح کردهاند که بر مرد واجب است نفقه و مخارج پدر و مادر خود و پدران و مادران آنان را اگرچه بالاتر نیز روند و فرزندان و نوههاى خود را اگرچه پایینتر نیز روند، «مانند نبیره و نتیجه» بپردازد (مرد باشند یا زن، کوچک باشند یا بزرگ، مسلمان باشند یا کافر) و پرداخت مخارج به غیراینها از نزدیکان بر انسان واجب نیست، اگرچه مستحب است، بهویژه به آنان که از وى ارث مىبرند.
در تحريرالوسيله، امام خميني، ج 2، باب نفقه الاقارب نیز آمده که نفقه و تأمين زندگي پدر و مادر فقير بر فرزندان متمكن (چه پسر و چه دختر) واجب است و بايد بهطور مساوي دراين امر شركت کنند. بنابراين مادر تهيدستي كه داراي دوفرزند، يكي پسر و ديگري دختر است، نفقه و تأمين زندگي او بر آن دو بهطور يكسان واجب است و اگر يكي از اين امر سرپيچي کرد، از ديگري ساقط نميشود، اين حقي است كه خداوند بر گردن فرزندان نهاده و اگر آنان از اين امر خودداري ورزند، حاكم شرع ميتواند آنها را مجبور کند. اين حكم فقهي و حقوقي نفقه است، اما مسأله احترام و نيكي به پدر و مادر كه نگهداري آنان نيز از اين قبيل به شمار ميآيد، تنها يك واجب الهي به شمار ميآيد و حاكم نميتواند فرزندان را مجبور به احسان و نگهداري پدر و مادر کند، بنابراين اگر مثلا دختر با توافق و رضايت شوهر به نگهداري مادر اقدام کند، خير و بركت همراه با بهشت برين نصيب آنان خواهد شد و اگر شوهر موافق نبود، تكليف از دختر ساقط است و ميتواند مادر را در آسايشگاه سالمندان نگهداري کند (درصورتي كه پسر خودداري كند) ولي همانگونه كه ذكر شد، حق تأمين زندگي و تهيه خوراك، پوشاك از آنان ساقط نميشود و بايد پسر و دختر هزينه آسايشگاه را برعهده بگيرند و اگر پسر سرپيچي کند، دختر ميتواند شكايت نمايد و حاكم شرع پسر را مجبور به دادن نفقه کند. به هرحال، تأمين زندگي مادر بر دوش پسر و دختر بهطور يكسان ميباشد و اگر خانه مربوط به داماد است و از بودن مادر درخانه ناراضي است، دختر نميتواند از مادر خود درخانه شوهر نگهداري كند.
نفقه والدین در قانون مدنی
با نگاهی به قوانین مدنی نیز مشخص میشود قانونگذار نگاه ویژهای به این امر داشته و نفقه والدین را درقوانین اجباری قرار داده است. ماده 1107 از قانون مدني نيز نفقه را بدين شكل تعريف كرده است: «نفقه عبارت است از مسكن و البسه و غذا و اثاثالبيت كه بهطور متعارف با وضعيت زن متناسب باشد و خادم درصورت عادت زن به داشتن خادم يا احتياج او به واسطه مرض يا نقصان اعضا». از نص اين دو ماده قانون معلوم ميشود كه نفقه تعريف نشده، بلكه مصاديق آن قيد شده است و ماده 1204 مشمول تمامي اقارب به صورت كلي ميشود؛ اعم از فرزند، همسر، پدر و مادر اما ماده 1107 با توجه به اشاره كلمه زن در آن ماده فقط شامل همسر (زوجه) ميشود و شمول ديگري ندارد. بهطور خاص، درمورد نفقه پدر و مادر نيازمند و تنگدست، در ماده 1200 قانون مدني نیز آمده است: «نفقه والدين با رعايت نسبت نزديکي به عهده اولاد و اولاد اولاد است.» يعني درباره وضعيت پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگ تنگدست، تکليف مشخص است که اين امر به حکم قانون وظيفه فرزند يا فرزندان وي اعم از دختر يا پسر است و قانونگذار هيچگونه استثنايي قایل نشده و درصورت ناتواني فرزند، تکليف پرداخت نفقه و هزينههاي زندگي آنان درصورت تمکن و توانايي مالي آنان به عهده نوه آنها اعم از پسر و دختر است. يعني تمام نوههاي پسري و همه نوههاي دختري (چه پسر و چه دختر) مسئوليت قانوني دراين خصوص دارند، اما درخصوص ساير بستگان و خويشان که ناتوان از پرداخت هزينههاي زندگي مي شوند، تکليف چيست؟ با مراجعه به متون قانوني مرتبط با اين موضوع ملاحظه ميشود که ماده 1196 قانون مدني به روشني بيان ميدارد: «در روابط بين نزديکان نسبي در خط عمودي اعم از صعودي يا نزولي ملزم به انفاق يکديگرند.» يعني اينکه نسبت به بستگان و خويشان نسبي اعم از خواهر و برادر و خاله و عمو و عمه و... برعکس آنان درصورت تمکن مالي موظفند؛ به برادر و خواهر و خواهرزاده و برادرزاده خود درصورت تنگدستي و ناتواني نفقه بپردازند و ماده 1198 قانون مدني نيز به تعريف و تشريح اشخاص موظف به پرداخت نفقه ميپردازد که «فردي ملزم به انفاق است که توان پرداخت نفقه داشته باشد. بدون اينکه در وضع معيشتياش دچار مشکل شود.» قانونگذار ملاک تمکن و توانايي مالي اشخاص را براي الزام آنان درمورد پرداخت نفقه دراين ماده چنين بيان داشته: «... براي تشخيص تمکن بايد تمامي تعهدات و وضع زندگي شخصي او درجامعه درنظر گرفته شود.» يعني اگر کسي خود توانايي و دارايياش کافي باشد که مخارج زندگي شخصي خودش را بپردازد، ملزم به پرداخت هزینه ساير بستگان و خويشان خود است، وگرنه وي نيز مسئوليتي دراين خصوص ندارد».
ناتوانی درپرداخت نفقه
چنانچه فرزندی خود نیز توانایی مالی درپرداخت نفقه به والدینش را نداشته باشد، تکلیف از او ساقط میشود و نمیتوان او را به دلیل پرداختنکردن نفقه تعقیب کرد؛ اما پدر و مادر مستمند و نیازمند نفقه میتوانند برای مطالبه نفقه خود از فرزند مستنکف به دادگاه رجوع کنند، ماده ۱۲۰۵ از قانون مدنی توضیح میدهد، درصورت استنکاف ازپرداخت نفقه چنانچه الزام کسی که پرداخت نفقه برعهده اوست، ممکن نباشد دادگاه میتواند درصورت مطالبه افراد واجبالنفقه، به مقدار نفقه از اموال مستنکف دراختیار آنان قرار دهد.