بیادعاترین فیلم جشنواره که اتفاقا بیش از مدعیان بیعمل دیگر به دل مینشیند و اگر قایل به تعهد فیلمساز به سوژهاش باشد بیش از بقیه فیلمهای پرمدعا مخاطب را درگیر سوژه فیلم میکند.
ویلاییها فیلمی دلنشین است. فیلمی که قرار است مخاطبش را به ضیافت جنگ از نگاه نیمه اغلب نادیده مانده و فراموششده جامعه در جنگ میهمان کند. در حقیقت ویلاییها جنگ زنانه را به تصویر میکشد. جنگی که رزمندگانش مادرانی هستند در انتظار بازگشت جگرگوشههاشان از میدان آتش و دود و باروت؛ زنان عاشقی در انتظار مرد رویاهاشان؛ کودکانی در انتظار دست پرمهر پدران و برادرانی که گاه نهتنها خودشان که حتی اجسادشان نیز باز نمیگردند تا دست مهری بکشند بر سر زنان و مادران و دختران عاشق دیارمان.
تصویری که منیر قیدی از زنان رزمنده در ویلاییها ترسیم کرده، تصویری حقیقی و دلنشین و ملموس است؛ تصویری زنده که در خلال خرده داستانهایی که در کلیت فیلم پراکنده شدهاند، شکل گرفته، واضح و واضحتر شده و درنهایت تماشاگر را به فضایی که فیلمساز دلش میخواسته میکشاند. این مهمترین چیزی است که ویلاییها را محترم و معتبر میکند.منیر قیدی با همین یک فیلم خیلی راحت در حافظه سینمایی عده پرشماری جایگاهی مطمئن و معتبر پیدا میکند. جایگاهی که وا میداردمان منتظر فیلمهای دیگرش باشیم. او برخلاف فیلمسازانی که تنها چیزی که از فیلمسازی خوب بلدند، کشاندن سرمایهگذاران پای قرارداد است، سینما را خوب فهمیده و این را از تکتک پلانهای ویلاییها میتوان فهمید.