حسین راغفر اقتصاددان و پژوهشگر فقر و عدالت اقتصادی
خط فقر درواقع رابطهای است که به کمک آن میتوانیم خانوارها را از یکدیگر تفکیک کنیم. خانوارهایی که دچار محرومیتهایی هستند که حتی سلامتشان نیز به خطر افتاده است. با این تعریف باید گفت کشورهای مختلف دنیا خروج از فقر را در دستور کارشان قرار دادهاند و خط فقر تنها یک تعریف برای تفکیک خانوارهای مختلف یک جامعه است.
فقر چالش مهمی برای همه کشورهای دنیاست در کشور ما نیز متاسفانه دولتهای مختلف از اعلام خط فقر خودداری کردهاند. البته یکی از اصلیترین دلایل این امر این است که افزایش فقر نشانه شکست دولتها و کاهش فقر نشانه موفقیت دولتها خواهد بود. با این حال، سیاستهای اقتصادی که بهخصوص بعد از جنگ تحمیلی عراق با ایران در کشور اتخاذ شد و همچنین فسادهای گستردهای که در دولت نهم و دهم پیش آمد، فقر را در کشور افزایش داد. اتفاقی که چنان در کشور ریشه دوانده که حتی با تغییر دولت نیز همچنان دامنگیر کشور است و روند افزایشی را پشت سر میگذارد. بنابراین ریشه اصلی فقر را باید در سیاستهای اصلی دولتها بررسی کرد.
هر چند خط فقر یک مسأله عمومی است و در همه جای دنیا بهخصوص کشورهای جهان سوم یا درحال توسعه وجود دارد اما راهکارها و سیاستهای زیادی برای خروج از این مرز نیز وجود دارد که هر دولتی باید به آنها توجه کند. اما اتفاق سادهای که در برابر همه پیچیدگیهای محاسباتی خط فقر و تعیین میزان درآمدها و هزینههای ناخالص خانوارهای ایرانی وجود داد، راهحل ساده خروج از فقر است. درواقع راهحل خروج از تله فقر کاملا روشن است. موثرترین راهحل برای مبارزه با فقر، ایجاد شغل و اشتغالزایی است. درواقع باید گفت به جای اینکه منابع زیادی اتلاف شوند و فرآیندهایی مثل پرداخت یارانه در کشور به کمک مردم بیاید باید راهحلی منطقیتر را در پیش گرفت. به این معنی که شاید یارانه تنها باید به گروهی تعلق میگرفت که توانایی انجام کار را ندارند، در غیراین صورت یارانهها باید صرف اموری برای خلق شغل و ایجاد فرصتهای شغلی شوند. از این طریق افراد زیادی وارد بازار کار میشوند و با اتکا به توان و تلاش خودشان میتوانند نیازهایشان را رفع کنند، نه اینکه وابسته به سیاستهای حمایتی باشند. چنانچه امروزه با مبتنی بودن به این روش میبینیم که در آمارهای رسمی فاصله بین هزینه و درآمد خانوارها زیاد نیست. با این تفاسیر کشورهایی که سیاستهای حمایتی از فقرا را با پرداخت شیوههایی مثل یارانه به مردم در پیش گرفتهاند، عملا شکست خوردهاند و برعکس کشورهایی که برای اقشار مختلف جامعه شغل ایجاد کردهاند و تأکید بیشتری به اشتغالزایی داشتهاند، توانستهاند فقر را در کشورشان کاهش دهند.