افسانه ماهيان كارگردان تئاتر
پس از گذشت سالها شاهد بازسازي و مرمت بناي «تئاتر شهر» هستيم؛ مرمتي كه در
دقيقه 90 و به صورت اورژانسي درحال وقوع است. اما باز هم اين اميد را در ما زنده كرد كه بالاخره به اين ساختمان توجه لازم صورت گرفت؛ توجهي كه اگرچه دير اما بههرحال اكنون به وقوع پيوست. اين اقدام مسئولانه با مديريت و برنامهريزي اصولي باید مدتها پيش رخ ميداد، آن زمان كه خيلي از كارشناسان بازسازي اين بنا را يك ضرورت تلقي كردند. حالا اما در اين ميان آنچه اهميت دارد اين است كه اين روند به شايستگي و با اولويت مديريت و برنامهريزي اصولي و اجراي نظرات كارشناسان متعدد و اتفاق نظر مسئولان مربوطه پيش رود و به بهبود اوضاع اين ساختمان مهم تئاتريهاي تهران و ايران ختم شود. در بيان ضرورت اين روند با شيوه اصولي همين بس كه اشاره كنيم به بازسازي اين بنا درسال 86 كه نهتنها اصولي و كارآمد انجام نشد بلكه لطماتي هم به اين بنا وارد كرد كه اكنون تبعات آن را مشاهده ميكنيم. آن زمان روند بازسازي به شيوهاي جلو رفت كه گويي براي رفع تكليف بود و فقط به آراسته كردن ظاهر اين ساختمان توجه نشان داده شد، غافل از اينكه آراسته شدن اين بنا منوط به بازسازي زيربنايي آن بود. در نهايت آن بازسازي تئاتر شهر را آراسته كه نكرد هيچ آسيب هم به آن وارد كرد. از همين روي اكنون انتظار ميرود روند بازسازي به شيوهاي هرچه اصوليتر جلو رود. همچنين انتظار ميرود ضرورت اصلاحات تئاتر شهر مستمر باشد و فقط در يك مقطع به آن پرداخته نشود. سلامت و احياي اين ساختمان قديمي حاصل تصميمات مداوم كارشناسان- سياستگذاران و اتفاق نظر آنها خواهد بود؛ اهداف و وظايفي كه كاملا كاربردي در طولانيمدت به بهترين نحو انجام گيرد.
از طرفي ديگر به اعتقاد من در اين روند حذف یک يا 2 سالن چندان اهميتي نخواهد داشت. آنچه به اين مجموعه اهميت ميدهد سالنهاي كم اما با كيفيت بالاست. اگر حذف آن دو سالن به بالا كشيدن كيفيت باقي سالنها كمك ميكند من موافق اين طرح خواهم بود. كارگاه نمايش و سالن سايه، سالن تئاتر محسوب نميشدند و اصلا در شأن تئاتر شهر نبودند. سالنهاي متروك، كثيف، بدون امكانات كه پيشتر بهعنوان انباري استفاده ميشد. با حذف دو سالن بيكيفيت به ساختار كلي تئاتر ما ضربهاي وارد نميشود و اين به معني بيخانماني تئاتر نخواهد بود. بهتر است به فكر افزايش سالنهاي تئاتر با كيفيت بالا باشيم.
تئاتر شهر تعريف خود را دارد و اين بنا اصلا جاي نمايشهاي دانشجويي نيست. براي نمايش دانشجويي بايد مكانهايي در شأن و درخور دانشجويان در نظر گرفت. باید سالنهاي ديگري در قسمتهاي ديگر شهر براي اين منظور ساخته شود. تئاتر شهر تبديل به يك مخروبه شده و تعريف واقعي خود را از دست داده است.
اگرچه شنيده ميشود اين فصل براي انجام عمليات بازسازي مناسب نبود و زماني نبود كه گيشهها تعطيل شود، اما از ديدگاه من بههرحال اين اهميت دارد كه اين ساختمان در شرايط بهبود قرار گيرد، پس از آن ميتوان گيشههاي پررونقتري را كسب كنيم.
در نهايت اين كه اكنون فقط باید منتظر نتيجه اين عمليات باشيم و اگر نتيجه بازسازي رضايتمندانه نبود آن زمان اعتراض و انتقاد معني خواهد داد. درحال حاضر ميتوانيم اميدوارانه به موضوع نگاه كنيم.