اسدالله امرایی نویسنده و مترجم
من با این جمله که ایرانیها عادت به مطالعه ندارند مخالفم. از نظر من سرانه مطالعه کتاب در بین ایرانیها کم است و این عادت به کم خواندن باید هر چه زودتر در بین ایرانیها اصلاح شود. دلایل متفاوتی هم برای مطالعه کم مردم وجود دارد که بخشی از آن به بیاعتمادی نسبت به کتابهای منتشر شده برمیگردد. بخش دیگر مربوط به این موضوع است که ما همیشه کتاب خواندن را تنها برای یک دوره خاص از زندگی تعریف میکنیم. اکثر آدمها تنها در دوران تحصیل با کتاب خواندن عجین هستند و معمولا بعد از اتمام این دوره کمتر سراغ کتاب خواندن میروند. در فیلمها و سریالهای ما انواع و اقسام وسایل خانه دیده میشود اما شما کمتر کتابخانهای در خانه مشاهده میکنید یا به صورت کلیتر چند خانواده را میتوان پیدا کرد که در جهاز دخترشان کتابخانه و کتاب هم بدهند؟ البته منظورم کتاب آشپزی نیست و همه مواردی که از آن نام بردیم، درواقع به فرهنگی برمیگردد که در خانوادههای ایرانی نهادینه نشده است و همه این مسائل پایههای کتاب نخواندن را تشکیل میدهد. این روزها برای کتاب نخواندن توجیههای زیادی میشود. مثلا اینکه شبکههای اجتماعی افراد را به سمت مینیمال خوانی کشانده و از کتاب خواندن دور کرده است. من این توجیه را قبول ندارم چرا که شبکههای اجتماعی تنها برای ما ایرانیها نیست. اگر شبکههای اجتماعی مانعی برای کتاب خواندن هستند پس چرا در آمریکا رمانهای دو جلدی با 700 صفحه داستان جزو پرفروشترینها میشود؟ یا در همین ایران چرا بعضی از کتابها به چاپ بیستم میرسند؟ برعکس، همین شبکههای اجتماعی میتواند بهعنوان تبلیغی برای کتابهای تازه ناشران استفاده شود. امروز اکثر ناشران بزرگ جهان در شبکههای اجتماعی صفحه دارند و برای کتاب خود تبلیغ میکنند، زمان چاپ کتاب خودشان را اعلام میکنند و همه اینها ترویج فرهنگی است که در بین ایرانیها کمتر دیده میشود. نه اینکه نباشد کمتر است. یکی دیگر از راههایی که میتوان مردم را به سمت کتاب خواندن تشویق کرد، تأسیس کتابخانههای عمومی و تجهیز آنهاست. شاید در یک نگاه کلی تعداد کتابخانهها مناسب باشد اما مهمترین مسالهای که وجود دارد این است که این کتابخانهها مجهز نیستند. کتابهای به روز در آنها موجود نیست و وقتی یک نفر یک کتاب با یک ترجمه خاص را میخواهد معمولا نمیتواند آن را در کتابخانههای عمومی پیدا کند. بهترین راه این است که کتابخانه یک لیست از کتابهایی که مردم تقاضا میکنند و وجود ندارد، تهیه کند تا هر ماه به لیست کتابهایشان اضافه شود. توسعه کتابفروشیهای محلات، کتابفروشیهای بزرگ و کوچک، حذف مالیات ناشران و کتابفروشان و بخشودگی مالیاتی برای صنایعی که در کتاب و کتابخوانی و تجهیز کتابخانههای عمومی و مدارس شرکت میکنند میتواند به اصلاح فرهنگ کتابخوانی کمک کند. راهکار دیگری که میتوان ارایه داد نیز تبلیغات برای کتابهای تازه منتشر شده است. امروز برای یک فیلم سینمایی انواع و اقسام تبلیغها از رادیو و تلویزیون صورت میگیرد در صورتیکه این اتفاق برای تازههای نشر رخ نمیدهد. هنوز هم خیلیها هستند که با رادیو ارتباط دارند و برنامههای رادیویی و تبلیغات میتواند آنها را تشویق به خرید یک کتاب کند. در مدارس باید ساعت کتابخوانی وجود داشته باشد و به زنگ انشا باید بیشتر بها داده شود. متاسفانه بارها بحث حذف زنگ انشا از مدارس پیش آمد در صورتیکه چنین ساعتهایی میتواند به نهادینه کردن فرهنگ کتابخوانی در بین بچهها کمک کند و آنها را به سمت مطالعه بیشتر
سوق دهد.