شماره ۴۰۰ | ۱۳۹۳ شنبه ۱۹ مهر
صفحه را ببند
ما و تمنای خود ویرانگری
شاهرخ تندروصالح

 

 

برای ما که خود را شهروندان کشوری با سابقه تمدنی بسیار و چشم‌انداز فرهنگی گسترده می‌دانیم  قابل پذیرفتن نیست که یکی از دلایل گسترده و عمیق عدم توسعه‌یافتگی‌مان را خلل‌پذیری عمیق فرهنگ عمومی و در شکلی دقیق‌تر، نوع رفتار و الگوی مصرف‌مان در زندگی روزمره بدانیم. بله، متاسفانه باید پذیرفت که به‌رغم ادعای بسیارمان در بافرهنگ بودن و رفتار اخلاقی داشتن، دچار نقیصه‌ای نگران‌کننده و تاسف‌بار در بکارگیری ارکان زندگی هستیم. اکنون مقیاس چنین آسیبی آن‌قدر وسعت یافته که بتوانیم با نگاهی نگران به  محاسبه حجم و گستردگی مصرف  بی‌رویه و نابودگرانه‌مان بپردازیم.
چرا چنین مشکلی وجود دارد؟ آیا به تبعیت از قانون تبادلی رفتار و حتی افکار، جهانی که پیش‌روی‌مان قرار دارد حاصل نوع بینش ما به زندگی است؟ یعنی باید بپذیریم که کوه مشکلات این جهانی‌مان حاصل رفتار تک تک ماست؟
یکی از فصل‌های نگرانی امروز جامعه و مدیران جامعه، بازخوانی مجموعه مشکلاتی است که منشأ آنها، خود جامعه است. از شاخص‌های حیاتی این مشکلات اما «مصرف و الگوهای تعادل‌نگر» مواد مصرفی در زندگی روزمره است.
آب و نان دو کالای پر مصرف در فرهنگ ما ایرانیان است. حجم مصرف این دو کالا اکنون بیش از آستانه مصرف جهانی و استاندارد خودش است. حال آن‌که در گذشته‌های دور، یعنی در خاستگاه فرهنگی رفتاری ما ایرانیان، نان و آب، هر دو در زمره مقدس‌ترین چیزهایی بودند که حیات ما را رقم می‌زدند.  رفتار تقدیس‌گرایانه با نان و آب در فرهنگ ایرانی تا بدانجا پیش رفته که  با اساطیر، نمادها و نشانه‌هایی مقدس و مذهبی نیز گره خورده‌اند: نان قوت ِ رسولان و برگزیدگان الهی و آب، حیات بخش و مهریه حضرت زهرا (س) شمرده شده است. متاسفانه رفتار سالیان‌ سال عمومی با این دو کالای مصرف نه‌تنها حد و حریم نان و آب را از گنجینه تقدسات فرهنگ عمومی‌مان زدوده که آنها را در چرخه مصرف بی‌رویه و ویرانگر، تبدیل به دم دستی‌ترین دورریزهای زندگی ساخته است. متخصصان حوزه فرهنگ بر این عقیده‌اند که افراد یک جامعه تا خود در تغییر و تعالی سرنوشت خود مشارکت نکنند هیچ‌کس نمی‌تواند آن جامعه را در مسیر توسعه و پیشرفت قرار دهد. تاملی رهگذرانه بر مصرف کالاهای روزانه و حیاتی در کشور ما نشان از نقصان‌هایی بسیار در تلقی‌مان از فرهنگ زندگی دارد. باید بپذیریم که همان‌گونه که در قبول کردن مسئولیت‌های فردی و اجتماعی تعلل می‌ورزیم در شراکت در تعیین سرنوشت خود و فرزندان‌مان نیز دچار کوتاهی، بدبینی، شتابزدگی و بی‌برنامگی هستیم.  در آستانه ورود به ماه نزول برکات آسمانی، سدهای آب مصرفی به خط خطر رسید. اکنون هیولای بحران‌های فرهنگی سایه وحشت خود را بر سفره‌ها و نان و آب نیز افکنده است. باید بپذیریم که الگوی مصرف‌مان ایرادات اساسی دارد.

هیچ جامعه‌ای با هیچ انگیزه و آینده‌نگری نمی‌تواند خود را متقاعد کند که سرمایه‌های نسل‌های آینده خود را  هزینه مصرف بی‌حد و اندازه و دور ریختن 6 برابری نان سازد. روزی روزگاری نان رزق رسولان و برگزیدگان الهی شمرده می‌شد و حرمتش تا بدانجا بود که اگر ذره‌ای از آن بر زمین می‌افتاد می‌بوسیدندش و بر چشم  می‌گذاشتندش.
شهره‌شدن نسل‌های حاضر ایرانیان امروز به مصرف‌گرایی و لجاجت در بیهوده مصرف کردن منابع و سرمایه‌های حیاتی خود چیزی نیست که از نظر‌ها قابل پنهان شدن باشد. ما اکنون در صف نخست بدترین مصرف‌کنندگان با بیشترین حجم مصرفی آب و نان و ده‌ها کالای دیگر در زندگی روزمره هستیم.
گام نخست عبور از این برزخ را چه کسانی باید بردارند؟
شهروندان گرامی ایران امروز!
 اکنون هر کدام از ما، سهمی انکار ناشدنی در به هدر دادن سرمایه‌های ملی خود داریم. آیا تمایل سماجت‌آمیز در خودتخریبی و رویگردانی از دانش و اخلاق مدارا در میان ما تا بدانجا رسیده است که دیگر قادر به تشخیص بد از خوب و مصلحت اکنون خود نیستیم؟
آیا نمی‌توانیم با درس گرفتن از سرنوشت قحطی‌زدگان سرزمین‌های بی‌آب و علف و معصومیت بی‌پناه آنان زیر سقف آسمان خدا به این نکته تامل کنیم که این همه تمایل به خودویرانی از کجاست و چرا، دامنه غرقه شدن در خودفریبی‌ها تا بدانجا رسیده که به آب و نان خویش نیز رحم نمی‌کنیم؟ بی‌شک دیر یا زود رفتار اسراف‌گرایانه عمومی ما درخصوص آب و نان و هدر دادن این سرمایه‌های بی‌بدیل تصویر ما را در آینه موسسات خیریه جهانی خواهد کشاند. آن روز دیگر غرور بی‌جا و پشتوانه‌های باد آورده هیچ کاری نمی‌توانند انجام دهند. نان و آب بخشی از زندگی تک‌تک ماست که آلوده به دم دستی‌ترین توهین‌ها شده است. باور می‌کنید؟


تعداد بازدید :  301