شماره ۱۰۵۰ | ۱۳۹۵ شنبه ۹ بهمن
صفحه را ببند
ارسال پیام به ایران با چه هدفی؟

آرمین منتظری

پیامی از سوی شورای همکاری خلیج‌فارس خطاب به حسن روحانی، رئیس‌جمهوری ایران ارسال شده و معاون وزیر خارجه کویت حامل این پیام بوده است. نکته قابل توجه در این میان این است که پیام با استقبال رسانه‌های ایرانی روبه‌رو شده است. بدون اینکه بدانیم که محتوای این پیام چیست؟ آیا حقیقتاً کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس به دنبال آشتی با ایران هستند؟ چه نشانه‌هایی می‌توان ارایه کرد تا ثابت شود كه محتوای این نامه حاوی پیام آشتی با ایران است؟
آنچه که کاملاً بدیهی به نظر می‌رسد این است که کشورهای حاشیه خلیج‌فارس نظیر عربستان سعودی، بحرین، کویت، امارات متحده عربی و قطر نیاز به تغییر در سیاست‌هایشان را درک کرده‌اند؛ نیاز به تغییر درخصوص کشورهایی نظیر عربستان‌سعودی و بحرین و تا حدودی کویت کاملاً احساس می‌شود. این کشورها مجبورند برای کاهش لطمات ناشی از کاهش قیمت نفت، تغییراتی را اجرایی کنند. اما کشورهایی نظیر قطر و امارات متحده عربی در وضع نسبتاً بهتری به سر می‌برند. این کشورها توانسته‌اند با توجه به موقعیت جغرافیایی و همچنین ترکیب جمعیتی‌شان و با برخورداری از وضع بهتر اقتصادی و درآمد نفتی خود را در موقعیت بهتری قرار دهند. علاوه بر این، قطر و امارات توانسته‌اند در زمینه کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی موفق عمل کنند.
قطر و امارات متحده عربی برخلاف کشورهایی نظیر عربستان سعودی، کویت و بحرین از لحاظ امنیتی و مشکلات فرقه‌ای در وضع بهتری قرار دارند. گسستگی فرقه‌ای در این کشورها به‌نسبت کمتر است و کمتر از 10‌درصد از جمعیت این کشورها را شیعیان تشکیل می‌دهند. البته شیعیان این کشورها نیز توانسته‌اند در عرصه تجاری موقعیت‌های بسیار مهمی را تصاحب کنند.
علاوه بر این از لحاظ روابط دیپلماتیک در منطقه امارات و قطر کیفیت متفاوتی از روابط با تهران را تجربه می‌کنند. در حالی‌که در مقابل روابط کشورهایی نظیر عربستان‌سعودی و بحرین و همچنین کویت با ایران چندان دوستانه نیست. اگرچه امارات و قطر نیز استراتژی خود در خصوص منطقه را در راستای استراتژی کلی عربستان‌سعودی تعریف کرده‌اند، اما در عرصه سیاست خارجی گاهي تصمیمات مستقلی اتخاذ می‌کنند و حتی در برخی از حوزه‌ها نیز با ایران همکاری می‌کنند. برای مثال قطر در استخراج منابع زیرزمینی از میدان گازی پارس‌جنوبی با ایران شراکت دارد. امارات متحده عربی به‌شدت به تجارت با ایران وابسته است؛ حتی در زمان تحریم‌ها در منطقه راس‌الخیمه بسیاری از تجار ایرانی این امکان را داشتند که تحریم‌ها را دور زده و نیازهای کشور را برطرف کنند. این روابط در کنار هم موجب شده كه قطر و امارات تلاش کنند تا سطح رویارویی با ایران را کاهش دهند اما در عین حال همچنان در اردوی عربستان‌سعودی باقی بمانند.
در سوی دیگر کشور عمان ایستاده است. عمان به دلایل مختلف روابط بسیار خوبی با ایران دارد. اگر چه اکثریت جمعیت عمان را اهل تسنن تشکیل می‌دهند، اما به لحاظ عملی پیرو مذهبی هستند که برخی از سنت‌های شیعه و سنی را در خود دارد. اتفاقا همین مسأله موجب شده است تا عمان از خطر درگیری‌های فرقه‌ای در منطقه در امان بماند. علاوه بر این عمان در میان کشورهای حاشیه خلیج‌فارس مستقل‌ترین سیاست خارجی را دنبال می‌کند. حتی در برخی مواقع، مخالفت عمان با سیاست‌های دیکته‌شده از سوی عربستان‌سعودی در شورای همکاری خلیج‌فارس، باعث بروز تیرگی در روابط این کشور با ریاض شده است. از موارد این تیرگی روابط در خصوص میزبانی عمان برای گفت‌وگوها میان ایران و آمریکا در‌ سال 2015 بر سر مسأله هسته‌ای بوده است. با همه این اوصاف، سیاست‌ واسطه‌گری عمان موجب شده است که این کشور به‌عنوان یکی از میانجی‌های بالقوه میان ایران و دیگر کشورهای حاشیه خلیج‌فارس نیز مطرح شود. علاوه بر این از آنجا که عمان در حاشیه خلیج‌فارس و در مجاورت تنگه هرمز واقع شده است، موقعیت جغرافیایی این کشور همواره مورد توجه ایران و دیگر کشورهای خلیج‌فارس بوده است. به هر حال همه این توانایی‌های عمان موجب نمی‌شود که این کشور نیز نیازمند اعمال برخی اصلاحات نباشد. اگر عمان نیز به مانند دیگر کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس دست به اصلاحات نزند و از وابستگی خود به درآمدهای نفتی نکاهد، بودجه سالانه‌اش دچار کمبود شدید خواهد شد.
به طور کلی تقریباً تمامی کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس نیازمند اجرای اصلاحاتی اقتصادی، سیاسی و امنیتی هستند. ورود به دوره اصلاح اما نیازمند این است كه این کشورها به نوعی ثبات نسبی برسند. برای مثال عربستان‌سعودی نخواهد توانست همچنان که در یمن در وضع جنگی به سر می‌برد، در داخل نیز اصلاحات اقتصادی را به پیش ببرد. اجرای اصلاحات در شرایط بی‌ثباتی می‌تواند به ضد خود تبدیل شده و کشور را بیش از پیش وارد فاز بحران کند. شاید یکی از دلایل روی‌آوردن کشورهای حاشیه خلیج‌فارس به ایران به‌عنوان یکی از مهم‌ترین رقبای منطقه‌ای‌شان، اطمینان حاصل‌کردن از برقراری ثبات نسبی امنیتی و سیاسی در منطقه است. البته هنوز مشخص نیست که در پیام شورای همکاری خلیج‌فارس خطاب به حسن روحانی چه نوشته شده است.
به طور کلی اما می‌توان گفت که سابقه رابطه کشورهای عربی با ایران هیچگاه دوستانه نبوده است. اگر نخواهیم خیلی در گذشته غور کنیم و تنها به مدت اخیر نگاهی بیندازیم، کاملا واضح است که طی دو ‌سال گذشته، حجم حملات سیاسی این کشورها علیه ایران بی‌سابقه بوده است. شورای همکاری خلیج‌فارس طی یک‌ سال گذشته چندین بیانیه علیه ایران صادر کرده است. عربستان ‌سعودی حتی با اعمال فشار بر اتحادیه عرب موفق شده است که مواضع این اتحادیه درباره ایران را خصمانه کند. خرید‌های نظامی سرسام‌آور این کشورها نیز نشان‌دهنده این واقعیت است که رهبران این کشورها خود را در وضع رویارویی با ایران تعریف کرده‌اند. بنابراین شاید عاقلانه باشد که برخورد ایران با این پیام عقلانی‌ و با رعایت احتیاط لازم باشد.
البته تا زمانی که تهران و ریاض در منطقه در وضع رویارویی به سر ببرند، تنش‌های منطقه‌ای نیز خاموش نخواهد شد. البته بازیگران سنتی منطقه نظیر مصر، ترکیه و عراق بسته به اینکه تا چه اندازه قدرت داشته باشند، قادر خواهند بود تا حدودی از شدت رویارویی ایران و عربستان بکاهند اما همه اینها موجب نخواهد شد که کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس، همچنان به دنبال راهی برای برون‌رفت از اوضاع فعلی و ورود به دوره‌ای جدید از تحولات منطقه‌ای باشند.


تعداد بازدید :  283