جماران| عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به اهمیت وحدت و انسجام در پیشبرد اهداف انقلاب و نظام، گفت: اختلاف و بگو و مگوها هیچکدام مشکلات کشور را حل نمیکند.
حجتالاسلام علیاکبر ناطقنوری روز پنجشنبه در نشست شورای اداری استان قزوین افزود: باید امیدوار باشیم که با عنایت و توفیق خداوند اخلاص و وحدت بیشتری داشته باشیم و با حسن خلق، ظرفیت و سعه صدر بالا به حل مشکلات مردم بپردازیم. ناطقنوری به اتفاقهای روز 12 فروردین 57 اشاره کرد و یادآور شد: در این روز جز با عنایت و توجه خداوند هیچ چیز نمیتوانست حافظ جان امام(ره) باشد چرا که ابزاری در دست انقلابیون وجود نداشت و حکومت نیز در اختیار بختیار بود و تهدیدهایی وجود داشت که اگر ایشان بخواهند وارد کشور شوند، ممکن است هواپیمای حامل امام را بزنند یا بربایند. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: در چنین شرایطی به اطلاع امام(ره) رساندند که در صورت بازگشت ممکن است تهدید و خطراتی باشد که ایشان در جواب فرموده بودند «من به ملت ایران قول دادهام اگر زنده بمانم با آنها بمانم و اگر نیز بمیرم در بین آنها بمیرم» و به این شکل بود که ایشان با آرامش خاطر و بدون تردید تصمیم به بازگشت به میهن اسلامی گرفتند. او در ادامه به ذکر خاطرهای از زمان بازگشت امامخمینی(ره) به میهن در روز 12 فروردینماه سال 57 پرداخت و گفت: در این روز پس از حضور امام در فرودگاه و رفتن به بهشتزهرا داخل خودروی بلیزر معروف شده و بنده نیز که در آن زمان طلبه جوانی بودم جلوتر از خودروی ایشان سوار یک دستگاه خودروی جیپ زرد رنگی که برای ایجاد ارتباط بیسیمی وجود داشت، شدم.
ناطقنوری ادامه داد: هجوم جمعیت و استقبال میلیونی انقلابیون از ایشان در میانه راه باعث شد تا خودرو حامل حضرت امام(ره) دچار نقص شده و متوقف شود که بلافاصله خود را به خودروی امام رساندم و به همراه جمعیت حاضر کمک کردیم که ایشان سوار بالگردی که از قبل برای ایجاد چنین شرایطی پیشبینی شده بود، شوند.
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: بنده به همراه امام(ره) و مرحوم حاج احمد آقای خمینی سوار بر بالگرد شدیم اما مسیر و اینکه باید کجا برویم مشخص نبود و بنده به خلبان که نمیدانست باید به کجا برود گفتم تا به سمت بیمارستان هزار تختخوابی که خودروی خود را در حوالی آنجا پارک کرده بودم، برود.
ناطقنوری یادآور شد: پس از فرود بالگرد در محوطه بیمارستان به وسیله خودروی یکی از پزشکان خود را به اتومبیل پیکان بنده رسانده و پس از سوار شدن گفتم کجا برویم که حاج احمد آقا اسم چند تن از بستگان و آشنایان را نام برد و قرار شد به منزل یکی از آنها برویم که آدرسشان را نیز بهطور دقیق در اختیار نداشتیم. وی ادامه داد: در این شرایط و درحالیکه جمعیت کثیری از مردم در بهشت زهرا حاضر بودند به همراه امام(ره) و حاج احمد آقا در خیابانهای تهران به دنبال پیدا کردن آدرس مورد نظر بودیم و در این مدت 2 ساعت تقریبا کسی نمیدانست که امام کجا است و حتی برخی با ساواک تماس داشتند تا از آنها جویای ایشان بشوند.