مرضیه باغستانی– خبرنگار داوطلب| ملت شریف ایران با قلبی سرشار از عشق و محبت به همنوع همواره ثابت کردهاند که یار و غمخوار یکدیگرند و با اتحاد و انسجام مثالزدنی خود به جهانیان فهماندهاند که فارغ از زبان، قومیت و مذهب متحد میشوند تا حماسه بیافرینند!
از زمان پیش از انقلاب، جنگ تحمیلی تا حتی بلایای طبیعی بارها و بارها شاهد این بودهایم که هر آنچه بخواهند، به مدد خداوند باری تعالی انجام میدهند و یکرنگی خود را به نمایش میگذارند.
از تلخترین و تازهترین این همرنگیها میتوان یادی کرد از حادثه دلخراش «ساختمان پلاسکو» که قلب تمامی مردم ایران را فشرد و به درد آورد!
این حادثه ناگوار که ابتدا میپنداشتیم یک آتشسوزی معمولی است و فرشتگانی در لباس آتشنشان با تجهیزات معمولی خود آن را مهار خواهند کرد، اما چیزی به پایان این پیروزی نرسیده بود که ستونهای بیعاطفه این ساختمان بر سر فرشتگان جان بر کفمان آوار شد و فاجعهای تلخ برای ایران عزیزمان به بار آورد و حال همه دنیا پر شده است از اخبار تلخ ساختمان پلاسکو و خسارات جبرانناپذیر آن برای مردم مهربان ایران!
این ساختمان 55ساله که اکنون به تلی از آوار تبدیل شده و جوانان برومندمان را در آغوش کشیده است! از جوانی سرشار از امید که به جای دوستش سرکار آمد تا پدری که در تدارک جشن بازنشستگی، فرزندان خود را در حسرت دیداری دوباره گذاشت، فرو برد!
این روزها در فضای مجازی زیاد میخوانیم که «آتشنشانی شغل نیست و عشق است!» شاید این جمله ذهنها را به سمت عشق شمع و پروانه هدایت کند؛ اما آتشنشانان برای خود و رسیدن به عشقشان به آتش نمیزنند! به آتش میزنند تا جان و مال دیگران را از آن جهنم سوزان برهانند!
سوختن ساختمان پلاسکو و پس از آن آوارشدنش بر سر این ققنوسان مهربان، خروار خروار مصیبت برای جمع کثیری که خشتی در پلاسکو گرو داشتند و در این روزهای پایانی سال، خود را برای آغازی بهاری نیکو آماده میساختند!
مردان بیادعایی که لباس ضدحریق بر تن داشتند و رفتند که خم به ابروی کسی نیاید اما اشک بر چشم و خون به دلهایمان شد و حال در پی پیکرهای بیجان و پاک این بهشتیان هستیم و ذکر شریف «امن یجیب...» بر لب زمزمه میکنیم تا سربازان مجروح جهاد ایمنی، هر چه زودتر لباس عافیت بر تن کنند و به کانون گرم خانواده بازگردند!
دلیران حریقی که انسانیت را با بند بند وجودشان معنا کردند و مقام معظم رهبری نیز درباره ایشان میفرمایند: «شهامت و فداکاری آتشنشانانی که در عملیات نجات مردم، خود دچار حادثه خطیر شده و در حال فداکاری متعهدانه به امتحانی دشوار گرفتار آمدهاند، دل را از تحسین و تمجید و نیز از نگرانی و اندوه آکنده میسازد.»
حال اما آنچه تسکینی است بر دل متضرران اصلی این واقعه، محبت بیچشمدات مردم فهیم ایران در جای جای این کشور مهرپرور است!
چه کسبه مهربانی که در همان ساعات ابتدایی با توزیع غذا و آبمیوه، غذای جسمشان را تأمین کردند و چه برگزاری مراسمهای یادبود به شکلهای گوناگون در مراکز آتشنشانی شهرها تا زخمهای روحشان را تسکین بخشد.
مردم آمدند تا به همکاران و خانوادههای این فرشتگان بگویند هستیم و تنهایتان نمیگذاریم!
آمدند تا بگویند حالا که ضدحریقهایتان تضمین سنگینی آوار را نکرد و به آسمانها پیوستید و این اتفاق ناگوار که تلخترین روزهای تهران را به بار آورده، دل همه ایران و حتی دنیا را خون کرده است!
از جوانان و امدادگرانی که هر آنچه داشتند در طبق اخلاص گذاشتند تا ۲هزار آتشنشانی که داوطلبانه آمدند تا یاریگر برادرانشان شوند و تسکینی بر آلام بازماندگان!
در این بین فعالان دنیای مجازی هم دست از ابراز همدردی نکشیده و از همان ثانیههای ابتدایی با برگزاری ختمهای دستهجمعی قرآن و صلوات و حتی طراحی عکسهای پروفایل و پوسترهای گوناگون این دنیای پررنگ و لعاب را نیز سیاهپوش کردند و منتظر اجابت دعای دلهای پاک مردم برای دیگر آتشنشانان محبوس هستند!
همه با هم گوش به زنگ اخبار، دست به دامان عظمت کبریایی حضرت حق شدهایم، تا بشود آنچه که باید بشود و در دل روزنهای از امید داریم تا معجزهای، تلخی این سانحه ناگوار را بکاهد و دلهای بیقرارمان را تسکین بخشد.
تا آخرین لحظه در کنار سختکوشانی که مشغول آواربرداریهای چند صد تُنی هستند، خواهیم ماند و گاه به گاهی با اهدای شاخه گل و هر لحظه با زمزمه عارفانه با یگانه معبود، یاریگرتان هستیم تا زحماتتان به بار نشیند.