| حسین مسعودیان|
دریکی از گروههای شبکههای اجتماعی عکسی از یک بالگرد آبپاش انداخته و بیان داشته بودند: «ای کاش کلانشهرهای ما نیز به این تجهیزات مجهز میشدند». نگارنده پاسخی ساده به ارسالکننده عکس به شرح زیر داد: الان آتشنشانی زیرنظر شهرداری است، جرثقيل و نردبانهای بلند برای بالاتر از 14یا 15طبقه بیشتر، در آتشنشانی وجود ندارد. مجوز بلندمرتبهسازی نیز دست شهرداری است. سالانه حدود 50 الی 60درصد درآمدهای شهرداری مثل تهران از عوارض ساختوساز بهویژه همین بلندمرتبهها تأمین میشود. برای اخذ پایانکار متقاضیان باید از کانال آتشنشانی و شهرداری عبور کنند و تأییدیههای لازم را از آتشنشانی و شهرداری دریافت دارند. پس کافی است شورای شهر مقررات خیلی سادهای را به شرح زیر وضع کند.
الف: فلان درصد ازعوارض ساختوساز برای نوسازی و خرید تجهیزات اطفای حریق به حسابی که شورای شهر تعیین میکند، واریز شود و فقط آتشنشانی بتواند برای خرید تجهیزات و قطعات یدکی و آموزش از آن برداشت کند.
ب: درصورت نداشتن سیستمهای اطفای حریق، برای طبقات بالاتر از 14، شهرداریها مجاز به اعطای پروانه بلندمرتبهسازی نبوده و درصورت اعطای پروانه با خاطی... برخورد میشود.
ج: بلندمرتبهسازی باید درمحلهایی صورت گیرد که به راحتی تجهیزات اطفای حریق بتواند عبورومرور کند و این مهم باید به تأیید کارشناسان رسمی حملونقل و اطفای حریق برسد.
د: درصورتی که کسبه و اهالی محلی نسبت به بلندمرتبهسازی درمحلی شکایت کردند که اصول حرفهای شامل: کمبود عرض معبر نبود امکانات اطفای حریق دراین بلندمرتبهسازی رعایت نشده و درپایان دادگاه نظر کسبه و اهالی محل را تأیید کند، بهعنوان جایزه به مدت 10سال شکایتکنندگان محل از پرداخت عوارض و نوسازی معاف هستند. چنانچه این چند بند بهعنوان یک لایحه فوری ازسوی اعضای شوراهای اسلامی تصویب شود، ابزاری مهم برای ایمنکردن بلندمرتبهسازی و تأییدی بر همیاری مردم در احقاق حقوق خود است. البته بخشی از این مقررات وجود دارد ولی وقتی اجرا نشود، بود و نبودشان فرقی ندارد.